(بسم الله الرحمن الرحیم)
رؤیت امام عصر، در دوران غیبت كبرا به سه صورت ممكن است:
الف) در عالم خواب: گروهی امام عصر را در خواب زیارت میکنند (باید توجه داشت که خواب به تنهایی دلیل و ملاک عمل نیست)؛
ب) در حال مكاشفه: مكاشفه حالتی بین خواب و بیداری و یك ارتباط روحی است كه بعضی در این حالت، امام زمان را زیارت میكنند. مكاشفه نیز همانند خواب، به تنهایی حجت نیست و نمیتواند ملاك عمل باشد؛
ج) در حال بیداری: گروهی نیز در حالت عادی و بهطور طبیعی امام زمان را زیارت میکنند.
حال بیداری از نظر كیفیت و نحوه دیدار سه حالت دارد:
1. دیدار با عنوان غیرحقیقی؛
به گونهای كه دیداركننده هنگام ملاقات و بعد از آن، هیچگونه توجهی به شخص امام ندارد و ایشان در این دیدار، فردی عادی و ناشناس تلقی میشود. این رؤیت ممكن است برای بسیاری از افراد رخ دهد و امام مهدی علیهالسلام با افراد برخورد داشته باشد، ولی مردم هرگز او را نمیشناسند.[1]
2. دیدار همراه با شناخت؛
یعنی شخص دیداركننده امام را به هنگام دیدار بشناسد. این نوع رؤیت، بسیار اندك و انگشتشمار است؛ زیرا چنین رؤیتی با فلسفه غیبت، منافات دارد و در عصر غیبت، اصل بر این است كه حضرت از چشمان مردم پنهان باشد، مگر در مواردی كه مصلحت مهمتری ایجاب کند و حضرت بنا به مصالحی خود را بشناساند.
3. رؤیت حضرت در حال غفلت از حضور امام؛
یعنی شخص امام را ملاقات میکند، ولی در آن حال به حضور حضرت توجهی ندارد و وی را فردی عادی میپندارد، اما پس از ملاقات با توجه به دلایل و شواهد موجود، یقین پیدا میكند كه وی امام عصر بوده است. بیشتر تشرفاتی كه در كتابها نقل شده از این نوع است.
نشناختن نیز یا به دلیل غفلت شخص دیداركننده در آن حال است و یا به دلیل اینكه حضرت در او تصرفات تكوینی و ولایی کرده و اجازه شناخت را به وی نمیدهد، ولی بعد از جدایی، از قراین دیگر یقین حاصل میشود كه وی امام بوده است.
تشخیص صدق و كذب چنین رؤیتهایی، به دلیل یقینی و صدق گوینده نیاز دارد. چنین ادعاهایی از افراد ناموثّق و بیتقوا، پذیرفتنی نیست و اصل بر تكذیب مدعی چنین دیدارهایی است، مگر اینكه به صحت گفتار وی یقین داشته باشیم.
البته باید توجه داشت که در زمان غیبت كبرا، هیچكس به اراده و خواست خود به حضرت حجت علیهالسلام دسترسی ندارد و ملاقات، امری یکسویه است؛ یعنی اگر عنایت خداوند شامل حال كسی شود و قابلیت و لیاقت دیدار امام عصر در او پدید آید، حضرت به دیدارش میآید و خود را نشان میدهد؛ نه اینكه هرگاه خودش خواست، بتواند به دیدار حضرت برسد.
همچنین ارتباط دائم (در این دوران) برای هیچكس اتفاق نمیافتد؛ بنابراین، هركس ادعا كند كه هرگاه بخواهد به خدمت امام میرسد و یا ادعا كند كه واسطه بین مردم و امام زمان است، دروغ میگوید و باید او را تكذیب كرد. ملاقاتها اموری اتفاقی و پیشبینینشده هستند؛ چون بنابر حكمت و فلسفه غیبت كبرا، حضرت در پس پرده غیبت است و كسی با حضرت ارتباط دایم و به دلخواه خود ندارد.
پینوشتها
1. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۵۴.
رؤیت امام عصر به چند طریق امکان دارد و تشخیص صدق و کذب آن چگونه است؟
رؤیت امام عصر، در دوران غیبت كبرا به سه صورت ممكن است:
الف) در عالم خواب: گروهی امام عصر را در خواب زیارت میکنند (باید توجه داشت که خواب به تنهایی دلیل و ملاک عمل نیست)؛
ب) در حال مكاشفه: مكاشفه حالتی بین خواب و بیداری و یك ارتباط روحی است كه بعضی در این حالت، امام زمان را زیارت میكنند. مكاشفه نیز همانند خواب، به تنهایی حجت نیست و نمیتواند ملاك عمل باشد؛
ج) در حال بیداری: گروهی نیز در حالت عادی و بهطور طبیعی امام زمان را زیارت میکنند.
حال بیداری از نظر كیفیت و نحوه دیدار سه حالت دارد:
1. دیدار با عنوان غیرحقیقی؛
به گونهای كه دیداركننده هنگام ملاقات و بعد از آن، هیچگونه توجهی به شخص امام ندارد و ایشان در این دیدار، فردی عادی و ناشناس تلقی میشود. این رؤیت ممكن است برای بسیاری از افراد رخ دهد و امام مهدی علیهالسلام با افراد برخورد داشته باشد، ولی مردم هرگز او را نمیشناسند.[1]
2. دیدار همراه با شناخت؛
یعنی شخص دیداركننده امام را به هنگام دیدار بشناسد. این نوع رؤیت، بسیار اندك و انگشتشمار است؛ زیرا چنین رؤیتی با فلسفه غیبت، منافات دارد و در عصر غیبت، اصل بر این است كه حضرت از چشمان مردم پنهان باشد، مگر در مواردی كه مصلحت مهمتری ایجاب کند و حضرت بنا به مصالحی خود را بشناساند.
3. رؤیت حضرت در حال غفلت از حضور امام؛
یعنی شخص امام را ملاقات میکند، ولی در آن حال به حضور حضرت توجهی ندارد و وی را فردی عادی میپندارد، اما پس از ملاقات با توجه به دلایل و شواهد موجود، یقین پیدا میكند كه وی امام عصر بوده است. بیشتر تشرفاتی كه در كتابها نقل شده از این نوع است.
نشناختن نیز یا به دلیل غفلت شخص دیداركننده در آن حال است و یا به دلیل اینكه حضرت در او تصرفات تكوینی و ولایی کرده و اجازه شناخت را به وی نمیدهد، ولی بعد از جدایی، از قراین دیگر یقین حاصل میشود كه وی امام بوده است.
تشخیص صدق و كذب چنین رؤیتهایی، به دلیل یقینی و صدق گوینده نیاز دارد. چنین ادعاهایی از افراد ناموثّق و بیتقوا، پذیرفتنی نیست و اصل بر تكذیب مدعی چنین دیدارهایی است، مگر اینكه به صحت گفتار وی یقین داشته باشیم.
البته باید توجه داشت که در زمان غیبت كبرا، هیچكس به اراده و خواست خود به حضرت حجت علیهالسلام دسترسی ندارد و ملاقات، امری یکسویه است؛ یعنی اگر عنایت خداوند شامل حال كسی شود و قابلیت و لیاقت دیدار امام عصر در او پدید آید، حضرت به دیدارش میآید و خود را نشان میدهد؛ نه اینكه هرگاه خودش خواست، بتواند به دیدار حضرت برسد.
همچنین ارتباط دائم (در این دوران) برای هیچكس اتفاق نمیافتد؛ بنابراین، هركس ادعا كند كه هرگاه بخواهد به خدمت امام میرسد و یا ادعا كند كه واسطه بین مردم و امام زمان است، دروغ میگوید و باید او را تكذیب كرد. ملاقاتها اموری اتفاقی و پیشبینینشده هستند؛ چون بنابر حكمت و فلسفه غیبت كبرا، حضرت در پس پرده غیبت است و كسی با حضرت ارتباط دایم و به دلخواه خود ندارد.
پینوشتها
1. بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۵۴.
- لینک کوتاه این مطلب
»
پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:16 اسفند 1393 - 19:07
مطالب مرتبط...
نظر شما...