آیا امام زمان(عج) با اجبار، اسلام را در جهان پیاده مى كنند؟!

(بسم الله الرحمن الرحیم)


از روایات، چنین استفاده مى شود كه امام مهدى (عج) ابتدا، مردم را به سوى حق دعوت مى كند و قبل از آغاز هر جنگى، به معرّفى دین حق براى دشمنان مى پردازد و فرصت انتخاب میان حق و باطل را به آنان مى دهد و تنها بعد از اتمام حجّت بر دشمنان، از قدرت شمشیر استفاده مى كند. پس چون آن حضرت، ابتدا، اتمام حجّت مى كند و آنان با این كه به حق واقف مى شوند و از آن اطلاع پیدا مى كنند، از آن روى گردان مى شوند، نمى توان گفت، آن حضرت، اسلام را با اجبار پیاده مى كند، بلكه باید گفت، هر كس كه اسلام را قبول مى كند، از روى رغبت و اختیار است و هر كس آن را قبول نمى كند، باز با آگاهى و اختیار است، لكن بعد از این سوء اختیار، از سوى لشكریان امام نابود مى شود تا در جهان فتنه اى نماند.


http://www.jc313.ir/wp-content/uploads/2012/12/13910712000373_PhotoA.jpg
امام باقر(علیه السلام) مى فرماید:
حضرت مهدى (عج) به سوى كوفه رهسپار مى شود. در آن جا، شانزده هزار نفر مجهّز به سلاح در برابر حضرت مى ایستند. آنان، قاریان قرآن و دانشمندان دینى هستند كه پیشانى هایشان از عبادتِ زیاد، پینه بسته، چهره هایشان در اثر شب زنده دارى، زرد شده، امّا نفاق، سراپایشان را پوشانده است. آنان یك صدا فریاد بر مى آورند: «اى فرزند فاطمه! از همان راهى كه آمده اى، باز گرد. زیرا، به تو نیازى نداریم.». حضرت مهدى، در پشت شهر نجف، پس از ظهر روز دوشنبه تا شام گاه، بر آنان شمشیر مى كشد و همه را از دم تیغ مى گذراند و در این نبرد، از یاران حضرت، حتّى یك نفر زخمى نمى شود.[1]
طبق این حدیث، افرادى كه در مقابل حضرت مهدى(علیه السلام) مى ایستند، مى دانند كه او مهدى و فرزند فاطمه (س) است، ولى از قبول دین حق سر بر مى تابند و بدین ترتیب، آگاهانه، با آن حضرت مخالفت مى كنند و حضرت به جنگ با آنان مى پردازد و آنان را قلع و قمع مى كند.
این جنگ، به این دلیل است كه این اشخاص، با این كه حق را مى شناسند، ولى از آن پیروى نمى كنند و مى خواهند مانع از اجراى حق و عدالت در جامعه ى انسانى باشند و از آن جا كه وجود چنین كسانى، مانع از گسترش عدالت و موجب سلب اختیار و انتخاب دیگر افراد جامعه كه مى خواهند حق را انتخاب كنند، مى شود، پس باید از میان بروند تا ریشه ى فساد و موانع شناخت حق از باطل از بین برود.
همان طورى كه از احادیث استفاده مى شود، عملكرد ایشان، یعنى رفتار قاطعانه و قدرت شمشیر حضرت، مى تواند یكى از عواملى باشد كه در پیاده كردن اسلام در جهان نقش خواهد داشت، ولى عوامل دیگرى مانند آمادگى جهانى، سلاح مدرن، سلاح علم، انتخاب كارگزاران لایق، ... نیز نقش عمده اى خواهد داشت. به اختصار به ذكر هر كدام پرداخته مى شود:
الف) برخورد جدى و قدرت مندانه با ستمگران
دیگر، این گونه نخواهد بود كه پیامبران و امامان، مردمان را موعظه كنند و بسیارى از مردم گوش فرا ندهند و سرگرم جنایت و فساد باشند، به گونه اى كه پیامبران را بكشند و سنت هاى آنان را محو كنند. امام باقر(علیه السلام)مى فرماید:
انّ رسول الله(صلى الله علیه وآله) سار فی أُمّته باللیّن، كان یتألّف الناس، و القائم یسیر بالقتل... و لا یستتیبُ أحداً...;[2] رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با امّت خویش به نرمى و محبّت رفتار مى كرد، ولى مهدى (عج) با كشتن با آنان برخورد مى كند... و كسى را به توبه فرا نخواند...
ب) آمادگى جسمانى[3]
به طورى كه از روایات استفاده مى شود، پیروزى امام زمان(علیه السلام) به آمادگى جهان نیز بستگى دارد. وقتى جهان، حالت پذیرش براى حكومت جهانى پیدا كرد و انسانِ جنگ زده، صلح طلب شد، پیروزى انقلاب حضرت مهدى(علیه السلام) تحقّق مى پذیرد.
در بعضى از روایات آمده است كه پیدایش این آمادگى جهانى، بر اثر یك جنگ وحشت ناك است كه انسانِ جنگ زده، به دنبال آب حیات صلح و آرامش مى رود. امام صادق(علیه السلام)فرموده است:
حكومت جهانى و رهبرى واحد، تحقّق پیدا نمى كند، مگر روزى كه در یك جنگ ویران كننده، دو سوم بشر نابود شوند.[4]
ج) سلاح برتر و مدرن
در بعضى از روایات آمده است كه حضرت مهدى(علیه السلام) از سلاح برتر بهره مند است كه جهان تسلیم خواهد شد. سلاح ایمان و آلات مدرن جنگى، نقش عظیمى دارد.[5]
د) سلاح علم و دانش
در بسیارى از احادیث، به این واقعیّت اشاره مى شود كه امام زمان(علیه السلام) با قدرت علمى، مغزها را متوجّه خود مى كند و جهان علم به او ایمان مى آوردند. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
تا زمان انقلاب حضرت مهدى(علیه السلام) علم و دانش تا چهار كلمه ترقّى مى كند، امّا در عصر مهدى(علیه السلام) به اندازه ى هفتاد و چهار كلمه ترقّى خواهد كرد. این، یكى از اسباب پیروزى است.[6]
هـ) كارگزاران و وزیران لایق
اداره ى سرزمین ها، در سایه ى رهبرى الهى و كارگزاران لایق و دل سوز و حاكمیّت اسلام، امكان پذیر است. امام عصر(علیه السلام) براى اداره ى جهان، استانداران و وزیرانى مى گمارد كه جز به مصالح اسلام و رضایت خدا به چیزى نمى اندیشند. طبیعى است كشورى كه كارگزارانش از چنین خصوصیّت برجسته اى برخوردار باشند، بر تمام دشوارى ها، پیروز مى شود، به گونه اى كه زندگان، آرزوى زندگى دوباره مردگان را مى نمایند.[7]
كیفیّت تركیب دولت حضرت مهدى(علیه السلام)
در روایات، تركیب دولت مهدى(علیه السلام) از پیامبران و جانشینان آنان و تقواپیشگان و صالحان روزگار و امّت هاى پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر بیان شده است. نام برخى از آنان بدین گونه است:
«حضرت عیسى(علیه السلام); هفت نفر از اصحاب كهف; یوشع وصى موسى(علیه السلام); مؤمن آل فرعون; سلمان فارسى; ابودجانه انصارى; مالك اشتر نخعى; قبیله ى همدان; عیسى(علیه السلام) به حضرت مهدى(علیه السلام) مى گوید: «من، به عنوان وزیر فرستاده شده ام، نه امیر و فرمانروا.».[8]
آیا امام مهدى (عج) براى گسترش عدالت و افراشتن پرچم اسلام، از امدادهاى غیبى استفاده مى كند؟
در گفتار پیشوایان معصوم(علیهم السلام) جنگ هاى پس از ظهور مهدى (عج) و فتوحات، به قدرت فردى و انسانى و نیروهایى نسبت داده شده است كه از سراسر جهان به یارى حضرت مى شتابند، ولى پیروز شدن بر تمام جهان با توجّه به پیشرفت علم و صنایع جنگى قبل از ظهور، كارى است بس دشوار كه علاوه بر قدرت فردى و زمینه هاى اجتماعى عصر قیام، به امدادهاى غیبى و الهى نیز نیازمند است.
در این جا، مناسب است كه نقش عوامل پیروزى انقلاب بزرگ جهانى حضرت مهدى (عج) را با استفاده از احادیث و روایات، به طور اختصار مورد بررسى قرار دهیم:
الف) قدرت فردى و انسانى; ریّان پسر صلت مى گوید:
به امام رضا(علیه السلام)عرض كردم: «آیا شما صاحب این امر هستید؟». فرمود: «من، امام و صاحب امر هستم، ولى نه آن صاحب امرى كه زمین را از عدل و داد پر مى كند، آن گاه كه از ستم و بیداد پر شده باشد. چه گونه مى توانم صاحب آن امر باشم در حالى كه ناتوانى جسمى مرا مى بینى؟ حضرت قائم، كسى است كه وقتى ظهور مى كند، در سنّ پیران است، ولى به نظر جوان مى آید. او، اندامى قوى و تنومند دارد، به طورى كه اگر دست را به سوى بزرگ ترین درخت دراز كند، آن را از ریشه بیرون مى آورد و اگر میان كوه ها فریاد برآورد، صخره ها مى شكند و از جا كنده مى شود...».[9]
در روایات دیگر نیز داریم كه با گفتن تكبیر مهدى (عج) و لشكریانش، دیوارهاى شهر به لرزه در مى آید و فرو مى ریزد. در هنگام قیام حضرت قائم (عج) دل هاى شیعیان آن حضرت، چنان پاره هایى از پولاد مى شوند كه قدرت هر مرد از آنان، در روایات، به اندازه ى قدرت چهل مرد بیان شده است. بنابراین، قدرت فردى، در انقلاب مهدى (عج) بى اثر نخواهد بود.
ب) نقش نیروهاى مردمى در انقلاب جهانى حضرت مهدى;[10] در احادیث آمده است كه حضرت مهدى (عج) به هنگام ظهورش، از مردم كمك و یارى مى طلبد و این، بدان سبب است كه هم مردم را به راه سعادت و حق ببرد و هم قیام جهانى خویش را تا جایى كه ممكن است، با دست و توان خود مردم به ثمر برساند.
در احادیث مى خوانیم:
مهدى (عج) از مردم یارى مى طلبد. یكى از یاران خود را مى خواهد. به او مى فرماید: به نزد مردم مكّه برو و بگو اى مكّیان! من فرستاده ى مهدى ام. مهدى مى گوید: «ما، خاندان رحمتیم; ما، مركز رسالت و خلافتیم... مردمان به ما ستم كردند... حق ما را از ما ستاندند. اكنون من از شما یارى مى طلبم به یارى من بشتابید.».[11]
«یا أیّها الناس! إنّا نستنصر الله و مَنْ أجابنا من الناس;[12] اى مردمان! ما، از خدا یارى مى طلبیم و از هر كسى از مردم كه دعوت ما را بپذیرد و در صف یاران ما در آید...».
«إنّا نستنصر الله الیومَ و كلَّ سلیم;[13] ما، امروز، از خدا یارى مى طلبیم و از هر مسلمانى كه در جهان هست.».
باز در حدیث مى خوانیم: «هنگامى كه قائم قیام كند، خداوند، شیعیان را از همه ى شهرها نزد او گرد مى آورد.».[14]
از امام باقر(علیه السلام) نیز روایت شده است كه بانوان نیز در این قیام بزرگ مشاركت دارند.
آن حضرت فرمود: «چون مهدى فریاد برآورد كه ما از خدا یارى مى طلبیم و از هر مسلمانى، سیصد و سیزده تن از مردان، نزد او آیند كه با آنان پنجاه زن نیز هست.این جماعت، در مكه گرد آیند.».[15]
این شمار، نخستین گروه از یاران مهدى است. سپس دسته دسته مردمانى كه جزء یاران او خواهند بود، از زن و مرد، به آنان خواهند پیوست.
بنابراین، در پیروزى انقلاب جهانى حضرت مهدى (عج) نیروهاى مردمى و قدرت فردى و انسانى، نقش عمده اى خواهند داشت.
ج) امدادهاى غیبى در انقلاب جهانى مهدى (عج);[16] نقش امدادهاى غیبى در پیروزى حكومت جهانى مهدى (عج) قابل توجّه است. حضرت، با انجام دادن معجزاتى، مشكلات را از سر راه برمى دارد و یا با رعب و ترسى كه خداوند در دل دشمن ایجاد مى كند و با ملائكه اى كه به یارى آن حضرت مى فرستد، موجبات پیروزى آن حضرت فراهم مى شود. در برخى از روایات نیز سخن از نیروهایى رفته است كه داراى خصوصیّات فرشتگان هستند و منتظر ظهور حضرتند تا او را یارى كنند و از تابوت حضرت موسى(علیه السلام)... نیز به عنوان وسیله دیگر براى نصرت و یارى حضرت مهدى (عج) نام برده شده است:
1- رعب و ترس; امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «قائم ما اهل بیت، با ترس و رعب یارى مى شود.»[17]
نیز مى فرماید: «خداوند، حضرت قائم (عج) را به سه لشكر یارى مى دهد: فرشتگان; مومنان; رعب».[18]
از این روایات و احادیث دیگر نیز استفاده مى شود كه دشمن، از حركت لشكریان حضرت مهدى (عج) چنان وحشت زده مى شود كه وقتى لشكریان حضرت از جاى مى خواهد حركت كند، كسى جرئت شورش علیه آن ندارد.
2- فرشتگان و جنّیان; حضرت على(علیه السلام) مى فرماید: «خداوند، حضرت مهدى (عج) را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یارى مى كند.».[19]
امام باقر(علیه السلام) مى فرماید: «فرشتگانى كه در جنگ بدر به پیامبر(صلى الله علیه وآله)یارى دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا این كه حضرت صاحب الأمر را یارى رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است.».[20]
3- فرشتگان زمین; محمّد بن مسلم مى گوید: از امام صادق(علیه السلام)درباره ى میراث علم و اندازه آن پرسیدم: حضرت پاسخ داد:
خداوند، در شرق و غرب عالم، دو شهر دارد كه در آن گروهى سكونت دارند و هر چند وقت یك بار با آنان دیدار مى كنم و آنان از ظهور قائم مى پرسند. گروهى از آنان، از روزى كه به انتظار قائم (عج) بوده اند، سلاح خود را به زمین نمى گذارند. آنان، از خداوند مى خواهند كه حضرت را به آنان بنمایاند. در هنگامى كه امام مهدى قیام مى كند، آنان، همراه او مى باشند... اجتماع آنان، متشكل از پیرو جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهاى امام آگاه هستند و آن را اجرا مى كنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ كه دو شهر در شرق و غرب است ـ مى فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یك تاپرستى و ولایت ائمه(علیهم السلام) دعوت مى كنند كه در صورت اجابت، مردم رهایى مى یابند و اگر تخلّف كردند، به قتل مى رسانند كه در تمام شرق و غرب عالم، همگان، ایمان مى آوردند.[21]
4- تابوت موسى; هنگام ظهور ولى عصر (عج) حضرت عیسى(علیه السلام)فرود مى آید و كتاب ها را از انطاكیه گردآورى مى كند. خداوند بر روى او از چهره ى «ارم ذات العماد» پرده برمى دارد و كاخى را كه حضرت سلیمان پیش از مرگش ساخت، آشكار مى سازد و حضرت دارایى هاى كاخ را گرد مى آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم مى كند و تابوتى را كه خداوند به «ادبیا» دستور انداختن آن را در دریاى طبرستان داده بود، خارج مى سازد. در آن تابوت، آن چه را كه خاندان موسى و هارون به یادگار گذاشته اند، فرود مى آمد. مرغ هاى بریانى كه بنى اسراییل براى آیندگان خود ذخیره كرده اند، در آن است. آن گاه به كمك آن تابوت، شهرها را مى گشاید. همان گونه كه پیش از او نیز چنین كردند.[22]


  • رسول رضوي- امام مهدی، صفحه 160


  • [1]. بحارالأنوار، ج 52.
  • [2]. چهل حدیث سیره مهدوى، محمود بجستانى، ص 37، نشر معروف، چاپ سوم، مرداد 79.
  • [3]. شماره هاى ب و ج و د، از كتاب ایدئولوژى و عقاید اسلامى، تألیف محمد دشتى، ص 228ـ230، اخذ شده است.
  • [4]. بحارالأنوار، ج 52، ص 207، ح 44.
  • [5]. بحارالأنوار، ج 52، ص 321 - 327.
  • [6]. بحارالأنوار، ج 42، ص 327.
  • [7]. احقاق الحق، ج 13، ص 294.
  • [8]. چشم اندازى از حكومت مهدى، نجم الدین طبسى، ص 190، شركت چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ دوم، تابستان 77.
  • [9]. بحارالأنوار، ج 52، ص 322.
  • [10]. این قسمت، گرفته شده از كتاب خورشید مغرب، نوشته ى محمد رضا حكیمى، ص 290 - 295، چاپ و نشر فرهنگ اسلامى، چاپ ششم، زمستان 68 است.
  • [11]. بحارالأنوار، ج 52، ص 307.
  • [12]. همان، ص 238.
  • [13]. همان، ص 223.
  • [14]. همان، ص 291، ح 37.
  • [15]. بحارالأنوار، ج 52، ص 223.
  • [16]. این قسمت، گرفته شده از كتاب چشم اندازى از حكومت مهدى، نوشته ى نجم الدین طبسى، از فصل پنجم تا آخر فصل است.
  • [17]. مستدرك الوسائل، ج 12، ص 335، و ج 14، ص 354.
  • [18]. بحارالأنوار، ج 52، ص 343.
  • [19]. ارشاد القلوب، دیلمى، ص 268.
  • [20]. مستدرك الوسائل، ج 2، ص 448.
  • [21]. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334.
  • [22]. غایه المرام، ص 697; الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 136.

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:26 آذر 1391 - 23:47

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق