(بسم الله الرحمن الرحیم)
امام محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ امام پنجم شيعيان جهان است؛ لقبش باقر و كنيهاش ابوجعفر، نوة دختري امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ و نوة پسري امام حسين ـ عليه السّلام ـ . پدرش امام سجاد و مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ است[1] و نخستين كسي است كه هم از نظر پدر و هم از نظر مادر علوي و فاطمي است . امام محمد باقر در سال 57 هجري قمري در شهر مدينه به دنيا آمد در واقعة جانسوز كربلا 4 ساله بود و در سال 114 هجري قمري در همان مدينه به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع در كنار پدرش (امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ) و جدش (امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ ) به خاك سپرده شد.[2]
2. محبت به كودكان
نياز كودكان به محبت از ضروريترين نيازهاي عاطفي است كه ميتوان با بوسيدن، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زيبا و محبتآميز، خريدن هديه و اسباب بازي، همبازي شدن با آنها و... به اين نيازها پاسخ گفت. اين مسائل را امام باقر ـ عليه السّلام ـ در مورد فرزند كوچك خود امام صادق ـ عليه السّلام ـ رعايت می کرد. محمد بن مسلم نقل ميكند كه در خدمت امام باقر ـ عليه السّلام ـ بودم. در اين هنگام فرزند (خردسالش) جعفر ـ عليه السّلام ـ وارد شد... و در دستش عصايي بود كه با آن بازي ميكرد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ او را به گرمي در آغوش گرفت و به سينة خود فشرد و خطاب به او فرمود: پدر و مادرم فدايت... در اين هنگام جعفر ـ عليه السّلام ـ خنديد.[7]
3. ستايش از فرزند صالح
تشويق و ستايش از كارهاي نيك فرزندان موجب احساس موفقيت و باعث ايجاد انگيزة قوي در تكرار آنهاست به ويژه اگر در موقعيت مناسبي صورت گيرد. طاهر يكي از اصحاب امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه در محضر امام نشسته بودم كه فرزندش جعفر ـ عليه السّلام ـ وارد شد. امام باقر فرمود: او بهترين مخلوقات خداوند است.[8] حضرت نزد اصحاب خود فرزندش را با جملاتي بسيار نيكو مورد محبت و تشويق قرار داد.
4. نصيحت فرزند.
والدين با اين صحبتها و نصيحتها علاوه بر اينكه رهنمودهاي مهم و تجربههاي باارزش خود را ره توشه فرزندان خويش ميكنند زمينة ايجاد روابط صميمي را نيز فراهم ميآورند و به فرزندان نزديك ميشوند. و ضمن آگاهي از مشكلات آنها در حل آن نيز به فرزندان ياري ميرسانند. اين نكتة مهم است كه پدر و مادر بايد رابطة دوستانه و صميمي با فرزندان داشته باشند ولي دوست نباشند. همانطور كه دوست رابطة صميمي دارد ولي پدر و مادر نيست. جايگاه دوست با جايگاه پدر و مادر يكي نيست و همچنين دوست مهمتر از پدر و مادر نيست بنابراين پدر و مادر بايد با هوشياري كامل ضمن حفظ ابهت و شخصيت خود در نزديك شدن به فرزندان و ايجاد رابطة صميمي با آنها بكوشند و ضمناً فرزندان ضمن رعايت ادب و احترام والدين، با آنها صميمي باشند. در بسياري روايات هست كه امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرزندانشان را به صورت فردي يا جمعي خطاب كرده و نصايحي مشفقانه ميفرمودند[9] مثلاً ميفرمود: «فرزندم از كسالت و اندوه بپرهيز كه اين دو كليد هر شري است...».[10] سفيان ثوري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ خواست تا او را نصيحت فرمايد امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «اي سفيان! پدر مرا به سه چيز سفارش و از سه چيز برحذر ميداشت. از جمله سفارشات اين بود كه فرزندم هر كه با رفيق بد همراه شود سالم نميماند و هر كه در محلهاي اتهام برود مورد اتهام قرار ميگيرد و هر كه بر زبان خود كنترل نداشته باشد پشيمان ميشود.[11]
5. ايجاد آرامش در خانواده
بيترديد روابط خوب والدين با هم و نوع رفتار آنها با فرزندان در ايجاد فضاي مناسب و آرام بعنوان زمينة خوشبختي و پيشرفت و رسيدن به آرزوها بسيار مهم است و برعكس نزاعهاي خانوادگي و اختلاف والدين و نبودن صميميت و آرامش علاوه بر ايجاد فضاي اضطراب و يأس موجب عدم اعتماد به نفس در فرزندان، دوري از خانواده، افتادن در دامهاي اجتماعي و به مخاطره انداختن تربيت فرزندان ميشود .پيامدهاي مثبت روابط خوب و پيامدهاي منفي روابط سرد بر همة اعضاء خانواده تأثير دارد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ سفارش ميكند كه در خانواده هم احسان و نيكي و خوشرفتاري لازم است و هم اينكه اين خوشرفتاري را به بهترين وجه ممكن ابراز كردن. لذا ميفرمايند: «من حسن برّه باهله زيد في عمره»[12] يعني هر كس با روشي نيكو و پسنديده به همسر و فرزندان خود نيكي كند عمرش طولاني ميشود.
6. عمل كردن به گفتههاي خود
در خانواده آنچه بيش از گفتار و نصيحت تأثير دارد عمل است. اساسيترين عامل تربيت در سيرة معصومين و مهمترين راز موفقيت آنها در خانواده عمل آنها بود. آن بزرگواران با پايبندي به گفتار و نصايح خود بهترين الگوي رفتاري براي فرزندان و خانواده و اصحاب خويش بودند. مثلاً اگر پدر خانواده در حضور فرزندان و همسر خود صدقه دهد يا در انجام واجبات ديني كوشا باشد يا نماز اول وقت بجا آورد تأثير آن و الگو شدن اين رفتار سريعتر از آن است كه فقط آنها را به اين امور سفارش كند. فرزند بزرگوار امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه «روزي بر پدرم وارد شدم و مشاهده كردم كه هشت هزار دينار طلا صدقه داده به تهيدستان مدينه و اهل خانهاي را كه تعداد آنها به يازده نفر ميرسيد آزاد كرده است.»[13] در روايتي ديگر نيز امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل كرده است «من پيوسته رختخواب پدرم را پهن ميكردم و منتظر ميماندم تا ايشان به رختخواب بروند و بخوابند و سپس بر ميخواستم و به رختخواب خود ميرفتم. شبي آن حضرت تأخير كرد و من در طلب او به مسجد رفتم در حالي كه مردم خواب بودند او را در حال سجده ديدم و غير او كسي در مسجد نبود. من صداي او را ميشنيدم كه (دعا)ميفرمود...».[14]
-------------------------------------------------------------------------------------
امام محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ امام پنجم شيعيان جهان است؛ لقبش باقر و كنيهاش ابوجعفر، نوة دختري امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ و نوة پسري امام حسين ـ عليه السّلام ـ . پدرش امام سجاد و مادرش فاطمه (ام عبدالله) دختر امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ است[1] و نخستين كسي است كه هم از نظر پدر و هم از نظر مادر علوي و فاطمي است . امام محمد باقر در سال 57 هجري قمري در شهر مدينه به دنيا آمد در واقعة جانسوز كربلا 4 ساله بود و در سال 114 هجري قمري در همان مدينه به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع در كنار پدرش (امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ) و جدش (امام حسن مجتبي ـ عليه السّلام ـ ) به خاك سپرده شد.[2]
امام باقر به لحاظ ويژگيهاي اخلاقي و برتريهاي علمي در زمان خود شهرت فراواني يافت.[3] و قبل از ولادتش مورد عنايت خاص پيامبر و امامان قبل از خود بود. جابر بن عبدالله انصاري سلام خاص رسول گرامي اسلام را به امام باقر ـ عليه السّلام ـ رساند.[4] در زهد و علم و عظمت و فضيلت سرآمد بني هاشم بود و مقام علمي و اخلاقي او مورد تصديق دوست و دشمن بود بسياري از بزرگان صحابه و تابعين از محضر آن حضرت مستفيض شده و كتب دانشمندان و مورخان اهل سنت نيز پر از سخنان گهربار آن پيشواي بزرگ است.[5] اكنون به برخي از خصوصيات رفتاري حضرت در خانواده و روش و سيره حضرت در تربيت فرزندان يا نوع رابطة با آنها ميپردازيم.
1. مقدمات
2. محبت به كودكان
نياز كودكان به محبت از ضروريترين نيازهاي عاطفي است كه ميتوان با بوسيدن، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زيبا و محبتآميز، خريدن هديه و اسباب بازي، همبازي شدن با آنها و... به اين نيازها پاسخ گفت. اين مسائل را امام باقر ـ عليه السّلام ـ در مورد فرزند كوچك خود امام صادق ـ عليه السّلام ـ رعايت می کرد. محمد بن مسلم نقل ميكند كه در خدمت امام باقر ـ عليه السّلام ـ بودم. در اين هنگام فرزند (خردسالش) جعفر ـ عليه السّلام ـ وارد شد... و در دستش عصايي بود كه با آن بازي ميكرد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ او را به گرمي در آغوش گرفت و به سينة خود فشرد و خطاب به او فرمود: پدر و مادرم فدايت... در اين هنگام جعفر ـ عليه السّلام ـ خنديد.[7]
3. ستايش از فرزند صالح
تشويق و ستايش از كارهاي نيك فرزندان موجب احساس موفقيت و باعث ايجاد انگيزة قوي در تكرار آنهاست به ويژه اگر در موقعيت مناسبي صورت گيرد. طاهر يكي از اصحاب امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه در محضر امام نشسته بودم كه فرزندش جعفر ـ عليه السّلام ـ وارد شد. امام باقر فرمود: او بهترين مخلوقات خداوند است.[8] حضرت نزد اصحاب خود فرزندش را با جملاتي بسيار نيكو مورد محبت و تشويق قرار داد.
4. نصيحت فرزند.
والدين با اين صحبتها و نصيحتها علاوه بر اينكه رهنمودهاي مهم و تجربههاي باارزش خود را ره توشه فرزندان خويش ميكنند زمينة ايجاد روابط صميمي را نيز فراهم ميآورند و به فرزندان نزديك ميشوند. و ضمن آگاهي از مشكلات آنها در حل آن نيز به فرزندان ياري ميرسانند. اين نكتة مهم است كه پدر و مادر بايد رابطة دوستانه و صميمي با فرزندان داشته باشند ولي دوست نباشند. همانطور كه دوست رابطة صميمي دارد ولي پدر و مادر نيست. جايگاه دوست با جايگاه پدر و مادر يكي نيست و همچنين دوست مهمتر از پدر و مادر نيست بنابراين پدر و مادر بايد با هوشياري كامل ضمن حفظ ابهت و شخصيت خود در نزديك شدن به فرزندان و ايجاد رابطة صميمي با آنها بكوشند و ضمناً فرزندان ضمن رعايت ادب و احترام والدين، با آنها صميمي باشند. در بسياري روايات هست كه امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرزندانشان را به صورت فردي يا جمعي خطاب كرده و نصايحي مشفقانه ميفرمودند[9] مثلاً ميفرمود: «فرزندم از كسالت و اندوه بپرهيز كه اين دو كليد هر شري است...».[10] سفيان ثوري از امام صادق ـ عليه السّلام ـ خواست تا او را نصيحت فرمايد امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «اي سفيان! پدر مرا به سه چيز سفارش و از سه چيز برحذر ميداشت. از جمله سفارشات اين بود كه فرزندم هر كه با رفيق بد همراه شود سالم نميماند و هر كه در محلهاي اتهام برود مورد اتهام قرار ميگيرد و هر كه بر زبان خود كنترل نداشته باشد پشيمان ميشود.[11]
5. ايجاد آرامش در خانواده
بيترديد روابط خوب والدين با هم و نوع رفتار آنها با فرزندان در ايجاد فضاي مناسب و آرام بعنوان زمينة خوشبختي و پيشرفت و رسيدن به آرزوها بسيار مهم است و برعكس نزاعهاي خانوادگي و اختلاف والدين و نبودن صميميت و آرامش علاوه بر ايجاد فضاي اضطراب و يأس موجب عدم اعتماد به نفس در فرزندان، دوري از خانواده، افتادن در دامهاي اجتماعي و به مخاطره انداختن تربيت فرزندان ميشود .پيامدهاي مثبت روابط خوب و پيامدهاي منفي روابط سرد بر همة اعضاء خانواده تأثير دارد. امام باقر ـ عليه السّلام ـ سفارش ميكند كه در خانواده هم احسان و نيكي و خوشرفتاري لازم است و هم اينكه اين خوشرفتاري را به بهترين وجه ممكن ابراز كردن. لذا ميفرمايند: «من حسن برّه باهله زيد في عمره»[12] يعني هر كس با روشي نيكو و پسنديده به همسر و فرزندان خود نيكي كند عمرش طولاني ميشود.
6. عمل كردن به گفتههاي خود
در خانواده آنچه بيش از گفتار و نصيحت تأثير دارد عمل است. اساسيترين عامل تربيت در سيرة معصومين و مهمترين راز موفقيت آنها در خانواده عمل آنها بود. آن بزرگواران با پايبندي به گفتار و نصايح خود بهترين الگوي رفتاري براي فرزندان و خانواده و اصحاب خويش بودند. مثلاً اگر پدر خانواده در حضور فرزندان و همسر خود صدقه دهد يا در انجام واجبات ديني كوشا باشد يا نماز اول وقت بجا آورد تأثير آن و الگو شدن اين رفتار سريعتر از آن است كه فقط آنها را به اين امور سفارش كند. فرزند بزرگوار امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل ميكند كه «روزي بر پدرم وارد شدم و مشاهده كردم كه هشت هزار دينار طلا صدقه داده به تهيدستان مدينه و اهل خانهاي را كه تعداد آنها به يازده نفر ميرسيد آزاد كرده است.»[13] در روايتي ديگر نيز امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل كرده است «من پيوسته رختخواب پدرم را پهن ميكردم و منتظر ميماندم تا ايشان به رختخواب بروند و بخوابند و سپس بر ميخواستم و به رختخواب خود ميرفتم. شبي آن حضرت تأخير كرد و من در طلب او به مسجد رفتم در حالي كه مردم خواب بودند او را در حال سجده ديدم و غير او كسي در مسجد نبود. من صداي او را ميشنيدم كه (دعا)ميفرمود...».[14]
-------------------------------------------------------------------------------------
- [1] . شيخ مفيد، الارشاد، مؤسسة آل البيت، قم، 1413 هجري، ج 2، ص 157 و 158 ، اربلي، علي بن عيسي، كشف الغمه في معرفة الائمه، نشر ادب الحوزه ج 2، ص 318 و 319.
- [2] . شيخ مفيد، همان، كشف الغمه همان.
- [3] . پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، مؤسسة امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، قم، چاپ 13، ص 306 به نقل از مناقب ابن شهر آشوب.
- [4] . مجلسي، بحارالانوار، الطبعة الثانيه، تهران، المكتبة الاسلاميه، ج 46، ص 266، الارشاد، همان، ص 159 ،كشف الغمه، همان،ص 321.
- [5] . سيرة پيشوايان، همان، ص 310 و 311.
- [6] . مراجعه كنيد به احاديث فراوان در جلد 15 وسائل الشيعه و جلد 8 تهذيب الاحكام.
- [7] . مجلسي، بحارالانوار، ج 47، ص 15.
- [8] . همان.
- [9] . بحراني، سيد هاشم، حلية الابرار، المطبعةالعلميه، قم، ج 2، ص 126 و 127.
- [10] . كشف الغمه، همان، ص 341.
- [11] . شيخ صدوق،الخصال، ص 169.
- [12] . مراجعه كنيد به احاديث حضرت در تحف العقول.
- [13] . مجلسي، بحارالانوار، ج 46، ص 290.
- [14] . حلية الابرار، همان، ج 2، ص 330.
- مرکز مطالعات و پاسخ گويي به شبهات
- لینک کوتاه این مطلب
تاریخ انتشار:20 مهر 1392 - 15:48
مطالب مرتبط...
نظر شما...