هرزه پردازی, روابط جنسی, همجنسگرایی/ غرب کجا را هدف قرار داده است؟! +تصاویر و فیلم

(بسم الله الرحمن الرحیم)


ی بی سی نوشت: مدارکی فاش شده که نشان از سوء استفاده جنسی از کودکان در کلیسای کاتولیک می باشد.


دویچه وله از قانونی شدن همجنس بازی در فرانسه خبر داد.


رادیو فرانسه از حمایت اوباما از همجنس بازان نوشت.


یورونیوز تصاویر زنان برهنه در اوکراین را به نمایش در آورد.


و....







روزی نیست که خبری در مورد تجاوز های جنسی علیه زنان و کودکان، خشونت علیه زنان، قانونی شدن همجنس بازی و مواردی از این قبیل نشنویم.


با ظهور اینترنت و تلوزیون های ماهواره ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روانشناختی و جامعه شناختی با توجه به آمارهای مربوط به «خانواده» در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می شود.


سازمان ملل در گزارش نوامبر 2011 خود که به مناسبت سال روز منع خشونت علیه زنان، منتشر شده است از آماری تکان دهنده درخصوص تجاوزهای جنسی و خشونت‌های شدید علیه زنان در کشورهای غربی پرده برداشت.


آنچه در این گزارش بسیار قابل توجه است، میزان بالای نرخ تجاوز جنسی در کشورهایی چون آمریکا، انگلیس، کانادا و سرزمین‌های اشغالی توسط رژیم صهیونیستی در کنار کشورهایی با ساختارهای قبیله‌ای همچون کنگو و سودان است که به خاطر نفت و منابع طبیعی قابل توجه خود، همواره در معرض جنگ‌های داخلی مزدوران غربی و حکومت مرکزی بوده‌اند.


نکته قابل توجه دیگر این گزارش، اثبات تلاش دولت‌های نظام سرمایه‌داری برای ایجاد و تقویت روابط آزاد جنسی میان افراد جامعه با هدف انحراف افکار عمومی از پیگیری مطالبات سیاسی و مذهبی است و این موجب شده تا آمار تجاوزهای جنسی در این کشورها، به صورت سرسام آوری نسبت به کشورهای مبتنی بر ساختارهای دینی افزایش داشته باشد.


در بخشی از این گزارش آمده است: در کشورهای استرالیا، کانادا و سرزمین‌های اشغالی توسط رژیم صهیونیستی، 40 تا 70 درصد زنان کشته شده در این کشورها و مناطق، توسط شریکان جنسی خود به قتل رسیده‌اند.


در ایالات متحده امریکا نیز یک سوم زنانی که هر ساله به قتل می‌رسند، افرادی هستند که توسط شریکان جنسی خود کشته شده‌اند.


در سوئیس 22.3 درصد از زنان، خشونت جنسی و روابط جنسی ناخواسته را در زندگی‌شان تجربه می‌کنند.


یک پژوهش نیز بر روی نوجوانان 15 تا 19 ساله کانادایی فاش ساخته که اولین ارتباط جنسی 54 درصد از دختران در این کشور، به صورت اجبار و ناخواسته بوده است.


گزارش سازمان ملل حاکی است که باز هم در کانادا، زنان بومی پنج برابر دیگر زنان، بر اثر خشونت کشته می‌شوند.


در اروپا، ایالات متحده و استرالیا، بیش از نیمی از زنان معلول و یک سوم زنان بدون معلولیت، تجاوز جسمی را تجربه می‌کنند.



بین 40 تا 50 درصد زنان در اتحادیه اروپا، ارتباط جنسی ناخواسته، تماس فیزیکی یا فرم‌های دیگری از اذیت و آزار جنسی در محل کارشان را تجربه کرده‌اند.


در ایالات متحده نیز 53 درصد دختران در سن 12 تا 16 سال، اذیت و آزار جنسی را در مدارس تجربه کرده‌اند.


اگرچه دولت‌های نظام سرمایه‌داری، با اتخاذ روش ایجاد و گسترش روابط آزاد جنسی بین افراد، در تلاش بوده‌اند تا افکار عمومی کشورهای خود را مملو از موضوعات مربوط به روابط جنسی و مسایل غیراخلاقی کنند تا بدین وسیله صنعت پورنو در این کشورها را به درآمدزایی‌های گسترده برسانند، اما گزارش سازمان ملل نشان می‌دهد که مجبور شده‌اند که مبلغی هنگفت را صرف جبران مافات و هزینه‌های بهداشتی و درمانی قربانیان جنسی این سیاست فرهنگی خود نمایند.


براساس این گزارش که در ماه جاری منتشر شده، هزینه خشونت و تجاوز جنسی مردان به شرکای جنسی در آمریکا، به تنهایی بالغ بر 5.8 میلیارد دلار در سال است.


یک مطالعه در سال 2004 میلادی در انگلستان، تمام هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم خشونت خانگی در حدود 23 میلیارد پوند برای هر سال و 440 پوند برای هر نفر تخمین زده است.


براساس این گزارش، در کانادا نیز هزینه سالانه که برای خشونت علیه زنان خرج می‌شود، در حدود 684 میلیون دلار کانادیی برای سیستم قضایی، 187 میلیون دلار برای پلیس و 294 میلیون دلار برای مشاوره و آموزش و جمعاً در حدود یک میلیارد دلار تخمین زده شده است.



گفتنی است هرزه پردازی یکی از ابزارهای قدرتمند جنگ علیه خانواده است که قلب، روح و وجدان زنان و مردان جوامع مختلف از غرب گرفته تا شرق را هدف قرار داده است.


در دنیای ارتباطات دست یابی به محتواهای جنسی به راحتی از طریق تلوزیون، فیلم ها، کانال ها و سایت های اینترنتی مقدور شده است. به بیان دیگر با ظهور اینترنت و تلوزیون های ماهواره ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روانشناختی و جامعه شناختی با توجه به آمارهای مربوط به «خانواده» در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می شود.


اصرار بر دم غنیمت شماری خودخواهانه برای لذت جویی به هر قیمتی، شاکله درونی و ذات پورنوگرافی را تشکیل می دهد.


هرزه پردازی افکار معتقدین به نجابت و عفت و پاکی و مسئولیت اخلاقی در برابر خداوند را به مسخره می گیرد و زنان و مردان و کودکان را استثمار کرده، جایگاه انسانی آنها را فروکاهیده و شرافت و حقوق آنها را چپاول می کند.


هرزه پردازی تحقیر و تنزل احساسات و کنش های طبیعی جنسی انسان به یک پدیده شدیدا اعتیادآور، مخرب، اخلاق زدا، فساد آور و مهلک است که با فرصت طلبی عوامل فعال در پیاده سازی بخش اجتماعی نظم نوین شیطانی سامان داده شده تا راه زندگی اخلاقی و نجیبانه بر انسان عصر ارتباطات و رسانه بسته شود.


هرزه پردازی جسم، روح و ذهن را به آلودگی می کشاند.


هرزه پردازی نگاه و تصور طبیعی فرد نسبت به واقعیت و هدف روابط جنسی را تغییر داده و بذر گرایش های انحرافی جنسی را در روان بیننده می پراکند. بر اساس مطالعات محققین بنیاد ملی تحقیقات خانواده کانادا، تصورات غیر واقعی خطرناکی در ذهن فرد استفاده کننده از آثار هرزه پردازانه شکل می گیرد که موجب دست زدن به برخی رفتارهای زننده و ضد اخلاقی از جانب او می شود.


برای مثال نتایج مطالعات نشان می دهد که در میان مردان معتاد به هرزه پردازی که اقدام به تجاوز به عنف به زنان کرده اند؛ باوری شایع بوده مبنی بر این که "زنان خود باعث و بانی مورد تجاوز قرار گرفتن می شوند زیرا که آنها از رابطه ای که شکل تجاوز داشته باشد لذت می برند و فرد متجاوز یک انسان عادی بوده و بدون مشکل است!" ریشه این تصور خطرناک که دروازه ورود به حریم جسمی افراد دیگر و ارتکاب کثیف ترین جنایات است در تصویر غیرواقعی ارائه شده از روابط جنسی در هرزه پردازی است که ذهن فرد را به صورت حق به جانبی برای ارتکاب جرایم جنسی قانع می سازد.


اعتیاد به هرزه پردازی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر


بر اساس مطالعات دکتر ویکتور کلاین که متخصص درمان اعتیاد به سکس است، استفاده مکرر از هرزه پردازی، احساس لذت در زندگی عادی زناشویی را از بین می برد و به تدریج منجر به کشیده شدن فرد به سوی محصولات حاوی اعمال خشونت آمیز و غیر انسانی جنسی می شود که در نهایت به انحراف جنسی و ارتکاب جرایم سکسی همچون تجاوز به عنف و تجاوز به کودکان می انجامد. با رسیدن فرد به این درجه احتمال گرایش به هرگونه انحراف جنسی وجود دارد و دیگر برگشتن از این گرایش ها گاهی حتی با به وجود آمدن "احساس گناه سنگین" در فرد نیز غیر ممکن می شود.


کارشناسان اذعان دارند که درمان اعتیاد به پورنوگرافی می تواند بسیار سخت تر از درمان اعتیاد به مواد مخدر باشد. درمان اعتیاد به مواد مخدر اکثرا با سم زدایی شروع می شود تا مواد از بدن خارج شوند. اما در اعتیاد به هرزه پردازی بنا به گفته دکتر لیدن، از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا "تصورات ذهنی ایجاد می شود که به طور دائمی در ذهن کاربر جاگیری می کند و با سیستم شیمیایی مغز درگیر می شود." به همین دلیل است که معتادان به تولیدات مستهجن می توانند به طور واضح همه جوانب فیلم های مشاهده شده در مدت ها قبل را توضیح دهند. سم زدایی روانی این نوع اعتیاد بسیار سخت بوده و گاهی در حد غیر ممکن است که در این حالت دیگر فرد از شان انسانی خارج شده و در حالات مهلک روانی-جنسی قرار می گیرد.


مهمترین موضوع در این رابطه این است که افتادن در این مسیر به تدریج و در یک حالت غیر قابل تشخیص روی می دهد. به عقیده دکتر کلاین: «مانند سرطان رشد کرده و پخش می شود و بسیار به ندرت به خودی خود جمع شده و از بین می رود و درمان آن سخت است. مردان مبتلا به اعتیاد به هرزه پردازی اکثرا آن را انکار می کنند و درنتیجه قابل پیش بینی است که از مواجهه با آن خودداری می کنند که منجر به ناهماهنگی های زناشویی بین زوجین می شود و گاهی به طلاق منجر می گردد و گاهی نیز موجب از هم پاشیدن روابط عاطفی موجود بین افراد دیگر می شود.»


آثار هرزه پردازی بر جامعه


نهادهای مدافع اخلاق در اروپا و آمریکا در دفاع از خانواده با هرزه پردازی مبارزه تبلیغاتی انجام می دهند.


طبق مطالعات انجام شده، بین اعتیاد به محصولات هرزه پردازی و تجاوز به عنف و دیگر خشونت ها نسبت به زنان و کودکان ارتباط مستقیمی وجود دارد.


بخش زیادی از افراد دستگیر شده در مورد خشونت های جنسی از تمایل شدید به استفاده از محصولات حاوی پورنوگرافی خشونت آمیز اعتراف می کنند. در اوایل، فرد با مشاهده صحنه های خشونت آمیز جنسی، متوجه تاثیر آن بر کارکرد روانی خود نیست اما رفته رفته گرایش به خشونت جنسی و تخیلات مربوط به آن در فرد ایجاد شده و با تداوم استفاده از این محصولات این گرایش در مسیری کاملا تدریجی برای او عادی و لذت بخش می شود.


پورنوگرافی سطح و اهمیت رابطه جنسی بین زوجین که به عنوان وجهی از عشق و ابراز عواطف محبت آمیز به صورتی کاملا اخلاق مدارانه بین زن و مرد روی می دهد را به عملی کاملا حیوانی تنزل می دهد که می تواند هرگونه گرایش حتی خشونت آمیز و ضد انسانی را شامل باشد. در واقع پورنوگرافی یک تفسیر و تعبیر ضد انسانی از یک واقعیت زیبا و مهم وجود انسان است که در آن روابط انحرافی هیجان انگیز و مطلوب جلوه داده می شود و بر کامجویی شخصی بدون در نظر گرفتن حرمت افراد دیگر تاکید شده و زن و مرد و کودک به صورت اشیایی برای لذت جنسی معرفی می شود.


هرزه پردازی و نوجوانان


به عقیده برخی محققین، هرزه پردازی بر تکوین طبیعی مغز کودکان تاثیر منفی دارد. آمارهای جهانی نشان می دهد که پسربچه های 12 تا 17 ساله از گروه های عمده مراجعه کننده به محصولات حاوی هرزه پردازی هستند. در واقع برای اکثر آنها این محصولات اولین و ساده ترین مسیر برای کنجکاوی ها و آموزش های جنسی محسوب می شود در حالی که این سایت ها و فیلم ها از هرگونه آموزش و بیان واقعیت ها و مسائل بهداشتی خالی بوده و نوجوانان را در معرض بیماری های جنسی و روانی مختلف قرار می دهند.



تصویری که هرزه پردازی در ذهن نوجوانان مذکر از جنس مونث می آفریند بسیار تحقیرآمیز است به طوری که تمامی وجود انسانی و تن دختران و زنان را در اذهان نوجوانان پسر در حد یک شئ که نسبتی با احترام و عواطف ندارد پایین می آورد. در نتیجه امکان ایجاد رابطه طبیعی حاوی نگاه انسانی و محترمانه بین دو جنس از بین رفته و زمینه ارتکاب به تجاوز و تعدی جنسی فراهم می شود. بدیهی است قربانیان جنایات جنسی تا مدت های مدید و گاه تا آخر عمر با یک رنج پنهان درونی دست به گریبان بوده و در نگاه طبیعی آنها به روابط اجتماعی و به خصوص روابط زناشویی و زندگی خانوادگی اخلال های بزرگی ایجاد خواهد شد.


دکتر جودیت رایسمن (Dr.Judith Reisman) مدیر انستیتو آموزش رسانه ای و یکی از مخالفان هرزه پردازی می گوید: «مشاهدات عصب شناختی در مورد پاسخ غریزی مغز به تصاویر و صداهای مستهجن نشان می دهد که تماشای این تولیدات یک رویداد بیولوژیک مهم است که آگاهی فردی برای تصمیم گیری را مختل می کند که این اتفاق برای مغز منعطف و تحت تاثیر قرار گیرنده کودکان مضر است زیرا که قدرت دریافت واقعیت از سوی آنها را از بین برده و در نتیجه تاثیرات نامناسبی بر سلامتی جسمی و روحی، آسایش و شادی آنها می گذارد».



از هم پاشیدن خانواده


هرزه پردازی بر رفتار تاثیر گذاشته و گرایش ها را هدایت می کند. پیام های آن در ابتدا اغوا کننده هستند زیرا خیالی بوده و بنابراین بسیار هیجان آورتر از واقعیت نمایش داده می شوند. در اشخاصی که از هرزه پردازی استفاده می کنند انتظارات غیرواقعی اعجاب آوری در مورد روابط جنسی شکل می گیرد که منجر به آسیب دیدن روابط بین فردی و اجتماعی و خانوادگی آنها می شود. در واقع هدف اصلی اشاعه هرزه پردازی همین است که اعتماد و صداقت که دو رکن اصلی یک ازدواج است را از بین ببرد. از آنجا که ارتباط به سایت ها و تولیدات هرزه عمدتا به صورت مخفیانه انجام می گیرد؛ این مخفی کاری اکثرا منجر به رفتارهای فریب آمیز و دروغگویی می شود که در نتیجه در زوج ها احساس مورد خیانت واقع شدن و حس شک به وجود می آید. آنها نمی توانند بفهمند که چرا دیگر برای همسرشان خوشایند نیستند و یا چرا همسرشان برایشان جذابیت قبلی را ندارد. همانطور که در بالا تاکید شد هدف هرزه پردازی از هم پاشیدن خانواده است و دست یابی به این هدف بدون این که اعضای خانواده متوجه باشند به تدریج روی می دهد.



برنامه ریزان و برپاکنندگان نظم نوین جهانی به خوبی می دانند که مهمترین چالش پیشروی آنها در پیشبرد بعد اجتماعی این نظم، «خانواده» و پیوستگی عاطفی انسان ها در درون آن به هم دیگر در زیر چتری از معیارهای اخلاقی- انسانی در جوامع مختلف است.


از این رو طراحان دنیای جدید ابزارهای مختلفی را برای از بین بردن این سد بزرگ پیش بینی کرده و با تمامی قوای مالی، فکری و ایده پردازی سیاسی- اجتماعی و روانشناختی خود جنگ عظیمی را علیه «خانواده» به راه انداخته اند که از جبهه های مختلفی همچون فمینیسم، تحرکات ضد اجتماعی، تبلیغ انزوا و زندگی مجردانه، تبلیغ همجنس بازی، حیا زدایی، عادی نشان دادن عدم پایبندی به موازین اخلاقی، تبلیغ بی بندوباری و نیز هرزه پردازی هدایت می شود.


تجاری سازی و فروش تخمک های زنان مدل


از جمله فعالیت هایی که این افراد برای تخریب بنیاد خانواده انجام می دهند می توان به تجاری سازی و فروش تخمک های زنان مدل اشاره کرد:


شرکت­ های تبلیغاتی با توجه به صنعت تبلیغات و گره خوردن این صنعت با مسائل جنسی در فضای سایبر و با استفاده از موضوعاتی همچون مدلینگ و تبلیغات مستهجن، اقدام به تجاری ­سازی و فروش تخمک­ های دختران و زنان مدل به خانواده های اروپایی و آمریکایی برای تولد فرزند زیبا، کرده ­اند.


خبرگزاری دولت انگلیس، بی بی سی در گزارشی آورد: این دیدگاه داروینی و تجاری و عیاش منشانه نسبت به زندگی که وب ‌سایت حراجی eBay، الگوی آن به شمار می‌رود، نگرانی‌های زیادی را در میان متخصصان ناباروری به وجود آورده، چرا که آنان معتقدند، به دلیل فقدان قوانین مؤثر و همه‌جانبه، وجود چنین اقداماتی چندان عجیب نیست.


خانم "شلی اسمیت" مدیر برنامه اهدای تخمک در لوس‌آنجلس می‌گوید: «این کاری وحشتناک، غیرانسانی و هراس‌آور است... بدترین بخش برای من، فکر کردن به پدیده‌ای زشت‌تر می‌باشد، چرا که با رشد بازارهای خرید و فروش اینترنتی تخمک، گویی ما با یک گلوله برفی در حال بزرگ شدن مواجه هستیم که ممکن است بهمنی مخرب به همراه آورد. فروش تخمک انسانی، کاری شرم‌آور و غیراخلاقی است که به افول ارزش‌های انسانی می‌انجامد.


استفاده از شبکه های اجتماعی و ماهواره


اعتیاد به شبکه های اجتماعی، چت روم ها، مسنجرها و هر ابزاری که منجر به رابطه عاطفی و دوستی میان کاربران اینترنتی می شود از دیگر ابزارهایی است که روی پایبندی افراد به ارزش های اخلاقی اثرات سوء می گذارد.


در همایش سال 2003 وکلای خانواده در آمریکا، دو سوم وکلای شرکت کننده از نقش تاثیرگذار اینترنت در طلاق صحبت کردند. هزره پردازی آنلاین بیشترین تاثیر مثبت را در میان هرزه پردازی های اینترنتی بر رشد طلاق داشته است. این در حالیست که در نیمه نخست دهه نود که هنوز اینترنت توسعه و گسترش نیافته بود، تاثیر فیلم ها و مجلات هرزه بر طلاق چیز قابل توجهی نبود.


فیلم / دریافت


بیش از 75 درصد محصولات هرزه اینترنتی در آمریکا تولید می شود. نزدیک به 15 درصد در اروپا و مابقی در سایر مناطق. بیش از 70 میلیون نفر در طول هفته به سایت های هرزه سر می زنند که حدود 20 میلیون آنها از آمریکای شمالی هستند. آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا از بزرگرترین مشتریان هرزه پردازی آنلاین در اروپا هستند. در آلمان کاربران اینترنتی سایت های هرزه به طور میانگین در هر ماه 70 دقیقه صرف این سایت ها می کنند. در میان اروپاییان مراجعه کننده به این سایت ها افراد بالای 50 سال بیش ترین زمان را در این سایت ها می گذرانند. حدود 70 درصد از ترافیک سایت های مستهجن در طول روز روی می دهد.



نقش اسرائیل در گسترش پورنو در جهان


در این جا نیز همچون اکثر رویدادها و پدیده های ضد بشری و ضد انسانی در جهان رد پای اسرائیل و صهیونیسم آشکار است. يهوديان در قالب توليدکنندگان و فروشندگان محصولات هرزه پردازانه و نیز بازيگری در فيلم هاي هرزه مدیریت این کار کثیف را در جهان به عهده دارند. در تاریخ آمریکا بين سال هاي 1890-1940 با يهوديان مهاجري مواجه می شویم که در انتشار ادبيات، ترانه، لطيفه ها و رمان، مجله ها و نوشته هاي هرزه پردازانه فعالیت داشته اند.



معروف ترين توليد کننده و فروشنده محصولات هرزه در دوران پس از جنگ جهانی دوم، روبي استورمن یهودی بوده است که در دهه 70 میلادی کنترل بازار هرزه نگاري در آمريکا را در دست داشته است.


او در پايان دهه 60 بزرگ ترين پخش کننده نشریات مستهجن در آمریکا بوده و با گسترش تجارت خود بيش از 200 فروشگاه کتاب مستهجن در سراسر آمریکا دایر نمود.


وی سینماهای مخصوص هرزه پردازی را در آمریکا برپا ساخت و پس از مرگش در اواخر دهه 90 پسرش ديويد به عنوان جانشین او کسب و کار خانوادگي را ادامه داد. اکنون يهودي دیگری به نام استيون هيرچ جای استورمن در این کار را گرفته است به گونه ای که او شرکت مايکروسافت هرزه پردازی جهان ناميده می شود که توليد کننده بيشترين فيلم هاي هرزه در آمريکا محسوب می شود.


"لیندا گوردون" روانشناس مسائل خانواده در مقاله ای تحت عنوان کارکردهای خانواده که در ژورنال وومن چاپ شد می گوید: «خانواده هسته ای باید متلاشی شود و مردم باید راه های بهتری برای زندگی با هم پیدا کنند. از هم پاشیدگی خانواده ها هم اکنون یک فرایند انقلابی است. خانواده ها که پشتیبان ستمی مانند قرار دادن مردم در واحدهای کوچک جدا از هم بوده اند دیگر قادر به اتحاد برای مقابله با منافع همگانی نیستند.»


 "روبین مورگان" نییز می گوید: «ما نمی توانیم بی عدالتی موجود بین مرد و زن را بدون نابود کردن ازدواج از بین ببریم.»


"گلوریا استینم" نیز در جایی دیگر آورده است: «در سال 2000 آرزومندم که کودکانمان را به جای افراد باورمند به خدا معتقد به پتانسیل های انسانی بار بیاوریم.»


گسترش سقط جنین در آمریکا


از سال 1973 تاکنون در حدود 55 میلیون مورد سقط جنین در آمریکا ثبت شده است. این آمار اسفبار که از زمان قانونی شدن سقط جنین در آمریکا توسط دیوان عالی این کشور در سال 1973 تاکنون ثبت شده است توسط "کمیته ملی حق زندگی" (National Right to Life Committee) و "مؤسسه گاتماخر" (Guttmacher Institute) جمع‌آوری شده است. این امار به طور مستقیم از کلینیک‌های سقط جنین اخذ شده‌اند.


در سال 2008 تعداد سقط جنین از مرز 50 میلیون گذشته و احتمالا در سال 2013 به میزان تقریبی 70میلیون نفر خواهد رسید. نرخ سقط جنین به طور میانگین در هر سال 2/1 الی 3/1 میلیون مورد در سال است. نقطه جالب توجه اینجاست که مجموع تعداد سربازان کشته شده آمریکایی از جنگ‌های انقلابی آمریکا تا جنگ دوم عراق بالغ بر 2/1 میلیون نفر است.


زوال نهاد خانواده در آمریکا


 نهاد خانواده به روند رو به زوال خود در جامعه آمریکایی ادامه می‌دهد. بر اساس مطالعه‌ای که توسط "مؤسسه تحقیقاتی پیو" (Pew Research Center) در دهه 1960انجام داده، 68 درصد از افرادی که بیست و اندی سال سن داشتند ازدواج کرده بودند. این در حالی است که هم‌اکنون تنها 26 درصد از افراد این بازه سنی ازدواج کرده‌اند.


بنا به گزارش این مؤسسه تحقیقاتی، میزان زندگی مشترک بدون وجود ازدواج در بین آمریکایی‌ها در حال افزایش است و بر اساس گزارش "اداره سرشماری آمریکا" (Census Bureau) از سال 1999 تاکنون دو برابر شده است.


بررسی‌های انجام گرفته توسط مراکر تحقیقاتی نشان می‌دهند که گرایش به همجنسبازی در جامعه آمریکا رو به افزایش است. به گزارش اندیشکده "راه سوم" (Third Way) در 15 سال اخیر حمایت عمومی از ازدواج همجنس بازان در آمریکا از 27 درصد به 53 درصد افزایش یافته است. این بررسی‌ها همچنین نشان می‌دهند که شمار شرکت‌هایی که به کارکنان همجنس باز مزایا و کار می‌دهند از 19 شرکت به 291 شرکت افزایش یافته است.


بر اساس این بررسی، 62درصد از مردم آمریکا بر این باورند که همجنس بازان باید توسط جامعه مورد پذیرش واقع شوند و این در حالی است که این آمار از سال 1996 تاکنون، 14 درصد افزایش داشته است.


باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا روز 31 تیرماه به طور رسمی قانون 17 ساله‌ای را که مانع از خدمت آشکار همجنس بازان در ارتش آمریکا می شد، لغو کرد. این در حالی است که گزارشات متعددی در رسانه‌های در مورد همجنس باز بون خود اوباما نیز مطرح شده است. وی همچنین اخیرا یک قاضی همجنس باز یهودی را به عنوان قاضی دیوان عالی آمریکا منصوب کرده است.


تبلیغ همجنس بازی و قانونی کردن همجنس گرایی


با دقت در عرصه فرهنگ سازی جهانی به مواردی خاص بر خواهیم خورد که نظام های غربی به خصوص نظام آمریکا و انگلستان با تغذیه از سرمایه های مالی و انسانی یهود، به شدت و با اصراری بسیار عجیب سعی در گسترش و تبلیغ آنها در میان مردم خود و دیگر ملت ها دارند. یکی از این موارد که شدیدا مورد توجه نظام فرهنگ سازی غرب بوده «همجنس بازی» است.


حتی اگر حمایت این نظام ها از افراد همجنس بازان را (به عنوان افرادی که از نظر روانی در گرایش های طبیعی انسانی دچار مشکل شده و تعادل خود را از دست داده و نیارمند کمک ها و درمان های روانکاوانه هستند) از منظر دعاوی حقوق بشری نگریسته و قبول کنیم، باز تناسبی بین هجم تبلیغات و حمایت های بی حساب مالی و سیاسی و اجتماعی از این افراد و تعداد آنها در جوامع مختلف نخواهیم یافت. برای مثال تنها 1.5 درصد از مردم انگلستان را همجنس بازان تشکیل می‌دهند و گستردگی حمایت و پافشاری بر ارائه خدمات و به رسمیت شناختن این اقلیت بسیار کوچک هیچ تناسبی با تعداد آنها و یا قدرت اثر گذاری آنها بر جریان سیاسی و اجتماعی کشور ندارد.



سیاست های فرهنگی غرب در تلاش است پرچم ننگین همجنس بازی را در دنیا بیافرازد اما چرا؟


اینجاست که این سوال مطرح می شود که چرا غرب در تلاشی مصرانه سعی در گسترش پدیده ضد انسانی همجنس بازی دارد؟


چرا امروزه بخشی از برنامه ریزی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غرب علنا به حمایت از توسعه همجنس بازی در میان مردم خود و ملت های سراسر جهان اختصاص یافته است؟ نظام سیاسی غرب چه سودی از همجنس باز شدن افراد می برد که اینچنین به حمایت از نهادهای حامی همجنس بازی پافشاری کرده و به انحاء مختلف سعی در عادی سازی و قبولاندن طبیعی بودن این پدیده غیر طبیعی به بشریت دارد؟ اگر تنها نگاه انسانی و حقوق بشری موجب این سطح از فعالیت های حمایتی است چرا به این افراد به صورت کسانی که به هر دلیلی (روانشناختی، جامعه شناختی و یا فیزیولوژیک) از مسیر تعادل و طبیعت بشری خارج شده و نیاز به کمک و درمان دارند تا بیش از این در باتلاق اعمال ضد اخلاقی و ضد نهاد خانواده فرو نروند؛ نگریسته نمی شود؟!


بلکه برعکس با تشویق، تبلیغ، حمایت و عادی نشان دادن این پدیده، این افراد بیمار را هرچه بیشتر به اعماق دره های ضد اخلاقی فرو می کشانند؟! شایان توجه است که موضوع حمایت از همجنس بازی مرز نگرش ها و گرایش های سنتی سیاسی را نیز درنوردیده و به نظر می رسد به صورت یک سیاست استراتژیک همگانی برای نظام های غربی درآمده است. از همین رو می بینیم که دیوید کامرون محافظه‌کار در انگلستان سیاست های مشابهی با اوبامای دموکرات در آمریکا در مورد حمایت از همجنس بازی در پیش گرفته است!


در انگلستان از سال 2004 به بعد زوج های همجنس باز از حقوق و مزایای زوج های عادی برخوردار شده اند و عده ای از مقامات دولتی در خواست کرده اند که ازدواج همجنس بازان در سراسر انگلیس تا سال 2015 به صورت قانونی تایید شود. در آمریکا نیز شبکه سی‌ان‌ ان گزارش داده است که 53 درصد مردم خواهان قانونی شدن همجنس‌بازی در ایالت‌های این کشور هستند.


در واقع در اروپا و آمریکا دستگاه فرهنگ سازی غرب در حال کسب موفقیت و رسیدن به اهداف خود در تبدیل همجنس بازی از یک پدیده شنیع و غیر اخلاقی به یک موضوع عادی اجتماعی است. تا جایی که هم اکنون هرگونه موضع‌گیری بر علیه همجنس ‌بازی و همجنس بازان در غرب جرم محسوب شده و فرد مخالف توهین کننده محسوب شده و تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد. در ابتدا به برخی از مصادیق حمایت و ترویج همجنس بازی از سوی دنیای غرب می پردازیم:


وانمودن همجنس‌ بازی به عنوان اتفاقی ژنتیکی


با این که همجنس بازی از نظر علمی یک انحراف جنسی است برنامه های تبلیغی غرب سعی می کنند آن را به عنوان یک اتفاق ژنتیکی مطرح کنند. این تلاش از آنجا نشات می گیرد که در صورت قبول ژنتیکی بودن این انحراف دیگر نمی توان به افراد منحرف خرده گرفت. زیرا ژنتیک امری است که از دست آنان خارج بوده و این افراد بدون این که حق انتخابی داشته باشند با این گرایش زاده شده اند! در نتیجه راه بر هرگونه اعتراض بسته خواهد شد.


این در حالی ایت که هیچ تحقیق مساقل علمی این مطلب را اثبات نکرده و نتایج تحقیقات همواره عکس آنچه بوده که در رسانه های غربی ترویج می شود.


تلاش برای تغییر بدیهی ترین تعریف بشر از خانواده


تحقیر نهاد خانواده و تعریف اصیل آن از سوی سکان داران سیاست های اجتماعی غرب به درجه تحیر آوری رسیده است. هیچ گاه در تاریخ زندگی بشر، حداقل تعریفی که از خانواده وجود داشته چیزی غیر از پیوند یک زن و یک مرد جهت تولید نسل و نگهداری از فرزندان و رشد دادن آنها نبوده است. هم اکنون در قرن حاضر نظام غرب به تلاش برای دگرگون سازی این تعریف غریزی دست زده و به تدریج در حال زمینه سازی برای این تحریف بزرگ است.


حذف نام پدر و مادر از پاسپورت‌ آمریکایی ‌ها و انگلیسی ‌ها یکی از این موارد است که به جای آن از عبارات والد 1 و والد 2 استفاده می‌شود. از سوی دیگر دولت های آمریکا و انگلیس پرورشگاه ‌ها را تحت فشار قرار داده اند تا به زوج ‌های همجنس باز فرزند اعطا کنند! در قدمی دیگر درخواست مضحک و تمسخر آمیز از کلیسا برای انجام مراسم ازدواج همجنس بازان بر اساس موازین مذهبی (؟!) همواره از سوی نظام غرب مطرح می شود که شدت تحقیر کلیسا و آیین های مذهبی آن از سوی سیاستمداران را به نمایش می گذارد.



همجنس بازان از اوباما تشکر می کنند


جالب توجه است که همچون کمک به فقرا و سیل زدگان و گرسنگان، همجنس بازان نیز از سوی برنامه ریزان اجتماعی غرب در ردیف افراد مستحق کمک قرار گرفته و انجام این کار از طریق وارد کردن سازمان های خصوصی شناخته شده برای مردم سراسر جهان به این موضوع، به صورت یک ارزش جلوه داده می شود. از همین رو مدیر عامل آمازون دو میلیون و 500 هزار دلار به کمپینی کمک کرده‌ که در راه دفاع از قانون ازدواج همجنس‌ بازهای ایالت واشنگتن آمریکا فعالیت می‌کند.



چرا بیل گیتس 100 هزار دلار به همجنس بازان اختصاص می دهد؟


"استیو پالمر"، مدیرعامل مایکروسافت و "بیل گیتس"، بنیانگذار مایکروسافت نیز هر کدام 100 هزار دلار به حمایت از قانونی شدن ازدواج همجنس بازها اختصاص داده اند. چرا این مبالغ برای درمان این افراد و بازگرداندن ایشان به زندگی طبیعی و عادی صرف نمی شود؟!


تبلیغ هم‌جنس ‌بازی در فضای مجازی


اینترنت توانسته است در مدتی كوتاه عادات و روش های زندگی افراد را دچار دگرگونی كند و قدرت آن را دارد که حتی اصول و باورهای اخلاقی و رفتار جنسی افراد را نیز تغییر دهد. سوء استفاده از اینترنت در جستجوهای جنسی زمینه ساز ابتلا به اختلال های جنسی از جمله همجنس بازی است.


علاوه بر سایت های فراوان تبلیغ کننده همجنس بازی، شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک نیز در تکاپو برای عادی نشان دادن زندگی جنسی دو همجنس با هم دیگر هستند. اخیرا فیس بوک آیکن ازدواج دو همجنس را به امکاناتش اضافه کرده است و برخی از افراد دخیل در سطوح مدیریتی آن خود همجنس باز بوده و اقدام به ازدواج با همجنس خود کرده اند. علاوه بر دنیای اینترنت در برخی از بازی های رایانه ای که قشر درگیر با آن را اکثرا نوجوانان تشکیل می دهند؛ امکان ازدواج هم‌ جنسان در بازی وجود دارد و کاربر بازی آزادی ازدواج با هر کسی را دارد.



جشن ازدواج همجنس بازان در تورنتوی کانادا!!


عرصه هنر و ادبیات


فضای آثار ادبی در یک دهه اخیر مملو از مضامین همجنس‌ بازانه بوده است. پیشتر نوشتن در مورد همجنس‌بازی نوعی انحراف اخلاقی شناخته می شد. اما در طول سه دهه اخیر دستگاه فرهنگ سازی غرب تغییرات اساسی در نگاه جامعه به این پدیده ایجاد کرده است تا جایی که در انگلستان، آمریکا و کانادا با کمک سرمایه داران یهودی جوایز ادبی بین ‌المللی با موضوع همجنس ‌بازی تاسیس شده‌ است که می توان به جایزه ادبی «استون وال بوک» در انگلستان، جایزه ادبی «داین اوگیلوی» در کانادا و جایزه ادبی "لامبادا" در آمریکا اشاره کرد.


همچنین در عرصه فیلم نیز جشنواره فیلم‌هایی با موضوع همجنس‌ بازان هر ساله در لندن، توکیو و شهرهایی در آمریکا از جمله سیاتل، نیویورک، فیلادلفیا . برخی شهرهای اروپایی برگزار شده و به فیلم های برگزیده جایزه داده می شود.


هالیوود


هالیوود از دهه 50 به یکی از بزرگ ترین و موثرترین ابزارهای فرهنگی برای وارد کردن همجنس بازی به زندگی بشر تبدیل شده است. در آثار هالیوود همجنس بازی عادی سازی شده و به آن مشروعیت داده می شود. افراد همجنس باز از هر طبقه ای به صورت کاملا مثبت به تصویر کشیده می شوند. رهبران و سیاست مداران بزرگ، قهرمانان و افراد موثر در آثار هالیوود می توانند همجنس باز باشند. ترويج همجنس بازی در فيلم هاي کمدی هاليوود که دارای مخاطب فراوان جهانی است جایگاه مهمی دارد. برای قبح زدایی و یا به گفته خودشان تابو شکنی از همجنس بازی، هاليوود تلاش دارد که از روابط همجنس بازان فيلم هاي مثبتي ارائه دهد. «هاوارد برگمن»، مسئول تبليغات هاليوود كه خود را «پيشكسوت همجنس بازي» معرفي مي كند بارها از مضامین همجنس بازی در آثار هالیوود دفاع کرده است.



یک نظامی همجنس باز اسرائیلی در رژه همجنس بازان در تل آویو


ارتش همجنس بازان


یکی از وعده‌های انتخاباتی اوباما اعطای آزادی به همجنس‌ بازان در ارتش آمریکا بود. قانون «نپرس، نگو» موجب محدودیت استخدام همجنس بازان در ارتش آمریکا می شد که در یک حرکت تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری 2012 توسط اوباما لغو شد. اوباما ادعا می کند این کار را برای برقراری برابری بین همجنس بازان و دیگر اقشار جامعه انجام داده است.


اوباما در این مورد می گوید: «من ملتزم به برقراری برابری همجنس بازان با دیگر اقشار جامعه هستم. من همیشه و در همه حال از اتحادیه همجنس‌ بازان حمایت خواهم کرد ولغو قانون «نگو و نپرس» نشان دهنده حمایت های من از این گروه است». فعالان اتحادیه همجنس‌ بازان نیز متقابلا حمایت‌های خود را از اوباما در انتخابات 2012 ریاست جمهوری آمریکا ابراز داشته اند.


آموزش همجنس بازی در مدارس آمریکا


به دنبال حمایت های مقامات آمریکایی از همجنس بازان در آمریکا و سخنرانی انتخاباتی اخیر اوباما در میان هم جنس بازان آمریکایی، مدارس ایالت کالیفرنیا نیز آموزش همجنس بازی را وارد دروس خود کردند. به پیشنهاد یک دانشگاه یهودی در کالیفرنیا آموزش همجنس بازی به کتب درسی دانش آموزان اضافه شده و تدوین این کتاب ها نیز از سوی همین دانشگاه انجام گرفته است. این آموزش برای کلیه دانش آموزان مدارس کالیفرنیا اجباری است.


باز هم نقش یهود


همچون اکثر مفاسد گریبان گیر بشر در اینجا نیز سرمایه‌های مالی و انسانی یهود در خدمت فرهنگ سازی گسترده برای اشاعه همجنس بازی بوده که در سه حوزه فرهنگی و هنری، تبلیغی و سیاسی فعال بوده است. این فعالیت ها از تاسیس جوایز ادبی اختصاصی برای نویسندگانی که با موضوع همجنس‌بازی می‌نویسند تا حمایت سیاسی اجتماعی رژیم صهیونیستی از همجنس بازها در کشورهای مختلف به خصوص کشورهای اروپایی دامنه داشته است. بر اساس یک نظرسنجی که از سوی "آمریکن ایرلاینز" و پایگاه اطلاع‌رسانی "گی‌سیتی" به انجام رسیده است، تل آویو از نظر همجنس‌ بازان محبوب‌ ترین شهر روی زمین محسوب می شود.



تل آویو  برای همجنس بازان بهشت روی زمین محسوب می شود.


رژیم صهیونیستی یکی از ترویج کنندگان همجنس‌بازی در جهان است و اقدامات تبلیغی فراوانی مانند برگزاری رژه همجنس بازان در کشورهای مختلف را سامان می دهد. «مایکل اورن»، سفیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس سالانه همجنس‌ بازان در آمریکا می گوید: «همجنس‌بازان در اسرائیل بخشی جدا نشدنی از جامعه هستند و چنین افرادی در بخش‌های مختلف جامعه اعم از ارتش، کنست، قوه قضائیه، پزشکان، مهندسان، مدرسان و فلاسفه دیده می شوند؛ اسرائیل بهشت همجنس‌ بازان است».


وی یکی از افتخارات رژیم صهیونیستی را سازماندهی راهپیمایی جهانی همجنس‌ بازان در طی سال‌ های اخیر می داند. در عرصه سیاسی داخلی نیز رژیم صهیونیستی دست همجنس بازان را باز گذاشته است تا جایی که «دان سلیور»، نماینده همجنس‌ بازان در حزب کار این رژیم، خود را برای راهیابی به کنست در فهرست انتخاباتی این حزب نامزد کرد. او اولین همجنس‌بازی بود که به طور آشکارا خود را نامزد انتخابات کنست کرد که مورد موافقت "شلی یاحی موویچ"، رئیس حزب کار نیز قرار گرفت. اهمیت حمایت از همجنس بازی برای اسرائیل به حدی رسیده است که در مدرسه علوم دینی یهودیان محافظه کار، مسئله خاخام شدن همجنس‌بازان زن و مرد مورد موافقت قرار گرفته و بر این اساس همجنس بازان می‌توانند خاخام شده و به برگزاری آیین های مذهبی یهود بپردازند!



همجنس بازان می‌توانند خاخام شده و به برگزاری آیین های یهودی بپردازند!


اهداف ترویج همجنس بازی


به انقیاد کشیدن انسان و رام کردن او در تمامی جوانب وجودی اش در برابر خواسته های شیطانی نظام سلطه جهانی هدف غایی این نظام است. این نظام برای رسیدن به این هدف از تمامی ظرفیت های خود استفاده کرده و برنامه ریزی های دقیق و بلند مدتی برای آن انجام داده است. تغییر طبیعت انسان و گرایش های او برای ساختن یک موجود مسخ شده تهی از روح پرسشگر و معترض و طغیان کننده که در برابر هرگونه خواسته سیستم سیاسی و فرهنگی رام است بدون از هم گسستن خانواده ممکن نخواهد بود.


از بعد روانشناختی فرد همجنس باز یک فرد پذیرنده است که آماده پذیرش هرگونه خواسته و دستوری است. با نگاهی به زندگی افراد همجنس باز معروف به خصوص در عرصه هنر و سیاست به خوبی مشخص است که این افراد تا چه اندازه در خدمت نظام سیاسی و فرهنگی ضد انسانی غرب هستند. در واقع به نظر می رسد نظم نوین جهانی در حال تربیت نیروی انسانی ویژه ای برای خود در میان ملت های مختلف است که کاملا رام بوده و هیچگونه حس مقابله درونی در آنها وجود نداشته باشد. حمایت همزمان سرمایه داران یهود از جبهه های مختلف نظم نوین جهانی و سیاستمدارن مدافع همجنس بازی و نیز خود همجنس بازان نشان دهنده وجود برنامه ای دراز مدت و بسیار دقیق برای آماده کردن جمعیتی منقاد، رام و سر به زیر برای دست یابی به اهداف بعدی است.


همجنس بازی مفسده ای است که از لحاظ اجتماعی به فروپاشی کانون خانواده، انقراض نسل و فساد جامعه منجر می‌شود. با تغییر تعریف خانواده و باز کردن راه برای مضحکه ای به نام ازدواج همجنسان و ترویج و کمک به توسعه این پدیده شنیع، نظام شیطانی در تلاش است در کنار ضربات مهلکی مانند ترویج فمینیسم و اشاعه پورنوگرافی ضربه ای دیگر بر پیکر خانواده بزند. از این روست که نهاد خانواده روز به روز در غرب بیشتر رو به نابودی می‌گذارد و رشد صفر یا منفی جمعیت آن به مشکل بزرگی برای سیاست مداران غرب بدل شده است. تا جایی که برخی از سیاسیون اروپایی از تصویب قانون مجازات تبلیغات همجنس‌گرایی دفاع کرده و هدف آن را کمک به زاد و ولد انسان ها، حمایت از ارزش های سنتی و مبارز علیه بحران جمعی

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:23 آبان 1391 - 23:14

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق