به خط شدن آخرالزمان: نتانياهو، بمب اتمی و برنامه هسته ای ايران!

(بسم الله الرحمن الرحیم)

به بهانه سخنراني بنيامين نتانياهو در كنگره آمريكا با هدف بازنمايي تهديدات هسته اي ايران، تيموتي فرنيش در مقاله اي به اشتباهات اسرائيليها در مورد ارتباط برنامه هسته اي ايران با عقايد آخرالزماني شيعه مي پردازد. از آنجا كه فرنيش آمريكايي متعصبي بوده و بارها دشمني با ايران و تخطئه و تمسخر باور به مهدويت در ميان شيعيان را در گفتارها و نوشتارهاي خويش به اثبات رسانده، اين نوشتار قابل تامل و توجه است. خلاصه اي از اين مقاله تقديم خوانندگان گرامي مي شود:

به خط شدن آخرالزمان: نتانياهو، بمب اتمی و برنامه هسته ای ايران!

 

به خط شدن آخرالزمان: نتانياهو، بمب اتمي و برنامه هسته اي ايران[1]

يكي از مسائل مهمي كه نتانياهو بارها بر زبان آورده اين است[2] كه رهبري جمهوري اسلامي ايران به سوي "ديدگاهي آخرالزماني، منجي گرايانه و افراطي" سوق يافته كه بايد به هر طريقي جلو هسته اي شدن آنرا گرفت. ولي كلام او در اين جهت درست نيست.

اول از همه بايد بگويم من به عنوان يك مسيحي و يك آمريكايي، طرفدار سرسخت اسرائيل هستم و در دهه گذشته سه بار به آنجا سفر كرده ام. همچنين فكر مي كنم پس از ظهور سلطان(!) اردوغان در تركيه، اسرائيل تنها كشور دموكراتيك موجود در خاورميانه است (!) و ما در آن منطقه فقط با اسرائيل و نيز كردها (!) اتحاد استراتژيك داريم. اما اين بدان معنا نيست كه هرچه اسرائيل بگويد درست باشد؛ اين ادعا كه ايران مي خواهد با استفاده از سلاحهاي هسته اي جرقه اي براي تسريع در ظهور امام مهدي ايجاد كند، برداشتي غلط و اشتباهي فاحش از آموزه هاي شيعي و سياستهاي ايرانيان است.

فرنيش با انتخاب تصوير بالا براي نوشته اش، در صدد القاء اين مطلب است كه رهبران ايران همچون شاه اسماعيل صفوي تنها كافي است بر دستار خود سلاح را آويزان كنند و نيازي به استفاده از آن ندارند!

در ادامه فرنيش به بررسي جايگاه آموزه مهدويت نزد شيعيان مي پردازد:

  1. اعتقاد به بازگشت امام دوازدهم از غيبت، عامل "جانبي" و يا "افراط گونه" از اين فرقه اسلامي نيست بلكه جزء اعتقادات اصلي ايشان است (همانند دكترين بازگشت عيسي نزد همه مسيحيان معتقد)
  2. ظهور مجدد امام دوازدهم كاملا به صلاحديد و تحت اختيار خداوند است. هيچ انساني نمي تواند جدول زماني اين حادثه را دستكاري كند. "تحقق آخرالزمان" بستگي به استفاده ا ز سلاحهاي كشتار جمعي و يا هرگونه فعاليت خشونت آميز ديگر ندارد بلكه با ايجاد يك دولت مهدي گرا در مقياس كوچكتر (مانند جمهوري اسلام) و پس از آن اميد به خدا براي بازگرداندن مهدي به آن حكومت محقق مي شود.
  3. انجمن حجتيه گروهي بي منطق نيست كه براي از بين بردن اسرائيل تشكيل يافته باشد بلكه يك گروه سازمان يافته است كه با هدف تبديل بهاييان به شيعيان دوازده امامي تشكيل يافته است علاوه بر اين در اوائل دهه 1980 فعاليتهاي اين گروه از طرف رهبر مذهبي ايران آيت الله خميني ممنوع شد.
  4. همانطور كه در مقاله عالي ماگن (در اينجا) آمده احتمالا آيت الله هاي حاكم بر ايران پر سروصداترين مخالفان هر كسي هستند كه در زمين ادعاي مهدويت كند چراكه با اينكار آنها ثروت، قدرت و امتياز خود را از دست خواهند داد.
  5. نگاه شيعيان دوازده امامي اينگونه نيست كه جهاد باعث اصرار به مهدي براي بازگشت او مي شود. به همين دليل از جانب بسياري كارشناسان نسبت دادن استفاده از سلاحهاي هسته اي توسط ايران براي تسريع شرايط آخرالزماني صحيح نيست.
  6. البته برخي رهبران ايران بارها و بارها گفته اند كه اسرائيل "بايد از صفحه روزگار محو شود" اما من معتقدم اين بدان معني است كه آنها به فروپاشي تدريجي جمعيتي در "نهاد صهيونيستي" باور دارند و نه يك بمب اتمي قارچ گونه بر سر اسرائيل.
  7. ايران و رهبران سياسي آن به خوبي مي دانند كه تبعات استفاده از سلاح هسته اي عليه اسرائيل ، ظرف 15 دقيقه بعد كشور و ملت ايشان را خواهد گرفت و طبعا مهدي دوست ندارد بر زمينهاي باير حكمراني كند!
  8. البته از هيچ يك از جملات بالا نبايد نتيجه گيري شود كه جمهوري اسلامي ايران يك كشور طرفدار صلح و يا قابل اعتماد است. آيت الله هاي حاكم بر ايران مي خواهند از سلاح اتمي نه تنها در نمايش قدرت خود (همچون كره شمالي) بهره بگيرند، بلكه در برابر حمله نظامي احتمالي آمريكا ايمن شوند و نفوذ خود را در منطقه افزايش دهند. فقط حرف من اين است كه آنها از اين سلاح براي فراخواندن مهدي استفاده نخواهد كرد.

 

بررسي و تحليل:

  1. از آنجا كه نتانياهو جهت بزرگنمايي فعاليتهاي هسته اي ايران و خطرناك نشان دادن آن براي تمام مردم جهان به ويژه غربيان از هر حربه اي استفاده كرده و در موارد متعددي نيز اين مساله را با موضوع مهدي گرايي در ايران مرتبط نموده، موضع گيري نويسندگان متعصبي همچون فرنيش –كه سابقه حضور در ارتش آمريكا داشته و طرفدار پروپا قرص اسرائيل مي باشد- امري جالب توجه است.
  2. فرنيش به خلاف برخي معاصران خود، اطلاعات دقيقتري به گروهها و عقايد اسلامي دارد (اگرچه تعصب و يك جانبه نگري كماكان در او نيز ديده مي شود) به همين دليل است كه مي بينيم اعتقادات حجتيه را جدا از مسائل روز مي داند.
  3. تشكيل نظام جمهوري اسلامي در راستاي زمينه سازي ظهور امام عصر ع و با ارشادات امام راحل ره و مجاهدتهاي مجاهدان انقلاب و مردم دين مدار ايران صورت پذيرفت ولي در دامنه اعتقادي شيعه دوازده امامي ظهور امام عصر ع منوط به تشكيل چنين نظامي نيست تا مهدي ع بر آن حكومت كند! از نظرگاه شيعه، هر انسان معتقد و مسلمان مي بايست با انجام تكاليف سفارش شده توسط اولياي الهي وظايف خويش را انجام دهد و خود را مهياي ظهور بنمايد. طبيعي است اين زمينه سازي با تشكيل نظام اسلامي راه هموارتري را مهيا خواهد ساخت.
  4. ادعاي مضحك فرنيش و همفكران او در اين رابطه كه "آيت الله هاي ايران اگرچه از مهدي دم مي زنند ولي به شدت با ظهور او مخالفند چراكه قدرت و ثروت و حكومت را از ايشان خواهد گرفت" آنقدر براي ما خنده دار است كه نيازي به پاسخ ندارد. ولي جالب اينجاست كه اگر مهدويت شعاري است كه رهبران ايران براي جلب نظر مردم مي دهند ولي خود بدان باور نداشته و در جهت آن حركت نمي كنند، چرا اين قدر اين باور براي شما گران تمام شده و بارها از خطرناك بودن اين باور براي جهان غرب سخن گفته ايد؟ چگونه است كه در مقاله هاي متعدد –همچون مقاله مذكور در متن و يا مقاله مهدي گرايي سياسي نوشته جان پير فيليو- به بررسي جايگاه اين باور نزد علماي اسلامي به ويژه علماي شيعي پرداخته ايد؟ و چرا كوچكترين فعاليتها و ادعاهاي مهدي گرايانه در كشورهاي اسلامي را رصد مي كنيد؟

تحقيق و نقد: حجت الاسلام زهير دهقاني آراني

 


[1] مقاله فرنيش در سايت وي (http://mahdiwatch.org ) قابل دسترس است.

 


- لینک کوتاه این مطلب

» غرب و مهدویت
تاریخ انتشار:19 اسفند 1393 - 19:32

نظر شما...
    • مهمان فاطمه

      نتانیابو دوباره نقاشی کشیده خط خط دوابرو کشیده
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد