امام زمان شناسی 9 / بررسی نام غريم

(بسم الله الرحمن الرحیم)
بررسی نام غريم حضرت : اين نام از القاب خاص بقية الله است، زيرا در زمان غيبت صغری نام غريم به زبان تقيه و به صورت رمز به کار می‌رفته است تا وجود مبارک حضرت از آزار و اذيت دشمنان در امان بمانند.غريم در فرهنگ اصطلاحات به دو معنای مخالف و ضد هم به کار می‌رود اين نام هم به معنای طلبکار و هم بدهکار استعمال می‌شود.

امام زمان شناسی 9 / بررسی نام غريم

 

به کار بردن معنای طلبکار برای حضرت از آن روست که مردم حق ايشان را در جايگاه امامتشان ادا نمی‌کنند، هر چند نبض عالم هستی و شاهرگ کائنات در دستان مبارک حضرت است و آنچه در جهان نام هستی دارد با وساطت ايشان ارتزاق می‌کنند اما همگان از اين نعمت بزرگ غافلند و نسبت به شکر اين نعمت ناسپاس‌اند. حضرت جلوه نام صمد و غنی خداوند سبحان هستند وجود ايشان بی‌نياز از مردم است اما در اين عالم هرکس برای ادای وظيفه‌ای خلق شده است با توجه به اين قانون کلی خلقت مردم نسبت به امام زمان وظايفی دارند و چون در انجام آن کوتاهی و نقصان روا می‌دارند حضرت در جايگاه ولايی خويش از آنها طلبکار می‌شوند.
پيامبر(ص) در حديث ثقلين مردم را به دو چيز سفارش کرده‌اند کتاب خدا و اهل بيت.
فِيهِمْ نَبِيُّكُمْ ص حَيْثُ يَقُولُ فِي حَجَّةِ الْوَدَاعِ إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي بحارالانوار ج‏2
آنچه رسول خدا مردم را به نگهداری و محافظت از آنها فرا می‌خواند به توجه‌ای خاص نياز دارد.
اميرالمومنين(ع) می‌فرمايد: «نَحْنُ نِعْمَةُ اللَّهِ الَّتِي أَنْعَمَ بِهَا عَلَى الْعِبَادِ»1
اگر جايگاه امام زمان را در اين روايت بررسی کنيم بايد بگوييم حضرت سر منشا تمام نعمت‌هايی هستند که خدا در اختيار انسان قرار داده است و هر نعمت شکری بر خويش لازم دارد برای چه کسی امکان شکرگزاری از نعمات ميسر است تا بتواند حق نعمت را ادا کند وقتی امام هر زمان نعمت جاری شده بر مردم است هيچ کس توان ادا کردن حق امام را ندارد.
غريم در معنای طلبکار از القاب حضرت است اين نام حضرت اعتباری خاص به نوع بشر بخشيده است. انسان در پرتو نام غريم حضرت به چنان جايگاه والا و با ارزشی دست می‌يابد که بنده حقيری چون او بدهکار والاترين طلبکار-امام زمان- می‌شود؛ طلبکاری کريم، با شرح صدر و غنی... زيرا خداوند سبحان روزی که در عالم الست امانت خويش را بر زمين و آسمان عرضه کرد هيچ موجودی به غير از انسان پذيرای آن امانت نشد، حق ولايتی که انسان در آن روز پذيرفت مودّت و دوستی نسبت به اهل بيت بود که حضرت حق به او وديعه داد.
اين وديعه نوعی بدهکاری برای مردم و طلبکاری برای حضرات معصومين ايجاد کرد ولی اين بدهکار و طلبکار در شمار ساير غرايم نيستند بلکه به هر اندازه انسان بدهکاری خود را نسبت به حضرت صاحب الزمان ادا ‌کند در نزد خدای سبحان از قرب و ارزش بيشتری برخوردار می‌شود هر ذره پرداخت بدهکاری راههای کمال و سير و سلوک را بر افراد هموارتر می‌کند.
نکته قابل توجه اينجاست که اين طلبکار خود به بدهکارانش در پرداخت بدهی ها و غرض‌هايشان کمک می‌کند فقط کافی است کسی نيت ادا کردن حق او را بکند ديگر لازم نيست زحمتی بر خويش متحمل کنند چون وجود مقدس بقية الله شرايط را برای انجام وظيفه افراد فراهم می‌کنند.
طلبکاری حضرت بهانه‌ای برای قرب و اتصال به مقام ولايت است تا افراد در عالم ظلمانی ماده توقف نکنند و مسير عبوديت را با معرفت طی کنند.
بدهکاری ما نسبت به حضرت به ميزان نقصان در عبوديت‌های ماست و انجام هر وظيفه‌ای که از جانب ما صورت می‌گيرد حمل کالای بی‌ارزش و شکسته‌ای برای سلطان مقتدر و بی‌نياز است اما اين سلطان بی‌نياز نه تنها اين ظرف شکسته‌ را دريافت می‌کند بلکه جايگزين آن ظرفی سرشار از معرفت می‌گرداند.
قرآن در داستان يوسف آيه 62 به اين نکته لطيف اشاره دارد. «وَ قَالَ لِفِتْيَانِهِ اجْعَلُواْ بِضَاعَتهَُمْ فىِ رِحَالهِِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونهََا إِذَا انقَلَبُواْ إِلىَ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» «(سپس) به كارگزاران خود گفت: «آنچه را بعنوان قيمت پرداخته‏اند، در بارهايشان بگذاريد! شايد پس از بازگشت به خانواده خويش، آن را بشناسند و شايد برگردند!»
برادران يوسف بدهی خويش را به او بر ‌گردانند و حضرت يوسف نه تنها کالاهايشان را به خودشان باز می‌گرداند بلکه چندين برابر موجوديشان را سوار بر شتران با آنها همراه می‌کند.
يوسف فاطمه(س) به پرداخت بدهکاريهای ما نيازی ندارد بلکه ذکر اين نام از آن روست که ما نسبت به وظايفمان آگاه شويم و خود را در برابر حضرت چنان بدهکار ببينيم که از شدت اين بدهکاری نتوانيم کمر راست کنیم.
امام رضا(ع) می‌فرمايند: «امام هر زمان پدر مهربان و برادری مشفق و دوستی فداکار و ... است» حضور پررنگ بقية الله در گوشه گوشه زندگی‌ها به چشم می‌خورد کدام فرزند می‌تواند حق پدر خويش را ادا کند؟ کدام برادر در انجام وظيفه نسبت به برادر خويش کوتاهی روا نداشته است؟ و چه کسی پيمانه دوستی خويش را لبريز از صداقت و محبت کرده است؟
وقتی همگان در ادای حق نسبت به يکديگر ناتوانند چگونه توانايی پرداخت حق امام زمان را خواهند داشت؟ خلقت هميشه مديون و بدهکار حضرات معصومين است.
شاعری معاصر2 در شناخت اميرالمومنين می‌فرمايد: تو به دين وام داری؟ يا دين به تو؟
هيچ دينی نيست که وام دار نگاه تو نباشد.
وقتی شريعت بدهکار حضرات معصومين است بدهکاری ما را جای هيچ سخنی نيست مگر آنکه هر کس به دعای خود ايشان متوجه نقصان و کم کاريش شود و در رفع آن همّت ورزد.
اما اگر غريم را در معنای بدهکاری وجود مقدس امام زمان بررسی کنيم شايد بهتر است از اين زوايه وارد بحث شويم که وجود مقدس بقية الله هميشه خود را بدهکار باری تعالی می‌دانند و نقصان بندگی خويش را در مقابل محبوب بيان می‌کنند ايشان چون جد بزرگوارشان پيامبر(ص) از خدا می‌خواهند تا برای هميشه در جايگاه بندگی و عبوديت بمانند. « اضفنی اليک بالعبوديه» اين کلمات سر لوحه مقام ولايتی ايشان است اما اگر به اين نام از زاويه بنده و والی بنگريم وجود مقدس بقيةالله بر ما هستند و خودشان را به گفته جد بزرگوارشان بدهکار به مردم می‌دانند. مولی اميرالمومنين در نهج البلاغه‌ خطبه‌ای دارند که در جنگ صفين ايراد کرده‌اند و در اين خطبه به نقش والی نسبت به مردم اشاره می‌کنند و می‌فرمايند:... بزرگترين حقها که خدايش واجب کرده است حق والی بر رعيت و رعيت بر والی است خداوند سبحان اين حق را واجب نموده است و حق هر يک را به عهده ديگری واگذار فرموده است و آن را موجب برقراری پيوند آنان قرار داده است و ارجمندی دين ايشان را به اين حق متصل کرده است پس حال رعيت نيکو نگردد جز آن گاه که واليان نيکو رفتار باشد و واليان نيکو رفتار نگردند جز آن گاه که رعيت درستکار باشند پس چون رعيت حق والی را بگذارد و والی حق رعيت را به جای آرد حق ميان آنان بزرگ مقدار شود و راههای دين پديدار و نشانه‌های عدالت برجا و سنّت چنانکه بايد اجرا پس کار زمانه آراسته گردد و طمع در پايداری دولت پيوسته و چشم آز دشمنان بسته.
اين قسمت از خطبه اميرالمومنين(ع) را بازگو کرديم تا به اين نکته اشاره شود وجود مقدس يوسف فاطمه(عج) تمام حقوق مردم را به بهترين و کاملترين وجه ادا می‌کنند و اگر مردم از دريافت اين حقوق محرومند موانعی است که خود بر سر راه دريافت حقوق خويش ايجاد می‌کنند.
کدام والی نيکو رفتارتر از امام زمان نسبت به مردم است در خطبه آمده است چون رعيت حق والی را ادا کنند والی حق ايشان را ادا کند اما وجود مقدس بقية الله حقی از جانب مردم نمی‌بيند که آن را به پای ادای وظيفه آنها ثبت کنند ولی هرگز خود در انجام وظايفشان نسبت به بندگان ذره‌ای قصور و کم کاری و نقصان را جايز نمی‌شمارند.
اين وجود چنان وسيع و گسترده است که در مقابل کمترين محبت والاترين نوع جبران را بر خود فرض می‌دانند مثلاً اگر کسی بکايی(اشکی) بر جد بزرگوارشان حسين(ع) داشته باشد آتش جهنم را بر او حرام می‌کنند ايشان خود را چنان نسبت به قطرات اشک بدهکار به مردم می‌دانند که از باری تعالی اذن حرام بودن آتش جهنم را برای فرد طلب می‌کنند
سيد بن طاووس نقل می‌کنند سحری در سرداب سامرا صدای حضرت را هنگام مناجات با خداوند شنيدم که می‌فرمودند:
«اللهم انّ شيعتنا خلقوا من فاضل طينتنا...»
پروردگارا شيعيان ما از زيادی گل ما خلق شده‌اند و با آب ولايت ما سرشته و عجين گشته‌اند آنها را بر انجام معصيت و گناه مؤاخذه نکن، زيرا آنان حقی نزد ما دارند به حرمت و کرامتی که نزد تو داريم شيعيان ما را روز قيامت در مقابل دشمنان قصاص نکن و اگر پرونده حسناتشان کم و سبک است از حسنات ما بر آنان بيفزا
وجود مقدس حضرت به دليل اينکه خود را بدهکار شيعيانشان می دانند از خدا طلب می کنند تا بندگان را در دنيا از گناه محافظت کنند و در قيامت جهنم را بر آنها حرام گرداند حسنات خويش را به پرونده شيعيان خود می‌افزايد.

1-بحار الانوار ج 24 ص55

2- موسوي گرمارودي

- لینک کوتاه این مطلب

» پایگاه جامع اطلاع رسانی امام مهدی (عج)
تاریخ انتشار:12 دی 1393 - 13:44

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد