وهابیّت چه گروهی است؟

(بسم الله الرحمن الرحيم)
1. تاريخچه

«وهابيان » پيروان محمد بن عبدالوهاب بن سليمان تميمي نجدي (1115 - 1206) هستند. او پيرو مكتب ابن تيميه و شاگرد او ابن قيم الجوزي بود كه عقايد جديدي را در جزيرة العرب بنياد نهاد.

نام اين فرقه از نام پدر او عبدالوهاب گرفته شده است.

شيخ محمّد در شهر عينيه از بلاد نجد تولد يافت. پدرش در آن شهر قاضي بود و از كودكي به مطالعه كتب تفسير و حديث و عقايد پرداخت.

فقه حنبلي را نزد پدر خود كه از علماي حنابله بود آموخت.

محمّد بن عبدالوهاب در سفر حج بيت اللّه الحرام بعد از مناسك، به مدينه رفت و در آن جا استغاثه و استعانت مردماز پيامبرراانكار كرد و گفت: اين عمل بر خلاف توحيد است و استعانت و حاجت خواستن فقط بايد از خداوند باشد. سپس به نجد بازگشت و از آن جا به بصره و شام رفت و به مطالعه كتب ابن تيميه و ابن قيم پرداخت.

ابن تيميه ابوالعباس احمد بن عبدالحليم حرّاني از بزرگترين علماي حنبلي قرن هفتم و هشتم هجري بود و چون عقايدش مخالف افكار علماي معاصرش بود، تكفير شده، به زندان افتاد و عاقبت از جور مغولان مهاجم از شام به قاهره گريخت، ولي سال 712 به دمشق برگشت و سال 728 در قلعه دمشق درگذشت.

ابن تيميه با اين كه خود و پدرش از علماي حنبلي به شمار مي رفتند مقيد به تبعيت از مذهب فقهي احمد بن حنبل

نبود و در مسائل كلامي در توحيد غلو مي كرد.

وهابیّت چه گروهی است؟


شمس الدين ابو عبداللّه محمد معروف به ابن قيم الجوزي (691 - 751) شاگرد ابن تيميه بود و مانند استاد خود از آرا و افكار مذكور دفاع مي كرد و به اتهام بدعت گذاري در اسلام به زندان افتاد.

محمد بن عبدالوهاب در مسافرتهاي خود ظاهراً به ايران نيز سفر كرده است. قديمي¬ترين كتابي كه در مورد مسافرت وي به ايران سخن گفته، كتاب «تحفة العالم » تاليف سيد عبداللطيف تستري (شوشتري) است.

اين كتاب در سال 1216 در حدود ده سال پس از وفات محمد بن عبدالوهاب مصادف با حمله وهابيان به كربلا و نجف تاليف يافته، در آن كتاب سفر او را به ايران و اصفهان ذكر كرده است.

ميرزا محمد تقي خان سپهر نويسنده «ناسخ التواريخ » در مجلّد مربوط به قاجاريه در شرح حال محمد بن عبدالوهاب گفته است: وي از عرب باديه بود و به بصره سفر كرد و نزد يكي از علماي آن شهر كه شيخ محمد مجموعي بود علم دين آموخت و از آن جا به ايران آمد و در اصفهان متوقف شد و نزد علماي آن ديار به تحصيل علم و ادب و فقه پرداخت.

شيخ محمّد در شهر عينيه زاده شد و در سال 1106 به درعيه از نواحي معروف نجد رهسپار گرديد.

امير درعيه كه محمد بن سعود نام داشت مقدم او را گرامي شمرد و سخنان وي را به مصلحت مقام خود دانست و به شيخ محمد وعده مساعدت و ياري در گسترش عقايدش داد.

شيخ محمد درعيه را موطن خويش قرار داد، و به مردم آن سامان تفسير قرآن بياموخت و به اصول مذهب خود آشنا ساخت.

چون عدّه اي به مذهب وي گرويدند، آنان را عليه مردم نجد فرمان جهاد داد و ايشان به ياري محمد بن سعود بر نجد و قبايل ساكن در آن حدود غلبه كردند، و شهر رياض را فتح كردند و از آن به بعد آل سعود آنجا را پايتخت خود قرار دادند.

شيخ محمّد اداره امور مردم را به عهده عبدالعزيز پسر محمد بن سعود واگذار كرد و خود به عبادت و تدريس پرداخت تا در سال 1206 رخت از جهان بربست.

شيخ مفهوم توحيد و لا اله الاّ اللّه را طوري قرار مي داد كه جز معتقدان به اين عقيده موحد ديگري باقي نمي ماند.

وي چنين گويد: لا اله الاّ اللّه نفي است و اثبات.

قسمت اوّل(لا اله) دلالت بر نفي جميع معبودات مي كند و قسمت دوم( الاّ اللّه) عبادت را براي خدايي كه شريك ندارد ثابت مي نمايد.

همچنين گويد: مهم ترين چيزي كه خداوند بر آن امر فرموده «توحيد» است كه مقصود از آن منحصر ساختن عبادت به خدا مي¬باشد و زشت ترين چيزي كه خداوند از آن نهي فرموده، شرك است.

محمد جواد مغنيه در كتاب «هذه هي الوهابيه »، چاپ بيروت به استناد كتب محمد بن عبدالوهاب و آثار ديگر «وهابيان » مي نويسد: به نظر وهابيها هيچ انساني نه موّحد است و نه مسلمان مگر اين كه امور معيني را ترك نمايد كه از جمله آنها اين چند مورد است:

1 - به وسيله هيچ يك از انبيا و اوليا به خدا توسل نجويد و هر گاه چنين كند و بگويد: اي خدا، توسط پيامبرت محمد(ص) به تو متوسل مي¬شوم كه من را مشمول رحمت خود قرار دهي، چنين كسي به راه مشركان رفته و عقيده اش شرك است.

2 - به قصد زيارت به قبر پيامبر(ص) نزديك نشود و بر آن دست نگذارد و در آن جا دعا نخواند و نماز نگذارد و بر آن بنا و مسجد نسازد و براي آن نذر نكند.

3 - از پيامبر طلب شفاعت نكند اگر چه خداوند حق شفاعت را به پيغمبر(ص) اسلام عطا كرده اما از طلب آن نهي فرموده است.

بر مسلمان جايز است كه بگويد: يا اللّه اشفع لي محمدا، يعني محمد(ص) را شفيع من قرار ده ولي روانيست بگويد: يا محمد اشفع لي عند اللّه، يعني اي محمّد (ص) نزد خدا براي من شفاعت كن.

كسي كه از پيامبر طلب شفاعت كند مانند اين است كه از بتان شفاعت خواسته باشد.

4 - بايد هرگز به پيغمبر سوگند نخورد و او را ندا و «يا محمدا» نكند و آن حضرت را با لفظ «سيدنا» توصيف نكند و الفاظي از قبيل: بحق محمد، يا محمد، سيدنا محمد(ص) بر زبان جاري نسازد.

5 - نذر براي غير خدا و پناه بردن و استغاثه به غير خداوند شرك است.

6 - زيارت قبور و ساختن گنبد و بنا بر آنها و تزيين قبور و سنگ و كتيبه نهادن بر آن، و چراغ و شمع گذاشتن بر آن شرك است.

همه مسلمانان معتقدند كه هر كس شهادتين گويد مسلمان محسوب مي شود و خون و مالش محفوظ است امّا «وهابيه » مي گويند: قول بدون عمل ارزش و اعتباري ندارد، بنابراين هر كس شهادتين را بخواند ولي از مردگان استعانت بطلبد، كافر و مشرك خواهد بود و خون و مال او حلال مي باشد.

«وهابيان » به پيروي از ابن تيميه به ظاهر آيات و اخبار عمل مي كنند و معتقد به تأويل و توجيه نيستند، و به استناد ظاهر پاره اي از احاديث و آيات، خدا را داراي اعضا و جوارح مي دانند. آنان نخستين پيغمبر را نوح و خاتم ايشان را حضرت محمد(ص) بن عبداللّهمي دانند.

در سرزمين ايشان زيارت قبور وجود ندارد و تمام قبرها با خاك يكسان است و روضه منوره پيغمبر(ص) را كه تا به حال باقي مي باشد طوري قرار داده اند كه كسي نمي تواند بدان نزديك شود و قبر مطهر ابداً ديده نمي شود.

مذهب وهابي اكنون در عربستان سعودي مذهب رسمي است و فتاوي علماي آن مذهب از طرف دولت اجرا مي شود.

«وهابيان » در فروع مذهب تابع امام احمد حنبل هستند و بر هيچ يك از پيروان مذاهب اربعه مثل: حنفي، شافعي، حنبلي، مالكي ايراد نمي گيرند ولي پيروان ديگر مذاهب را از قبيل: «شيعه » و «زيديه » و «غلاة » مورد ايراد قرار مي دهند.

2. جنايات

«وهابيه » در سال 1216 هجري قمري بعد از خراب كردن قبور بقيع، به كربلا و نجف حمله كردند و حرم حضرت امام حسين(ع) را غارت نمودند و قريب چهار هزار تن از مردم شيعه آن شهر را كشتند.

ايشان بر آن بودند كه گنبد رسول(ص) خدا را نيز خراب كنند و با خاك يكسان نمايند ولي از بيم اعتراض ديگر

مسلمانان از اين كار خودداري كردند.

گويند: محمد بن عبدالوهاب بر سر قبر رسول(ص) خدا مي رفت و با عصاي چماق گونه خود بر قبر آن حضرت مي كوفت و مي گفت: اي محمد، اگر زنده اي برخيز» و با اين عمل مي خواست به پيروان خود نشان دهد كه پيامبر زنده نيست و نبايد از او حاجت خواست. 

----------------------------------------------------------

  • منبع:
  • http://www.pasokhgoo.ir/
  • http://www.askdin.com/

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:25 اردیبهشت 1392 - 15:30

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد