چرا هنگام شنیدن نام امام زمان(عج) از جا بلند می‌شویم

(بسم الله الرحمن الرحیم)

امام زمان(عج) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمان‌هایش را باید اطاعت کرد، حاکمیت او را باید گردن نهاد و همین‌ها است که زمینه ظهور را فراهم می‌آورد.

 

سومین روز از دهه مهدویت به نام «مهدویت و اطاعت» نامگذاری شده است، اهمیت موضوع از آنجایی است که جز با شناخت امام نمی‌توان راه هدایت و رستگاری را شناخت، زیرا شناخت امام عصر(عج) کلید همه معارف الهی است.

آری! این دقت و تدبر همراه با فهم و شناخت، مقدّمه‌ای را برای اطاعتی متواضعانه از صاحب عصر(عج) فراهم می‌کند و چنین اطاعتی طبق آیات قرآن کریم همانند اطاعت از خدا و پیامبر(ص) است که غایت ایمان به شمار می‌آید.

به مناسبت سومین روز از دهه مهدویت، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم یادداشتی را با عنوان «شناخت، اطاعت و تکریم امام زمان(عج)» در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است که در ادامه می‌آید:

* شناخت، اطاعت و تکریم امام زمان(عج)

امام زمان(عج) و ویژگی‌های او را دوباره باید شناخت.

امامت و نقش آن را دیگر بار با دیدی عمیق‌تر و در گستره‌ای وسیع‌تر باید بررسی کرد.

راستی چرا عدم شناخت امام زمان(عج) همپای شرک و جاهلیت و تکذیب او هم ردیف کفر و بی‌ایمانی شمرده شده است؟

«مَن ماتَ وَهُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً»[1]؛ رسول اکرم(ص): کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است، «مَن کَذّبَ بالمَهدِیّ کَفَرَ»[2]؛ رسول اکرم(ص): کسی که مهدی را تکذیب کند، کافر است.

چرا در دعای شریفه می‌خوانیم: «... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»[3]؛ خدایا حجت خویش را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد.

آیا غیر از این است که جز با شناخت امام، راه هدایت را نمی‌توان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمی‌توان دست یافت؟

به یقین شناخت امام عصر(عج) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نام‌ها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمی‌شود.

باید در حکمت نام‌ها و نشان‌های او اندیشه کرد.

باید در شگفتی‌های ولادت و حیات او تأمل کرد.

باید غیبت پر رمز و راز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو کرد.

باید در کلمات و فرمایشات امام(عج) دقت کرد.

باید در نامه‌ها و فرامین او تدبّر کرد.

باید آنچه را که سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت.

باید اهداف و آرمان‌های او را فهمید.

این اندیشه و تأمل و بررسی و دقت و تدبر و فهم و شناخت، مقدمه‌ای تعهد آفرین برای اطاعتی تعبدآمیز از امام زمان(عج) است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت از خدا و پیامبر(ص) است که غایت ایمان و اسلام به شمار می‌آید.

*اقتدا و تأسی

«اقتداء» از ریشه «قدوه»، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتدا است، چنان که «تأسی»، از ریشه «اُسوه» و به معنای اسوه قرار دادن و تبعیّت کردن از اوست.

امام زمان(عج) امام زمانه است، امام همه انسان‌ها در همه ابعاد زندگی است، امام‌وار زندگی کردن وظیفه‌ای همگانی است، به او باید اقتدا کرد تا به مقصد رسید، چون او باید زیست، تا بتوان به کمال دست یافت.

آن کس که خود را صادقانه پیرو امام زمان(عج) می‌شمارد،‌ به همان اندازه که ویژگی‌های او را می‌شناسد، در همسو کردن زندگی،‌ همسان نمودن خُلق و خو، هم‌رنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.

اگر امام زمان(عج) را به زهد و بی‌اعتنایی به دنیا شناختیم[4]، دیگر نمی‌توانیم با ادعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را در نیکو پوشیدن و خوب خوردن و لذت بردن خلاصه کنیم.

اگر امام زمان(عج) را به اهتمام در دعا و عبادت‌ها شناختیم[5]، دیگر نمی‌توانیم نسبت به دعاها بی‌تفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا سستی و کم‌توجهی روا داریم.

اگر امام زمان(عج) را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم[6]، دیگر نمی‌توانیم با ادعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم کنیم و نسبت به ظلمی که بر دیگر بندگان خدا می‌شود، بی‌تفاوت بمانیم.

اگر امام زمان(عج) را به ...

«راستی خوشا به حال آن کس که قائم اهل بیت پیامبر(ص) را درک کند، در حالی که در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تأسی جوید»[7].

*اطاعت پذیری

امامت یک امام جز با اطاعت امت از او، و پیشوایی یک رهبر جز در سایه فرمان‌پذیری پیروانش، تحقّق نمی‌پذیرد، خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر برای آن که اطاعت شود[8].

و هیچ امامی را مقرّر نداشت مگر آن که مردم را به اطاعت و فرمانبری از او فرا خواند[9].

امام زمان(عج) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمان‌هایش را باید اطاعت کرد، حاکمیت او را باید گردن نهاد و همین‌ها است که زمینه ظهور را فراهم می‌آورد.

او خود فرمود:«و لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب فی‌الوفاء باعهد علیهم لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا»؛ اگر شیعیان ما -که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفق گرداند- در وفای به عهد الهی هم‌دل و هم‌پیمان می‌شدند، سعادت دیدار ما از آنان به تأخیر نمی‌افتاد.[10]

به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی خداست؟[11] و آیا این پرسش جز با اطاعت محضِ ولی خدا تحقق‌پذیر است؟

«طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، المطیعین له فی ظهوره»؛ خوشا به حال شیعیان مهدی قائم(عج) آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او.[12]

منتظرین حضرت مهدی(عج) همان نیکبختانی هستند که اگر در حضور او باشند، جز اطاعت نمی‌شناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمی‌دهند.

و باز هم امام صادق(ع) می‌فرماید: «هُم اطوع من الامه لسیدها»؛ اطاعت و فرمان‌پذیری منتظرین از امام زمان(عج) افزون‌تر از اطاعت و فرمانبری کنیزی از مالک و مولای او است.[13]

*تکریم و احترام

تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد، ‌امام غائب قائم موعود(عج) است.

تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همه‌ جا پسندیده است؛ چنان که برای پیامبر(ص) و فرزندان معصومش(ع) بالاترین تکریم‌ها و تجلیل‌ها بایسته به نظر می‌رسد، لکن برخاستن و در حالت قیام«دست بر سر نهادن» تواضع و احترامی است که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد(ص)» به صورت سیره و سنت در نیامده است.

امام رضا(ع) را در خراسان می‌دیدند که در موقع ذکر نام «قائم» بر می‌خیزد و دست بر سر می‌نهد و می‌فرماید:«خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان».[14]

از امام صادق(ع) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم»-از القاب امام حجّت(عج)- چیست؟

فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی است‌ و او را شدت مهربانی خود نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از او یاد می‌کند به دیده عنایت می‌نگرد، زیرا این لقب یادآور حکومت او و برانگیزاننده حسرت غربت اوست، به خاطر بزرگداشت اوست که باید بنده خاضع و فروتن، هنگامی که مولای گرامی او با دیدگان شریفش به او نگاه می‌کند، برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد[15].

بی‌تردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق(ع) یادآور قیام و حکومت حضرت مهدی(عج) است، تنها به انگیزه احترام صورت نمی‌گیرد، بلکه دلالتی بر آمادگی شیعه منتظر،‌برای قیام و همراهی با مولای خویش نیز دارد.

پیام این «قیام»؛ هم احترام به «قائم» است، هم همسویی با آرمان‌های بزرگ قیام جهانی او». پیام این قیام؛ هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز «مولای غایب» است، هم بیعتی برای همراهی با او در روزظهور.

پیام این قیام؛ هم اکرام قیام قائم است و هم اعلام آمادگی برای قیام و شاید چون چنین است ذاکر این نام، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را پیدا می‌کند، «یَنظُرُ اِلی کُلِّ مَنْ یَذْکُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ»[16].

-----------------------------------------------------------------

  • *پی‌نوشت‌ها:
  • [1]. میزان الحکمه، ج1، ص171.
  • [2]. الفتاوی الحدیثیه، ابن حجر هیثمی، ص37.
  • [3]. اصول کافی، ج1، ص337، ح5.
  • [4]. «ما لباس القائم الّا الغلیظ وما طعامه الّا الجشب». امام رضا(ع): لباس قائم ما(عج)، چیزی نیست جز پوشاکی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی خشک، غیبت نعمانی، منتخب الاثر، ص307.
  • [5]. کثرت دعاهای وارده از امام زمان(عج) و نمازهای طولانی مخصوص آن حضرت -که در کتب روایی نقل شده- بهترین نشانه این ویژگی است.
  • [6]. «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ‌ منهم و الفاجر». امام باقر(ع): امام زمان(عج) در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار می‌کند، چه نیکوکار باشند و چه بدکار. منتخب‌الاثر، ص310.
  • [7]. «طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یأتمّ به فی غیبته قبل قیامه...». پیامبر(ص)، بحارالانوار، ج51، ص72.
  • [8]. «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ». سوره نساء، آیه 64.
  • [9]. «اَطیعوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولِی الٌاَمرِ مِنکُم». سوره نساء، آیه 59.
  • [10]. احتجاج، طبرسی، چاپ اسوه، ج2، ص 602.
  • [11]. «اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ أَن لاتَعبُدوا الشَّیطانَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینّ- وَ اَنِ اعْبُدونی هذا صراطٌ مستَقیمٌ»؛ ای فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که دشمن آشکار شما است- و مرا بپرستید که همین راه راست است.(سوره یس، آیات 60-61).
  • [12]. بحارالانوار، ج52، ص150.
  • [13]. بحارالانوار، ج 52، ص308.
  • [14]. منتخب الاثر، آیت‌الله صافی، ص506.
  • [15]. مدرک پیشین، همان صفحه.
  • [16]. همان مدرک.

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:26 خرداد 1392 - 5:44

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد