ريشه و بن از از مهمترين معانی کلمه اصل است، وجود حضرت بقية الله بن و ريشه تمام خيرات و برکاتی است که در عالم امکان جاری و ساری است اگر در بين مردم کسی وجودش مبارک است و نامش در خيرات پرآوازه است و اگر علم و کمال فردی زبانزد است و محبوب القلوب بودنش چشم گير، همه و همه به برکت وجود يوسف فاطمه(عج) است. هر منتظري اگر به جلوه نام حضرت متوسل شود خيرات و برکات را از بن و ريشه آن طلب کرده است اين شخص هيچ حسنهای را ظاهری و روبنايی دريافت نميكند تمام حسنات عطا شدهاش به سرچشمه متصل میشود و آنچه از اصل و سرچشمه حقيقی آبياری شود خشکيدن و بیثمر بودن تهديدش نمیکند.
اگر اصل را در مقابل فرع قرار دهيم بايد بگوييم تمام خيرات و برکات فرع وجود مقدس حضرت حجت هستند، به ميزاني كه اتصال فرع به اصل محکمتر و قویتر باشد بيشتر از عنايات حضرت تغذيه میشود همچنانکه شاخه درخت اگر محل اتصالش به درخت وسيعتر و پهنتر باشد، پايداريش در حوادث بيشتر خواهد بود.
در معنای سوم اصل را «ذات» هر چيز دانستهاند ذات در اين معنا در مقابل عَرَض قيام مي کند وقتی سخن از ذات چيزی به ميان میآيد، سخن از ماندگاری و ثبات است ذات حقيقتی جدانشدنی از اصل است در حاليکه عرض ثبوت ندارد و وجودش وابسته به ذات است با اين توضيح بايد گفت خيرات و حسنات تبلور يافته در وجود حضرت بقية الله ذاتی است اما خيرات و برکات ديگران عرضی و وابسته به ذات مقدس حضرت است.
يکی ديگر از القاب شريفه امام عصر «جابر» است جابر به معنای جبران کننده و شکسته بند است شايد بدون اغراق بتوان گفت نام «جابر» مرهم هر دل زخم ديده و هر چشم گرفتار هجرانی است زيرا دوره غيبت حضرت حجت دردناکترين تاريخ زندگی بشر است، زمان فرج هر دل زخم خوردهای مرهم میيابد و هر قلب پژمردهای خرسند میشود، هر نفس منقبضی انبساط میيابد و هر بيمار محزونی شفا میيابد همه همه با جلوه نام جابر بقية الله صورت میگيرد.
کلمه جابر از نظر نحوی اسم فاعل است و از آن اراده حال و آينده میشود از آن روست که بر خويش متذکر شويم وجود مقدس حضرت در هر حال جبران کننده نواقص و کمبودهای هر خواهانی است عنايات لحظه به لحظه حضرت، از جانب ما توجه لحظه به لحظه میطلبد اما چون انسان نوعا قدرناشناس است از الطاف آن به آن حضرت نسبت به خويش غافل است.
نام جبار حضرت را با نگاهی ديگر بررسی میکنيم اگر در دنيای ظاهری به دنبال مصاديق ظاهری نام جابر حضرت باشيم شايد خالی از لطف نباشد که چنين بگوييم اگر شما برای کسی هديهای ببريد و يا کار خيری در حق او انجام دهيد آن شخص خود را موظف به جبران محبت شما میداند و در فکر فرصت مناسبی است تا لطف شما را جبران کند با همين توضيح به نام جابر حضرت نگاه میکنيم، وجود مقدس بقية الله در پی جبران الطاف کسانی است که ارتباط با ايشان را بر ساير ارتباطهايشان ترجيح میدهند و لحظهای خلوت با ايشان را بر حضور در ميان کثرات عالم برگزيدهاند و چشم اميد به دستان پربرکت او دوختهاند حضرت در مقابل جبران تصميم گيريهای آنها فيض خود را علی الدوام بر زندگيشان جاری میکند لازم به ذکر است هر کس بايد در نظر داشته باشد اگر خيری از او صادر میشود همه از برکت آن اصل و ريشه خيرات است، هر يک از خيرات مانند گلی است که از باغی چيده شود و به باغبان همان باغ هديه گردد، زحمت کاشت، آبياری و پرورش اين گل را خود باغبان متحمل شده است اما در هر مرحله که گلی هديه میگيرد، تشکری جداگانه می کند حضرت جلوه نام شاکر خدای سبحان است در مقابل هر گل خيری که به وجود مقدس ايشان هديه میشود برکاتی خاص به سوی افراد باز میگردانند.
مرحوم نهاوندی در توضيح نام جابر حضرت مطلب ديگری را بيان میکنند و ايشان میگويند جلوه نام جابر بسيار اميد بخش است زيرا مردم زمان غيبت به حدی مغموم میگردند که گويا تمام اعضا و جوارحشان بابت طولانی شدن ايام غيبت در هم شکسته شده است و انسان چنان ناتوان میگردد که هيچ کدام از اعضا و جوارحش توانايی انجام وظيفه مربوط به خود را ندارند چشمی که هر روز به اميد ديدن يار گشوده میشود از ديدار معشوق محروم است و زبانی که برای تشکر از امام زمان به او عطا شده است از شکرگويی حضوری ناتوان است و دست و پايی که برای انجام خيرات در اختيار او گذارده شد، توان انجام وظايف حقيقی خود را از دست دادهاند از همين رو شيعه مغموم و غمديده است و حضرت در زمان ظهور با جلوه نام جابر خويش تمام اين کمبودها را عيان و آشکار و جبران میکنند.
حضرت امام هادی(ع) حضرت بقية الله را جمعه ناميدند امام هادی با توجه به حديثی منقول از رسول اكرم(ص) نام جمعه را به حضرت بقية الله منسوب کردند.
رسول خدا(ص) در حديثی فرمودند: با روزها دشمنی نکنيد که آنها با شما دشمنی خواهند کرد.
امام هادی در تفسير اين حديث فرمودهاند «روزها ما اهل بيت هستيم» روز شنبه به پيامبر(ص) اختصاص يافته است روز يکشنبه به اميرالمومنين (ع) و حضرت زهرا(س)، روز دوشنبه به امام حسن و امام حسين(ع) روز سه شنبه به امام سجاد، امام باقر و امام صادق(ع) و چهارشنبه مفتخر به نام امام موسي كاظم، امام رضا و امام جواد و امام هادي(ع) است پنج شنبه خود را با نام امام حسن عسگري زينت بخشيده است و جمعه خود دست به دامان صاحب الزمان(عج) شده است.
ائمه اطهار همه نوري واحدند اما هر روز از روزهاي هفته افتخار دارند تا خاص در خدمت محبان ائمه اطهار مربوط به آن روز باشند.
امام هادي(ع) در ادامه ميفرمايند: «جمعه روز پسر، پسر من است در آن روز اهل حق و صدق گرداگرد او جمع ميشوند.»
شايد خالي از لطف نباشد كه دلايل ديگري براي نام جمعه حضرت ذكر شود.
دو واقعه تاريخي به جمعه نسبت داده شده است كه افتخار اين روز است
هم تولد مبارك حضرت حجت را به روز جمعه 15 شعبان نسبت دادهاند و هم روايات متعددی، روز ظهور را جمعه گفتهاند لذا انتظار ظهور در اين روز بيش از روزهاي ديگر است
جمعه يكي از اعياد عظيمه مسلمين است كه سرور افراد با پيوست به حضرت بقية الله در اين روز است.
جمعه يكي از چهار عيد اعظم به شمار ميآيد اعياد چهارگانه عبارتند از« جمعه- عيد غدير- عيد فطر و عيد قربان» اين روز از آداب خاصي برخوردار است كه براي ساير ايام اين آداب ذكر نشده است از جمله پوشيدن لباسهاي نو، غسل،ادعيه مخصوص روز جمعه و ...
با نگاه به اين توضيح بايد گفت همه منتظران حضرت چشم به شراب وصل او دوختهاند تا در اين روز بهترين عيديها را از دستان مبارک حضرت دريافت کنند.