از ديدگاه جامعه شناسانه جامعه امام زمان (عج) يك اتوپيايي چگونه توجيه مي‌شود؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)
پرسش :

از ديدگاه جامعه شناسانه جامعه امام زمان (عج) يك اتوپيايي چگونه توجيه مي‌شود؟


پاسخ :

آرزوي به زيستن و داشتن زندگي آرام، با زندگي بشر عجين بوده و در طول تاريخ از آن جدا نشده است، بشر همواره به فكر چنان روزي بوده و آني از اين انديشه جدا نشده است، رؤياي مزبور در زندگي انسان به گونه‌هاي مختلف تبلور يافته و انديشمندان هر عصري براي تعبير شدن آن، چاره‌ها انديشيده‌اند و آن را در قالب «اتوپيا» يا همان «مدينه فاضله» مطرح كرده‌اند كه در آن از نابساماني و دغدغه‌هاي جوامع موجود، اثر و نشاني نباشد. از اولين طراح آن افلاطون گرفته تا مدينه فاضلة فارابي و از مدينة فاضلة كمونيستها و سوسياليست‌ها تخيلي و بهشت موعود آنان گرفته تا مدينه فاضله عصر روشنگري سن آگوستين و توماس مورو و انسان مداري آنها كه در آن مدينه بشر را از قيد حيات و بند دين و آداب و تكاليف ديني آزاد نموده و انسان را محور همه چيز قرار داده‌اند و دين و مذهب «انسانيت» را پايه گذاري كرده‌اند.
«يوتوپيا يا اتوپيا» واژه‌اي است يوناني كه اولين بار تامس مور آن را ساخته و به كار برده است، اين كلمه از ريشة يوناني ou - topos به معناي هيچستان است كه حكيم متأله شهاب الدين سهروردي آن را به نام ناكجا آباد تعببير كرده است.[1]
نخستين متفكر كه انديشة آرماني را بر برهان عقلي استوار ساخت افلاطون (427 ـ 347 م) فيلسوف يوناني در كتاب جمهوري و با بحث دربارة مفهوم درست عدالت آغاز كرد. بعد از آن ابونصر فارابي، انديشة آرمان شهر را در آثار خود از جمله كتاب «انديشه‌هاي اهل مدينه فاضله» مطرح ساخت و جامعه‌اي آرماني بر پاية انديشه‌هاي فلسفي و در قالب مفاهيم شريعت اسلام پي افكند.[2]
تامس موردر كتاب خود (يوتوپيا) را در سال 1516 منتشر كرد و در كتاب خود با تأثير از حوادث روزگار خود جهت تأسيس آرمانشهر پيشنهاد كرد بايد مالكيت خصوصي و انحصار طلبي و قوانين ستمگر و قدرت نظامي بايد لغو شود.[3]
چنان چه ملاحظه مي‌شود همة طراحان يوتوپيا يا آرمان شهر درصدد ارائة دنياي عاري از ظلم و نابرابري و برقراري عدالت و برابري است منتها هر متفكري با تأثير از حوادث روزگار خود و انديشه‌اي كه دارد از يك بعد نگاه كرده و پيشنهاداتي را داده است. مثلاً افلاطون كه بيشتر بر مفهوم عدالت تأكيد دارد مردم مدينه فاضله را به سه طبقه: سرپرستان، سربازان و عوامل تقسيم مي‌كند و سياست را فقط حق سرپرستان و موروثي مي‌داند و مي‌گويد: حكام بايد از حكيمان باشد و حكومت اشرافي بايد بلامعارض باشد. در انديشه او عدالت به معني مساوات نيست، بلكه هر كس سرش در كار خودش باشد و فضولي نكند.[4]
با مطالعه نظارت طراحان اتوپيا يا آرمان شهر شاخصه‌هاي آرمان شهر خيالي اين طراحان را شايد بتوان در موارد ذيل خلاصه كرد:
1. ايستايي: يعني اتوپيا يا آرمانشهر نقطه‌ايست و پايان پويش تاريخ است چون بشر به كمال جامعه انساني از لحاظ فردي و اجتماعي و نيز رستگاري مي‌رسد، زيرا آرمانشهر تصويري از كمال مطلق يك جامعه است.[5]
2. برابري: در بيشتر آرمانشهرها برابري اصلي عمده است، افلاطون برابري را تضميني براي پايان دولت آرماني خويش مي‌داند.[6] در يوتوپياي تامس مور و ديگر ناكجا آبادهاي غربي نيز برابري اصل است[7].
3. هماهنگي در آرمانشهر تأكيد بر هماهنگي، حتي بر انديشه برابري پيشي مي‌گيرد.[8]
حال كه مختصراً با انديشمندان و شاخصه‌هاي اصلي اتوپيا يا آرمانشهر يا مدينه فاضله آشنا شديم بهتر است ببينيم مدينه فاضله حضرت مهدي (عج) چگونه است؟ مدينة فاضله موعود اسلام كه در قرآن و روايات وعدة تحقق آن داده شد غير از اين مدينه‌هاي فاضله است. زيرا ويژگي‌هاي مدينه فاضله اسلامي كه در عصر حكومت حضرت مهدي تحقق پيدا خواهد كرد، به گونه‌اي است كه آن را از ساير مدينه‌هاي فاضله ممتاز مي‌سازد.
ويژگي‌هاي مدينه فاضله اسلامي
1. حاكم در عصر ظهور يا حاكم مدينه فاضله: حاكم مدينه فاضله اسلامي رهبري است معصوم، پاك و منزه از هر نوع عيب و نقص از قبيل احساسات حيواني، خشم، غضب، شهوت، كبر مغرور وخودخواهي.[9]
چنين رهبري كه جامعه جهاني تاكنون به غير از ائمه چنين كسي را به خود نديده است.
2. حكومت در عصر ظهور: نوع حكومتش الهي و بر مبناي ايمان به خدا و هدفش متحد كردن جماعتها و ملتها و برداشتن ديوارهاي امتيازات (برخلاف نظر افلاطون) و اعتبارات بيهوده و ايجاد همكاري است، ‌اين همان حكومت واحد جهاني است كه كره زمين با يك حاكم، يك نوع حكومت را پيش بيني كرده است.[10]
3. عدل: اين گوهر كمياب كه آرزوي ديرينه بشر است و بشر همواره منتظر روزي است اين خواب تعبير شود و عدل در جوامع بشري در تمام زمينه‌ها حاكم گردد دو چيز از شاخصه‌هاي اصلي حكومت امام عصر (عج) است.
الف. حكومت واحد جهاني؛ ب. عدل جهاني: يملأ الله الارض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً.[11]
پيامبر فرموده: ابشرّكم بالمهدي يُبعث في امّتي عمي اختلافٍ من الناس و زلازلٍ فيملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً يرضي عنه ساكن السماء و ساكن الارض.[12]
4. جهاني شدن اسلام به عنوان دين واحد جهاني
در آن دوران اسلام دين همه مردم خواهد بود. امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: انّ ذلك يكون عند ظهور المهدي (عج) فلا يبقي احد الّا اقرّ بمتمد و مقداد بن اسود كندي. از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل مي‌كند كه فرمود: لا يبقي علي ظهر الارض بيت مدر و لا وبر الا او ظله الله كلمة الاسلام.[13](مجمع البيان، ج 5، ص 38).
و امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده است: وقتي قائم قيام كند، زميني باقي نمي‌ماند مگر اين كه صداي شهادت به وحدانيت الهي و رسالت محمدي در آن طنين انداز شود.[14] (بحار، ج 52، ص 340).
5. تكامل علم و عقل و فرهنگ
در آن زمان جهل و ناداني (اين دردسر هميشگي بشر) جاي خود را به علم و دانايي مي‌دهد و جهان از نور عقل و دانش آكنده مي‌شود. و سطح عقل و فكر و علم بشر به حدّي مي‌رسد كه در زمان هيچ يك از انبياء و اوصيا نرسيده بود.
امام باقر فرموده است: هنگامي كه قائم ما قيام كند خداوند دست محبتش را بر سر بندگانش مي‌گذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده و تكميل مي‌كند.
و نيز مي‌فرمايد: امام صادق ـ عليه السّلام ـ : علم و دانش 27 حرف است كه تا حال 2 حرف آن براي بشر آورده شده است، و در آن زمان 25 حرف ديگر آشكار خواهد شد و در ميان مردم منتشر مي‌سازد.»[15]
6. رفاه و آسايش: مدينه فاضله اسلامي در حقيقت آرمانشهر آسايش و رفاه همگاني است. چون توزيع عادلانه ثروت و منابع جايي براي فقر باقي نمي‌گذارد. فلذا امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرموده است: حكومت او شرق و غرب جهان را فرا مي‌گيرد. و زمين گنجهاي خود را بر او ظاهر مي‌سازد و در سرتاسر جهان جاي ويراني باقي نخواهد ماند، مگر اين كه آن را آباد كند.[16]
و نيز فرموده است: وقتي قائم ما قيام كند حكومت را بر اساس عدالت قرار مي‌دهد و ظلم در دوران او برچيده مي‌شود و جاده‌ها در پرتو وجودش امن و امان مي‌گردد و زمين بركاتش را خارج مي‌سازد و هر حقي به صاحبش مي‌رسد. و در ميان مردم همانند داود و محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ حكم مي‌كند و كسي موردي را براي انفاق و صدقه و كمك مالي نمايد زيرا همه بي‌نياز خواهند بود.[17]
7. امنيت عمومي: در حديث است كه خداوند فرموده است: در آن زمان امنيت را بر روي زمين مي‌افكنم و هيچ چيز به هيچ چيز ضرر نمي‌رساند و هيچ چيز از هيچ چيز نمي‌ترسد، تا آن جا كه حشرات و حيوانات در ميان مردم حركت مي‌كنند و هيچ كدام به ديگري آسيب نمي‌رساند.[18]
چنان چه از توضيحات و مستندات گذشته به دست مي‌آيد مدينه فاضله موعود اسلام گر چه در بعضي عناصر مثل عدالت، رفع ظلم، برابري و... با يوتوپياي مورد نظر انديشمندان و فلاسفه مشترك است ولي با آنها تفاوت ماهوي دارد. چون عدالت مطرح در مدينه فاضله اسلامي هم وسيعتر است و هم موارد شمول آن زياد است، مثل عدالت اقتصادي اجتماعي، فرهنگي و سياسي و غيره و نيز مدينه فاضله در تمام زمينه‌ها كه مورد غفلت انديشمندان بوده است داراي برنامه است مثل علم، رفاه و آسايش و امنيت عمومي و غيره.
از طرفي نيز بايد گفت مدينه فاضلة انديشمندان يك طرح خيالي و ايده آليستي است در حالي كه مدينة‌ فاضله اسلامي يك طرح واقعي و عيني و رئاليستي است و بر اين مطلب گر چه دليل عقلي و فطري نيز مي‌شود اقامه كرد چون انسان فطرتاً طالب عدالت و برابري است و عقل نيز حكم مي‌كند كه اين نابساماني‌ها و نابرابري‌ها و ظلمها بايد يك روزي بيايد كه برچيده شود، دلايل نقلي متقني از قرآن و سنت دلالت دارند: خداوند در آيه 55 نور مي‌فرمايد: «خداوند به مؤمنان صالح از ميان شما وعده دارد كه آنان را قطعاً خليفه روي زمين خواهد كرد. همان گونه كه پيشينيان را خلافت بخشيد و دين و آييني را كه براي آنها پسنديده، پا بر جا و ريشه‌دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل مي‌كند، آن چنان كه تنها مرا مي‌پرستند و چيزي را بر من شريك نخواهند ساخت و كساني كه بعد از آن كافر شوند فاسقند.
در تفسير الميزان ذيل آيه مذكور چنين مي‌خوانيم:
اين جامعة طيب و طاهر، با صفاتي كه از فضيلت و قداست دارد، هرگز تاكنون در جهان منعقد نشده و دنيا از روزي كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مبعوث به رسالت گشته تاكنون چنين جامعه‌اي به خود نديده است، لاجرم اگر مصداقي پيدا كند، ‌در روزگار مهدي (عج) خواهد بود، چون اخبار متواتري كه از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ در خصوص آن جناب وارد شده از انعقاد چنين جامعه‌اي خبر مي‌دهد.[19]
بنابراين كه زبان آيات و روايات زبان اسطوره‌اي و سمبليك نيست بلكه زبان واقعيت است چنين مدينه‌ فاضله‌اي به دست حضرت مهدي ـ عليه السّلام ـ تشكيل خواهد شد. انشاء الله.
منابع:
1. ابراهيمي، ابراهيم، عصر ظهور، قم، امين، چ اول، 1381.
2. كوراني، علي، تـ : عباس جلالي، عصر ظهور، تهران، نشر بين الملل، چ پنجم، 1381.
3. فصلنامه انتظار، بنياد فرهنگي امام المهدي (عج)، سال سوم، ش 2، 1380.
4. مورتامس، آرمانشهر (يوتوپيا) ت: داريوش عاشوري، تهران، خوارزمي، اول، 1361.
5. رادمنش، عزت الله، قرآن، جامعه شناسي، اتوپيا، تهران، سپهر، چ اول، 1368.
6. اصيل، حجت الله، آرمانشهر در انديشه ايراني، تهران، نشر ني، چ اول، 1381.
7. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي، محمدي، تهران، 1363.

  • [1] . مور تامس، آرمانشهر «يوتوپيا»، ترجمه داريوش آشوري، خوارزمي، تهران، اول، 61.
  • [2] . اصيل، حجت الله، آرمانشهر در انديشة ايراني، ص 16 ـ 18، ص 19.
  • [3] . همان، ص 28.
  • [4] . رادمنش، عزت الله، قرآن، ‌جامعه شناسي، اتوپيا، ص 403.
  • [5] . اصيل حجت الله، آرمانشهر در انديشه ايراني، ص 32.
  • [6] . اصيل حجت الله، آرمانشهر در انديشه ايراني، ص 32.
  • [7] . همان، ص 33.
  • [8] . همان، ص 33.
  • [9] . معجم الاحاديث الامام المهدي، ج 1، ص 92، برگرفته از فصلنامه انتظار، ص 155.
  • [10] . معجم الاحاديث الامام المهدي، ج 1، ص 92، برگرفته از فصلنامه انتظار، ص 155.
  • [11] . معجم الاحاديث الامام المهدي، ج 1، ص 92، برگرفته از فصلنامه انتظار، ص 155.
  • [12] . به نقل از فصلنامه انتظار، سال اول، ش 2، ص 156 ـ 159.
  • [13] . به نقل از فصلنامه انتظار، سال اول، ش 2، ص 156 ـ 159.
  • [14] . به نقل از فصلنامه انتظار، سال اول، ش 2، ص 156 ـ 159.
  • [15] . همان، ص 153.
  • [16] . به نقل از فصلنامه انتظار، سال اول، ش 2، ص 159.
  • [17] . به نقل از فصلنامه انتظار، سال اول، ش 2، ص 159.
  • [18] . ابراهيمي، ابراهيم، عصر ظهور، ص 62 ـ 63.
  • [19] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه محمد باقر موسوي، ج 29، ص 224.
  • اندیشه قم

- لینک کوتاه این مطلب

تاریخ انتشار:13 بهمن 1390 - 21:37

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت منتظرپاتوق