(بسم الله الرحمن الرحیم)
پرسش درباره طول عمر امام مهدی علیهالسلام و توجیهات مختلف در این زمینه، همواره و از سوی افراد و گروههای مختلف مطرح بوده است. این مسأله را میتوان از چشماندازهای مختلفی بررسی و از نظر علمی و تجربی، منطقی و عقلی، قرآنی، تاریخی و روایی بررسی نمود و طول عمر امام موعود و سایر معمرین را اثبات کرد.
برای اثبات این مطلب، ابتدا دلایل مختلفی بر امکان یا وقوع «طول عمر» ارائه میگردد؛ سپس این مسأله در مورد امام عصر تطبیق داده میشود.
ابتدا گفتنی است که برای مدت زندگی انسان، حدی که تجاوز از آن محال باشد، تعیین نشده است.
از طرف دیگر، پیری معلول گذشت زمان نیست؛ بلکه معلول اختلالاتی است که در اعضای بدن حادث میشود. چهبسا اگر اختلالی در اعضای بدن یک فرد رخ ندهد، امکان دارد تا سالهای متمادی با بدنی سالم و شاداب، زندگی کند.
پس باید روشن شود که مسأله طول عمر امام زمان، هرگز امری بعید یا غیرقابل قبول نیست و علم و دانش، نهتنها عمر طولانی را محال نمیداند، بلکه امکان آن را نیز به اثبات میرساند. از نظر معارف اسلامی نیز، این امر جزو مسلمات، بلکه حتی بدیهیات است.
برخی از دلایل مهم اثبات «طول عمر» امام مهدی علیهالسلام، به شرح زیر است:
۱. از لحاظ علمی و تجربی
علوم تجربی امروز، امکان طول عمر را تأیید کرده، کوشش بشر را در این راه، نتیجهبخش، موفقیت آمیز و لازم میشناسد و برای طول عمر، حد و اندازهای معلوم نمیکند.
تقلیل مرگومیرها و طولانیشدن عمر، وارد مرحله عملی شده و با سرعت رو به تکامل است و حد متوسط عمر از 47 سال به 74سال رسیده است. در این زمینه میتوان نظر علوم مختلف را چنین بیان کرد:
الف. زیستشناسان میگویند: اگر اختلالات و آسیبهایی که به انسان میرسد و موجب کوتاهی عمر او میشود، رفع گردد، عمر او به دویستسال خواهد رسید.
برخی میگویند: انسان باید سیصد سال عمر کند و اینکه میبینیم هفتاد یا هشتاد سال عمر میکند، بر اثر آن است که عضوی از آن فرسوده میشود و به عضوهای دیگر سرایت میکند.[۱]
بر اساس نظرهای دانشمندان، پیری جز فرسودهشدن سلولهای بدن نیست و اگر روزی بشر بتواند سلولهای بدن انسان را جوان نگهدارد، خواهد توانست به راز طول عمر دست یابد و از عمری دراز برخوردار گردد. از نظر دانش جدید، جسم انسان برای سالیانی دراز، دارای قابلیت حیات و بقاست. دانشمندانی که نظریات آنان مورد اعتماد است، میگویند: تمام بافتهای اصلی در جسم انسان و حیوان، تا بینهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانی هزار سال زنده بماند؛ البته مشروط به اینکه موانعی بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند.[۲]
ب. در قوانین طبیعی، در مورد مقدار عمر طبیعی بشر، هیچ اصل ثابت و غیرقابل تغییری وجود ندارد؛ به همین دلیل، دانشمندان علوم تجربی، همواره در حال مطالعه و آزمایشند و میکوشند تا متوسط طول عمر انسان را افزایش دهند. بدون شک اگر مقدار عمر طبیعی انسان، دارای اصول ثابت و غیرقابل تغییر بود، این مطالعات و آزمایشها، معنا و مفهومی نداشت.
دانشمندان با تحقیقاتی که به عمل آوردهاند، موفق شدهاند عمر برخی از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعی آنان، افزایش دهند. اگر این قضیه، روزی در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله برای انسان، امری پیشپاافتاده خواهد بود.[۳]
امام زمان هم عالم کامل و هم عامل به قوانین و پدیدههای طبیعی است و این دو در سایه تقدیر الهی، دیرزیستی و سالمزیستی را به همراه داشته است.[۴]
۲. امکان منطقی و عقلی
حکما و فلاسفه گفتهاند: بهترین دلیل بر امکان هرچیزی، واقع شدن آن چیز است. همین که طول عمر در میان پیشینیان رخ داده و تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان میدهد که عمری دراز داشتهاند، خود دلیل روشنی است بر اینکه طول عمر، از دیدگاه عقل، امری ممکن باشد.
از طرفی طول عمر در رابطه با انسان محال عقلی نیست؛ یعنی با تصور طول عمر برای انسان به هیچ تناقضی نمیرسیم. آنچه سبب عمر بخشی به انسان است خداوند متعال میباشد و اگر مانعی پیش نیاید این افاضه از سوی او که جاودانه حقیقی است مستمر خواهد بود.
خواجه نصیرالدین طوسی رحمهالله میگوید: «طول عمر مهدی علیهالسلام اتفاق افتاده و محقق شده است؛ چون چنین است، بعیدشمردن طول عمر در مورد او جهل محض است».[۵]
علامه طباطبایی نیز مینویسد: «هیچ قاعده و برهان عقلی وجود ندارد که بر محال بودن طول عمر دلالت کند. به همین جهت نمیتوانیم، طول عمر را انکار کنیم».[۶]
۳. طول عمر از نظر ادیان
مسأله طول عمر تا حدودی مورد پذیرش ادیان قرار گرفته و آنها از عمر بسیار طولانی جمعی از افراد بشر خبر دادهاند. تورات فعلی، در سِفر تکوین (اصحاح 5،9و11) و... افرادی از پیغمبران و دیگران را نام برده و عمرهای طولانی هر یک را ـ که متجاوز از چهارصد، ششصد، هفتصد، هشتصد و نهصد بوده ـ به صراحت بیان داشته است.
علاوه بر این معتقدند: «ایلیا»، زنده است و به آسمان برده شده است.[۷]
ادیان باستانی دیگر (مثل زرتشتی و بودایی) نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر، خبر دادهاند و همه قائل به طول عمر، بلکه بقای حیات اشخاص تا این زمان هستند.[۸]
مسیحیان نیز معتقدند: حضرت عیسی پس از قتل، زنده شد و تا کنون زنده است.
۴. تجربه تاریخی
نظر تاریخ نیز به عنوان یکی از دلایل امکان طول عمر، مطرح میباشد. در طول تاریخ، فراوان بودهاند کسانی که مدت زمان بسیار طولانی و غیرعادی زندگی کرده و در تاریخ به «معمّرین» مشهور شدهاند. بر این اساس اگر مسأله «طول عمر» در تاریخ زندگی بشر اتفاق افتاده باشد ـ اگر چه در مواردی نهچندان زیاد ـ تکرار موارد یا مورد مشابه آن، امری طبیعی، معقول، قابل تحقق و پذیرفتی خواهد بود؛ چرا که بهترین دلیل برای امکان چیزی، واقعشدن آن است.
روشن است که نقل تاریخی ـ بهویژه نقل متواتر و مشهور ـ سبب یقین و باور میگردد. نقل متواتر، یکی از راههای حصول علم و یقین و یکی از مهمترین منابع اطلاعات بشر است. منابع روایی و کتابهای تاریخی، افراد زیادی از «معمّرین» را نام برده و شرح نسب و احوال زندگی و فرزندان و حوادث حیات آنان را ثبت کردهاند. اینان معمولاً عمرهایی بسیار دراز داشتهاند؛ کسانی مانند:
1. آدم: 930 تا 1000؛
2. شیثبنآدم: 912 تا 1000 سال؛
3. انوشبنشیث: 950 سال؛
4. ذوالقرنین: 3000 سال؛
5. طهمورث: 1500 سال؛
6. سطیع کاهن: 600 سال؛
7. مهلائیل: 895 سال؛
8. سلمان فارسی: 250 سال؛
9. ادریس: 965 سال؛
10. اسماعلیل پیامبر: 137 سال؛
11. اسحاق پیامبر: 180 سال؛
12. یردبنمهلائیل: 962 سال؛
13. متوشلح (متوشالح): 969 سال
و ... .[۹]
۵. قرآن و روایات
در دین اسلام، امکان عمر طولانی، یکی از مسائل مورد اتفاق است و آیات بسیاری در قرآن هست که امکان طول عمر زیاد را یادآوری میکند و در تفاسیر و کتابهای روایی نیز آمده است.
قرآن به صراحت از عمر طولانی نوح علیهالسلام خبر میدهد؛ آنجا که میفرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا؛ به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ پس در میان آنان 950 سال درنگ کرد».[۱۰]
عموم مسلمانان اتفاق دارند که عیسی و بلکه خضر و ادریس و الیاس علیهمالسلام نیز زنده هستند و عیسی در آخرالزمان به زمین خواهد آمد و به امام موعود در نماز اقتدا خواهد کرد.[۱۱]
قرآن درباره عیسی علیهالسلام میفرماید:
«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ ... وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا. بَل رَّفَعَهُ اللَّـهُ إِلَیْهِ…؛ گفته ایشان ـ که ما مسیح عیسیبنمریم، رسول خدا را کشتیم ـ صحیح نیست؛ زیرا آنها نه او را کشتند و نه بهدار آویختند، بلکه [امر] بر آنها مشتبه شد... او یقیناً کشته نشده، بلکه خدا او را به سوی خود بالا برده است».[۱۲]
در روایات زیادی نیز به زنده بودن عیسی علیهالسلام و بازگشت او در آخرالزمان و همراهی او با مهدی موعود علیهالسلام، اشاره شده است؛ بهعنوان نمونه پیامبر اکرم میفرماید: «کیف انتم اذا نزل ابنمریم فیکم و امامکم منکم؛ چگونه خواهید بود هنگامی که عیسیبنمریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما (مهدی) از خودتان باشد؟».[۱۳]
علاوه بر این در روایات طول عمر دجّال نیز مطرح شده است: رسول خدا فرمود: «دجّال زنده است و غذا میخورد و در بازارها راه میرود».[۱۴]
۶. اعجاز و قدرت الهی
یکی از راههای مهم اثبات امکان طول عمر، «اعجاز» و قدرت الهی است. با توجه به نصوص معتبر روایی، امام مهدی، با قدرت الهی زنده است و در میان مردم به حیات خود ادامه میدهد، همان خدایی که آتش را برای ابراهیم سرد و وسیله سلامتی قرار میدهد، عیسی و خضر را پس از قرنها زنده نگهمیدارد؛ میتواند مهدی موعود علیهالسلام را نیز با قدرت بیکران خود، زنده نگهدارد.
علامه طباطبایی نیز از مسأله «طول عمر» به عنوان «خرق عادت» یاد کرده، مینویسد:
«نوع زندگی امام غایب را به طریق خرق عادت میتوان پذیرفت. البته خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمیتوان خرق عادت را نفی کرد؛ زیرا هرگز نمیتوان اثبات کرد که اسباب و عواملی را که در جهان کار میکنند، تنها همانها هستند که ما آنها را دیدهایم و میشناسیم و دیگر اسبابی که ما از آنها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آنها را ندیدهایم یا نفهمیدهایم وجود ندارد؛ ازاینرو ممکن است در فردی و یا افرادی از بشر، اسباب و عواملی بهوجود آید که عمری بسیاری طولانی ـ هزار یا چندین ساله ـ برای ایشان تأمین نماید».[۱۵]
در هر صورت، پیغمبر خبر داده و امامان نیز بشارت دادهاند که حضرت حجت، فرزند امام حسن عسکری علیهماالسلام، همان کسی است که در بامداد روز نیمه شعبان سال 255 هـ.ق. عالم را به نور جمال خود منور ساخته است. او بعد از غیبت بسیار طولانی، ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد میکند.[۱۶]
با توجه به اینکه این بشارتها قطعی، مسلم و متواتر است و خداوند نیز بر هر کاری قادر و توانا است، دیگر جای شبهه و شک و تردید نیست.
