(بسم الله الرحمن الرحیم)
در اینكه آیا قیام و انقلاب قبل از قیام امام مهدی علیهالسلام صحیح و مشروع است یا نه؟ دو نظر وجود دارد: عدهای هر قیام و نهضتی را قبل از نهضت امام موعود جایز نمیدانند. در مقابل این گروه، عدهای دیگر قیام علیه ستمگران را در عصر غیبت نهتنها جایز، بلكه واجب دانسته و سكوت و خانهنشینی را خیانت به اسلام و مسلمین میدانند. گروهی از این مخالفان را اهل سنت تشکیل میدهد. اینک به بررسی ادله این گروه خواهیم پرداخت: دلایل مخالفان قیام از اهل سنت در دیدگاه اهل سنت هر كسی كه زمام امور مسلمانان را در دست گرفته، به اصطلاح حاكم جامعه اسلامی شده باشد، اطاعت او تا زمانی كه اقامه نماز كند و كفر صریح نیاورد، بر همه رعیت واجب است، اگرچه او ستمگر و معروف به خیانت، شرب خمر، فسق و فجور باشد. اینان برای مدعای خود به روایاتی تمسک میكنند كه ما به بعضی از آنها اشاره میكنیم: ۱. در صحیح مسلم، خبری از حذیفه یمانی نقل شده که میگوید: خدمت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودیم. سؤالاتی نسبت به آینده و پس از رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله کردیم. حضرت فرمود: «حاکمانی بعد از من میآیند که نه به سنت من عمل میکنند و نه به هدایت من هدایت یافتهاند. صورت انسانی دارند، ولی قلبشان، قلب شیطان است». حذیفه میگوید: من از رسول خدا نسبت به چنین حاکمانی کسب تکلیف کردم که وظیفه ما، در برابر آنان چیست؟ آیا با آنان به جنگ برخاسته و آنان را از دم شمشیرمان بگذرانیم؟ حضرت در جواب فرمود: «شما، جز اطاعت، چارهای دیگر ندارید و موظف به اطاعت هستید. گرچه به پشتتان تازیانه بزنند و اموال شما را غارت کنند، تنها وظیفه شما، اطاعت است».[۱] ۲. از احمد حنبل نقل شده که گفت: «... اگر کسی به زور و قهر و غلبه، بر جامعه اسلامی مسلط شد، و زمام امور را در دست گرفت و خلیفه و امیرالمؤمنین شد، بر فردفرد جامعه، اطاعت او لازم است و بر احدی که به خدا و روز جزا ایمان دارد، روا نیست شبی را به صبح آورد و آن شخص حاکم را امام خود نداند، حال میخواهد آن حاکم، شخص نیک و خوب باشد و یا فاجر و بد. به هر حال او امیر مؤمنین است».[۲] ۳. در واقعه حرّه، عمال یزید، جنایات را به حد اعلی رسانده بودند. عبداللهبنمطیع خواست علیه یزید قیام کند، لکن عبداللهبنعمر به عنوان نصیحت به عبداللهبنمطیع گفت: «از پیامبر شنیدم که اگر کسی بیعت امام خود را بشکند [و علیه او قیام کند]، در قیامت، حجتی نخواهد داشت و اگر در آن حال بمیرد، با مرگ جاهلیت از دنیا رفته است».[۳] به هر حال، از این قبیل روایات در كتب اهل سنّت فراوان به چشم می خورد كه نیازی به نقل همه آن ها نیست. در بررسی این گونه روایات، میتوان گفت مسأله اطاعت از حاکم، در صورتی که عادل باشد، امری عقلی و شرعی است و بعضی از این روایتها، مانند روایت عبداللهبنعمر را میتوان صحیح دانست، لکن در مورد حاکم عادل و نه حاکمی مانند یزیدبنمعاویه؛ زیرا ما، نهتنها اطاعت این گونه رهبران را واجب نمیدانیم، بلکه مخالفت و تبری از او را نیز واجب میشماریم و در مورد روایات فوق میگوییم: اولاً، کسی که به تاریخ حدیث آشنا باشد و از چگونگی برخورد خلفای سه گانه و حکام بنیامیه با احادیث و راویان حدیث آگاه باشد، میداند که این روایات، جعلی و ساخته و پرداخته جاعلان حدیث در دستگاههای خلفای بنیامیه است. این روایات، برای حفظ حکومت جباران و توجیه ستم آنان ساخته شده است. تاریخ اسلام، از این کذبها، فراوان دیده است.[۴] ثانیاً، این حکم که اطاعت از حاکم ستمگر واجب است و در نتیجه، مخالفت و قیام علیه او نارواست، برخلاف صریح قرآن است. خداوند میفرماید: «یاایها النبی اتق الله و لا تطع الکافرین و المنافقین ان الله کان علیما حکیما؛ ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است».[۵] ثالثاً، روایات بسیاری از پیامبرصلیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام به دست ما رسیده که به مبارزه و مقاومت در برابر اینگونه از حکومتها، فرمان میدهد: ۱. پیامبر اسلام فرمود: «پس از من، فرمانروایانی بر سر کار میآیند، هرکس در جرگه آنان وارد شود و دروغ آنان را تصدیق کند و بر ستم آنان کمک کند، از من نیست و من از او نیستم و هرگز در حوض [کوثر] بر من وارد نشود».[۶] ۲. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هرکس برای خدمت سلطانی، تازیانهای به کمر بندد، آن تازیانه، در روز رستاخیز، به صورت اژدهایی ظاهر میشود که در آتش دوزخ بر او مسلط میگردد».[۷] ۳. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود: روز رستاخیز، منادی ندا میکند: «دستیاران کجایند؟ حتی کسی که مرکب ادوات آنان را فراهم ساخته یا سر کیسهای را برای آنان بسته یا قلمی را تراشیده، او را با ستمگران محشور کنید».[۸] بنابراین، احادیثی که از سوی اهل سنت در مورد اطاعت از حاکم ظالم و ستمگر نقل شده و قیام علیه چنین حاکمی را حرام دانسته، علاوه بر اینکه از حیث علم حدیث، مردود است، از حیث مخالفت با قرآن مجید و روایات صحیح پیامبر نیز مردود میباشد. البته باید توجه داشت که این نظر در اهل سنت مختص به زمانی است که حاکم مسلمان باشد و در حکومتهای غیر اسلامی نظر آنها متفاوت است.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، سیّد اسدالله هاشمی شهیدی؛
• سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛
• موعود شناسی، علیاصغر رضوانی؛
• فصلنامه انتظار، شماره 5، ص355؛
• پیامبر قرآن، ج10، مكارم شیرازی.
پینوشتها ۱. صحیح مسلم، ج۳، كتابالامارة، الباب۱۳، ص۱۴۷۶، ح۱۸۴۷. ۲. الاحکام السلطانیة، القاضی ابییعلی، ص۲۰. ۳. صحیح مسلم، ج۶، ص۲۲. ۴. الغدیر، علامه امینی، ج۵، ص۲۷۵و۳۳۴. ۵. احزاب: ۱؛ و نیز میتوان به آیات: شعراء: ۱۵۱؛ قلم: ۸؛ کهف: ۲۸؛ انسان: ۲۴، استناد کرد. ۶. سنن نسائی، ج۷، ص۱۶۰. ۷. وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۲، ص۱۳۶. ۸. همان، ص۱۳۱.
نظر اهل سنت، درباره قیام و انقلاب قبل از ظهور منجی چیست؟
در اینكه آیا قیام و انقلاب قبل از قیام امام مهدی علیهالسلام صحیح و مشروع است یا نه؟ دو نظر وجود دارد: عدهای هر قیام و نهضتی را قبل از نهضت امام موعود جایز نمیدانند. در مقابل این گروه، عدهای دیگر قیام علیه ستمگران را در عصر غیبت نهتنها جایز، بلكه واجب دانسته و سكوت و خانهنشینی را خیانت به اسلام و مسلمین میدانند. گروهی از این مخالفان را اهل سنت تشکیل میدهد. اینک به بررسی ادله این گروه خواهیم پرداخت: دلایل مخالفان قیام از اهل سنت در دیدگاه اهل سنت هر كسی كه زمام امور مسلمانان را در دست گرفته، به اصطلاح حاكم جامعه اسلامی شده باشد، اطاعت او تا زمانی كه اقامه نماز كند و كفر صریح نیاورد، بر همه رعیت واجب است، اگرچه او ستمگر و معروف به خیانت، شرب خمر، فسق و فجور باشد. اینان برای مدعای خود به روایاتی تمسک میكنند كه ما به بعضی از آنها اشاره میكنیم: ۱. در صحیح مسلم، خبری از حذیفه یمانی نقل شده که میگوید: خدمت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بودیم. سؤالاتی نسبت به آینده و پس از رسول خدا صلیاللهوعلیهوآله کردیم. حضرت فرمود: «حاکمانی بعد از من میآیند که نه به سنت من عمل میکنند و نه به هدایت من هدایت یافتهاند. صورت انسانی دارند، ولی قلبشان، قلب شیطان است». حذیفه میگوید: من از رسول خدا نسبت به چنین حاکمانی کسب تکلیف کردم که وظیفه ما، در برابر آنان چیست؟ آیا با آنان به جنگ برخاسته و آنان را از دم شمشیرمان بگذرانیم؟ حضرت در جواب فرمود: «شما، جز اطاعت، چارهای دیگر ندارید و موظف به اطاعت هستید. گرچه به پشتتان تازیانه بزنند و اموال شما را غارت کنند، تنها وظیفه شما، اطاعت است».[۱] ۲. از احمد حنبل نقل شده که گفت: «... اگر کسی به زور و قهر و غلبه، بر جامعه اسلامی مسلط شد، و زمام امور را در دست گرفت و خلیفه و امیرالمؤمنین شد، بر فردفرد جامعه، اطاعت او لازم است و بر احدی که به خدا و روز جزا ایمان دارد، روا نیست شبی را به صبح آورد و آن شخص حاکم را امام خود نداند، حال میخواهد آن حاکم، شخص نیک و خوب باشد و یا فاجر و بد. به هر حال او امیر مؤمنین است».[۲] ۳. در واقعه حرّه، عمال یزید، جنایات را به حد اعلی رسانده بودند. عبداللهبنمطیع خواست علیه یزید قیام کند، لکن عبداللهبنعمر به عنوان نصیحت به عبداللهبنمطیع گفت: «از پیامبر شنیدم که اگر کسی بیعت امام خود را بشکند [و علیه او قیام کند]، در قیامت، حجتی نخواهد داشت و اگر در آن حال بمیرد، با مرگ جاهلیت از دنیا رفته است».[۳] به هر حال، از این قبیل روایات در كتب اهل سنّت فراوان به چشم می خورد كه نیازی به نقل همه آن ها نیست. در بررسی این گونه روایات، میتوان گفت مسأله اطاعت از حاکم، در صورتی که عادل باشد، امری عقلی و شرعی است و بعضی از این روایتها، مانند روایت عبداللهبنعمر را میتوان صحیح دانست، لکن در مورد حاکم عادل و نه حاکمی مانند یزیدبنمعاویه؛ زیرا ما، نهتنها اطاعت این گونه رهبران را واجب نمیدانیم، بلکه مخالفت و تبری از او را نیز واجب میشماریم و در مورد روایات فوق میگوییم: اولاً، کسی که به تاریخ حدیث آشنا باشد و از چگونگی برخورد خلفای سه گانه و حکام بنیامیه با احادیث و راویان حدیث آگاه باشد، میداند که این روایات، جعلی و ساخته و پرداخته جاعلان حدیث در دستگاههای خلفای بنیامیه است. این روایات، برای حفظ حکومت جباران و توجیه ستم آنان ساخته شده است. تاریخ اسلام، از این کذبها، فراوان دیده است.[۴] ثانیاً، این حکم که اطاعت از حاکم ستمگر واجب است و در نتیجه، مخالفت و قیام علیه او نارواست، برخلاف صریح قرآن است. خداوند میفرماید: «یاایها النبی اتق الله و لا تطع الکافرین و المنافقین ان الله کان علیما حکیما؛ ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است».[۵] ثالثاً، روایات بسیاری از پیامبرصلیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام به دست ما رسیده که به مبارزه و مقاومت در برابر اینگونه از حکومتها، فرمان میدهد: ۱. پیامبر اسلام فرمود: «پس از من، فرمانروایانی بر سر کار میآیند، هرکس در جرگه آنان وارد شود و دروغ آنان را تصدیق کند و بر ستم آنان کمک کند، از من نیست و من از او نیستم و هرگز در حوض [کوثر] بر من وارد نشود».[۶] ۲. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هرکس برای خدمت سلطانی، تازیانهای به کمر بندد، آن تازیانه، در روز رستاخیز، به صورت اژدهایی ظاهر میشود که در آتش دوزخ بر او مسلط میگردد».[۷] ۳. پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمود: روز رستاخیز، منادی ندا میکند: «دستیاران کجایند؟ حتی کسی که مرکب ادوات آنان را فراهم ساخته یا سر کیسهای را برای آنان بسته یا قلمی را تراشیده، او را با ستمگران محشور کنید».[۸] بنابراین، احادیثی که از سوی اهل سنت در مورد اطاعت از حاکم ظالم و ستمگر نقل شده و قیام علیه چنین حاکمی را حرام دانسته، علاوه بر اینکه از حیث علم حدیث، مردود است، از حیث مخالفت با قرآن مجید و روایات صحیح پیامبر نیز مردود میباشد. البته باید توجه داشت که این نظر در اهل سنت مختص به زمانی است که حاکم مسلمان باشد و در حکومتهای غیر اسلامی نظر آنها متفاوت است.
معرفی منابع برای مطالعه بیشتر
• زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی، سیّد اسدالله هاشمی شهیدی؛
• سیمای آفتاب، حبیب الله طاهری؛
• موعود شناسی، علیاصغر رضوانی؛
• فصلنامه انتظار، شماره 5، ص355؛
• پیامبر قرآن، ج10، مكارم شیرازی.
پینوشتها ۱. صحیح مسلم، ج۳، كتابالامارة، الباب۱۳، ص۱۴۷۶، ح۱۸۴۷. ۲. الاحکام السلطانیة، القاضی ابییعلی، ص۲۰. ۳. صحیح مسلم، ج۶، ص۲۲. ۴. الغدیر، علامه امینی، ج۵، ص۲۷۵و۳۳۴. ۵. احزاب: ۱؛ و نیز میتوان به آیات: شعراء: ۱۵۱؛ قلم: ۸؛ کهف: ۲۸؛ انسان: ۲۴، استناد کرد. ۶. سنن نسائی، ج۷، ص۱۶۰. ۷. وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، ج۱۲، ص۱۳۶. ۸. همان، ص۱۳۱.
- لینک کوتاه این مطلب
»
پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:14 فروردین 1394 - 19:37
دسته : اخبار - مذاهب اسلامی - اهل سنت - 14 معصوم - مهدویت - مهدویت از دیدگاه اهل سنت - سوالات و شبهات مهدویت
مطالب مرتبط...
- سید خراسانی کیست و چه مدت حکومت می کند؟
- انقلاب اسلامی ایران، چه نقشی در قیام و ظهور امام مهدی(عج) دارد؟
- آیا قیام و انقلاب قبل از قیام امام مهدی علیهالسلام صحیح و مشروع است یا نه؟
- امام زمان پس از ظهور چگونه با غیر مسلمانان برخورد میکند؟
- آیا صحیح است که امام موعود ظهور نموده اما قیام نکرده است؟
همچنین ببینید...
نظر شما...