امام صادق علیهالسلام فرموده است:
«در نظرتان شگفت نیاید که خداوند، عمر صاحب این امر را طولانی کند؛ همچنان که عمر نوح را طولانی نمود».
امام حسن مجتبی علیهالسلام نیز فرموده است:
«فرزند نهم از فرزندان برادرم حسین؛ خداوند عمرش را در غیبتش طولانی کند، سپس به قدرت خود آشکار سازد، به صورت جوانی که کمتر از چهل سال داشته باشد».[۱۶]
پینوشتها
1. مجله دانشمند، سال 6، ش 1، ص 43
2. برای آگاهی بیشتر ر.ک: ائمتنا، ج 2، ص 371؛ منتخبالاثر، لطفالله صافی، ص281؛ المهدی، ص 141
3. فصلنامه انتظار، ش 6، ص 242 و 243؛ به نقل از: علی محمد علی دخیل، ائمتنا، ج 2، ص 372
4. مقاله طول عمر، کتاب نینوا و انتظار، سید محمد تقی آیتاللهی، ص 269-272
5. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص214
6. ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج12، صص52-35.
7. ر.ک: اظهار الحق، رحمتالله هندی، ج2، ص124.
8. امامت و مهدویت، لطفالله صافی، ج 2، ص 372 و 373
9. برای مطالعه در این زمینه: امامت و مهدویت، ج 2، ص 402 و 404؛ ، الامام المهدی علی محمد دخیل؛ خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی؛ دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 199؛ خورشید تابناک، ص 151و152؛ حکومت عدل گستر، حیدری کاشانی.
10. عنکبوت: 14.
11. امامت و مهدویت، لطفالله صافی، ج2، ص 373.
12. نساء: آیه 157ـ158.
۱۳. اثباةالهداة، شیخ حر عاملی، ج۵، ص۲۳۰.
۱۴. مسند احمد، ج4، ص444.
۱۵. شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص151.
۱۶. امامت و مهدویت، لطفالله صافی، ج2، ص374 .
۱۷. منتخبالاثر، لطفالله صافی، ص206، ح2.
چگونه میتوان قبول کرد شخصی هزاران سال زنده بماند و بر اثر عوامل طبیعی نمیرد؟
پرسش درباره طول عمر امام مهدی علیهالسلام و توجیهات مختلف در این زمینه، همواره و از سوی افراد و گروههای مختلف مطرح بوده است. این مسأله را میتوان از چشماندازهای مختلفی بررسی و از نظر علمی و تجربی، منطقی و عقلی، قرآنی، تاریخی و روایی بررسی نمود و طول عمر امام موعود و سایر معمرین را اثبات کرد.
برای اثبات این مطلب، ابتدا دلایل مختلفی بر امکان یا وقوع «طول عمر» ارائه میگردد؛ سپس این مسأله در مورد امام عصر تطبیق داده میشود.
ابتدا گفتنی است که برای مدت زندگی انسان، حدی که تجاوز از آن محال باشد، تعیین نشده است.
از طرف دیگر، پیری معلول گذشت زمان نیست؛ بلکه معلول اختلالاتی است که در اعضای بدن حادث میشود. چهبسا اگر اختلالی در اعضای بدن یک فرد رخ ندهد، امکان دارد تا سالهای متمادی با بدنی سالم و شاداب، زندگی کند.
پس باید روشن شود که مسأله طول عمر امام زمان، هرگز امری بعید یا غیرقابل قبول نیست و علم و دانش، نهتنها عمر طولانی را محال نمیداند، بلکه امکان آن را نیز به اثبات میرساند. از نظر معارف اسلامی نیز، این امر جزو مسلمات، بلکه حتی بدیهیات است.
برخی از دلایل مهم اثبات «طول عمر» امام مهدی علیهالسلام، به شرح زیر است:
۱. از لحاظ علمی و تجربی
علوم تجربی امروز، امکان طول عمر را تأیید کرده، کوشش بشر را در این راه، نتیجهبخش، موفقیت آمیز و لازم میشناسد و برای طول عمر، حد و اندازهای معلوم نمیکند.
تقلیل مرگومیرها و طولانیشدن عمر، وارد مرحله عملی شده و با سرعت رو به تکامل است و حد متوسط عمر از 47 سال به 74سال رسیده است. در این زمینه میتوان نظر علوم مختلف را چنین بیان کرد:
الف. زیستشناسان میگویند: اگر اختلالات و آسیبهایی که به انسان میرسد و موجب کوتاهی عمر او میشود، رفع گردد، عمر او به دویستسال خواهد رسید.
برخی میگویند: انسان باید سیصد سال عمر کند و اینکه میبینیم هفتاد یا هشتاد سال عمر میکند، بر اثر آن است که عضوی از آن فرسوده میشود و به عضوهای دیگر سرایت میکند.[۱]
بر اساس نظرهای دانشمندان، پیری جز فرسودهشدن سلولهای بدن نیست و اگر روزی بشر بتواند سلولهای بدن انسان را جوان نگهدارد، خواهد توانست به راز طول عمر دست یابد و از عمری دراز برخوردار گردد. از نظر دانش جدید، جسم انسان برای سالیانی دراز، دارای قابلیت حیات و بقاست. دانشمندانی که نظریات آنان مورد اعتماد است، میگویند: تمام بافتهای اصلی در جسم انسان و حیوان، تا بینهایت قابلیت دارد و از این جهت کاملاً ممکن است که انسانی هزار سال زنده بماند؛ البته مشروط به اینکه موانعی بر او عارض نشود که ریسمان حیات او را پاره کند.[۲]
ب. در قوانین طبیعی، در مورد مقدار عمر طبیعی بشر، هیچ اصل ثابت و غیرقابل تغییری وجود ندارد؛ به همین دلیل، دانشمندان علوم تجربی، همواره در حال مطالعه و آزمایشند و میکوشند تا متوسط طول عمر انسان را افزایش دهند. بدون شک اگر مقدار عمر طبیعی انسان، دارای اصول ثابت و غیرقابل تغییر بود، این مطالعات و آزمایشها، معنا و مفهومی نداشت.
دانشمندان با تحقیقاتی که به عمل آوردهاند، موفق شدهاند عمر برخی از حشرات را تا نهصد برابر عمر طبیعی آنان، افزایش دهند. اگر این قضیه، روزی در مورد انسان به حقیقت بپیوندد، عمر هزار ساله برای انسان، امری پیشپاافتاده خواهد بود.[۳]
امام زمان هم عالم کامل و هم عامل به قوانین و پدیدههای طبیعی است و این دو در سایه تقدیر الهی، دیرزیستی و سالمزیستی را به همراه داشته است.[۴]
۲. امکان منطقی و عقلی
حکما و فلاسفه گفتهاند: بهترین دلیل بر امکان هرچیزی، واقع شدن آن چیز است. همین که طول عمر در میان پیشینیان رخ داده و تاریخ، افراد زیادی را به ما نشان میدهد که عمری دراز داشتهاند، خود دلیل روشنی است بر اینکه طول عمر، از دیدگاه عقل، امری ممکن باشد.
از طرفی طول عمر در رابطه با انسان محال عقلی نیست؛ یعنی با تصور طول عمر برای انسان به هیچ تناقضی نمیرسیم. آنچه سبب عمر بخشی به انسان است خداوند متعال میباشد و اگر مانعی پیش نیاید این افاضه از سوی او که جاودانه حقیقی است مستمر خواهد بود.
خواجه نصیرالدین طوسی رحمهالله میگوید: «طول عمر مهدی علیهالسلام اتفاق افتاده و محقق شده است؛ چون چنین است، بعیدشمردن طول عمر در مورد او جهل محض است».[۵]
علامه طباطبایی نیز مینویسد: «هیچ قاعده و برهان عقلی وجود ندارد که بر محال بودن طول عمر دلالت کند. به همین جهت نمیتوانیم، طول عمر را انکار کنیم».[۶]
۳. طول عمر از نظر ادیان
مسأله طول عمر تا حدودی مورد پذیرش ادیان قرار گرفته و آنها از عمر بسیار طولانی جمعی از افراد بشر خبر دادهاند. تورات فعلی، در سِفر تکوین (اصحاح 5،9و11) و... افرادی از پیغمبران و دیگران را نام برده و عمرهای طولانی هر یک را ـ که متجاوز از چهارصد، ششصد، هفتصد، هشتصد و نهصد بوده ـ به صراحت بیان داشته است.
علاوه بر این معتقدند: «ایلیا»، زنده است و به آسمان برده شده است.[۷]
ادیان باستانی دیگر (مثل زرتشتی و بودایی) نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر، خبر دادهاند و همه قائل به طول عمر، بلکه بقای حیات اشخاص تا این زمان هستند.[۸]
مسیحیان نیز معتقدند: حضرت عیسی پس از قتل، زنده شد و تا کنون زنده است.
۴. تجربه تاریخی
نظر تاریخ نیز به عنوان یکی از دلایل امکان طول عمر، مطرح میباشد. در طول تاریخ، فراوان بودهاند کسانی که مدت زمان بسیار طولانی و غیرعادی زندگی کرده و در تاریخ به «معمّرین» مشهور شدهاند. بر این اساس اگر مسأله «طول عمر» در تاریخ زندگی بشر اتفاق افتاده باشد ـ اگر چه در مواردی نهچندان زیاد ـ تکرار موارد یا مورد مشابه آن، امری طبیعی، معقول، قابل تحقق و پذیرفتی خواهد بود؛ چرا که بهترین دلیل برای امکان چیزی، واقعشدن آن است.
روشن است که نقل تاریخی ـ بهویژه نقل متواتر و مشهور ـ سبب یقین و باور میگردد. نقل متواتر، یکی از راههای حصول علم و یقین و یکی از مهمترین منابع اطلاعات بشر است. منابع روایی و کتابهای تاریخی، افراد زیادی از «معمّرین» را نام برده و شرح نسب و احوال زندگی و فرزندان و حوادث حیات آنان را ثبت کردهاند. اینان معمولاً عمرهایی بسیار دراز داشتهاند؛ کسانی مانند:
1. آدم: 930 تا 1000؛
2. شیثبنآدم: 912 تا 1000 سال؛
3. انوشبنشیث: 950 سال؛
4. ذوالقرنین: 3000 سال؛
5. طهمورث: 1500 سال؛
6. سطیع کاهن: 600 سال؛
7. مهلائیل: 895 سال؛
8. سلمان فارسی: 250 سال؛
9. ادریس: 965 سال؛
10. اسماعلیل پیامبر: 137 سال؛
11. اسحاق پیامبر: 180 سال؛
12. یردبنمهلائیل: 962 سال؛
13. متوشلح (متوشالح): 969 سال
و ... .[۹]
۵. قرآن و روایات
در دین اسلام، امکان عمر طولانی، یکی از مسائل مورد اتفاق است و آیات بسیاری در قرآن هست که امکان طول عمر زیاد را یادآوری میکند و در تفاسیر و کتابهای روایی نیز آمده است.
قرآن به صراحت از عمر طولانی نوح علیهالسلام خبر میدهد؛ آنجا که میفرماید: «وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا؛ به راستی نوح را به سوی قومش فرستادیم؛ پس در میان آنان 950 سال درنگ کرد».[۱۰]
عموم مسلمانان اتفاق دارند که عیسی و بلکه خضر و ادریس و الیاس علیهمالسلام نیز زنده هستند و عیسی در آخرالزمان به زمین خواهد آمد و به امام موعود در نماز اقتدا خواهد کرد.[۱۱]
قرآن درباره عیسی علیهالسلام میفرماید:
«وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِیحَ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ رَسُولَ اللَّـهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَـٰكِن شُبِّهَ لَهُمْ ... وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا. بَل رَّفَعَهُ اللَّـهُ إِلَیْهِ…؛ گفته ایشان ـ که ما مسیح عیسیبنمریم، رسول خدا را کشتیم ـ صحیح نیست؛ زیرا آنها نه او را کشتند و نه بهدار آویختند، بلکه [امر] بر آنها مشتبه شد... او یقیناً کشته نشده، بلکه خدا او را به سوی خود بالا برده است».[۱۲]
در روایات زیادی نیز به زنده بودن عیسی علیهالسلام و بازگشت او در آخرالزمان و همراهی او با مهدی موعود علیهالسلام، اشاره شده است؛ بهعنوان نمونه پیامبر اکرم میفرماید: «کیف انتم اذا نزل ابنمریم فیکم و امامکم منکم؛ چگونه خواهید بود هنگامی که عیسیبنمریم در میان شما فرود آید و پیشوای شما (مهدی) از خودتان باشد؟».[۱۳]
علاوه بر این در روایات طول عمر دجّال نیز مطرح شده است: رسول خدا فرمود: «دجّال زنده است و غذا میخورد و در بازارها راه میرود».[۱۴]
۶. اعجاز و قدرت الهی
یکی از راههای مهم اثبات امکان طول عمر، «اعجاز» و قدرت الهی است. با توجه به نصوص معتبر روایی، امام مهدی، با قدرت الهی زنده است و در میان مردم به حیات خود ادامه میدهد، همان خدایی که آتش را برای ابراهیم سرد و وسیله سلامتی قرار میدهد، عیسی و خضر را پس از قرنها زنده نگهمیدارد؛ میتواند مهدی موعود علیهالسلام را نیز با قدرت بیکران خود، زنده نگهدارد.
علامه طباطبایی نیز از مسأله «طول عمر» به عنوان «خرق عادت» یاد کرده، مینویسد:
«نوع زندگی امام غایب را به طریق خرق عادت میتوان پذیرفت. البته خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم، هرگز نمیتوان خرق عادت را نفی کرد؛ زیرا هرگز نمیتوان اثبات کرد که اسباب و عواملی را که در جهان کار میکنند، تنها همانها هستند که ما آنها را دیدهایم و میشناسیم و دیگر اسبابی که ما از آنها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آنها را ندیدهایم یا نفهمیدهایم وجود ندارد؛ ازاینرو ممکن است در فردی و یا افرادی از بشر، اسباب و عواملی بهوجود آید که عمری بسیاری طولانی ـ هزار یا چندین ساله ـ برای ایشان تأمین نماید».[۱۵]
در هر صورت، پیغمبر خبر داده و امامان نیز بشارت دادهاند که حضرت حجت، فرزند امام حسن عسکری علیهماالسلام، همان کسی است که در بامداد روز نیمه شعبان سال 255 هـ.ق. عالم را به نور جمال خود منور ساخته است. او بعد از غیبت بسیار طولانی، ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد میکند.[۱۶]
با توجه به اینکه این بشارتها قطعی، مسلم و متواتر است و خداوند نیز بر هر کاری قادر و توانا است، دیگر جای شبهه و شک و تردید نیست.
امام صادق علیهالسلام فرموده است:
«در نظرتان شگفت نیاید که خداوند، عمر صاحب این امر را طولانی کند؛ همچنان که عمر نوح را طولانی نمود».
امام حسن مجتبی علیهالسلام نیز فرموده است:
«فرزند نهم از فرزندان برادرم حسین؛ خداوند عمرش را در غیبتش طولانی کند، سپس به قدرت خود آشکار سازد، به صورت جوانی که کمتر از چهل سال داشته باشد».[۱۶]
پینوشتها
1. مجله دانشمند، سال 6، ش 1، ص 43
2. برای آگاهی بیشتر ر.ک: ائمتنا، ج 2، ص 371؛ منتخبالاثر، لطفالله صافی، ص281؛ المهدی، ص 141
3. فصلنامه انتظار، ش 6، ص 242 و 243؛ به نقل از: علی محمد علی دخیل، ائمتنا، ج 2، ص 372
4. مقاله طول عمر، کتاب نینوا و انتظار، سید محمد تقی آیتاللهی، ص 269-272
5. خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی، ص214
6. ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج12، صص52-35.
7. ر.ک: اظهار الحق، رحمتالله هندی، ج2، ص124.
8. امامت و مهدویت، لطفالله صافی، ج 2، ص 372 و 373
9. برای مطالعه در این زمینه: امامت و مهدویت، ج 2، ص 402 و 404؛ ، الامام المهدی علی محمد دخیل؛ خورشید مغرب، محمدرضا حکیمی؛ دادگستر جهان، ابراهیم امینی، ص 199؛ خورشید تابناک، ص 151و152؛ حکومت عدل گستر، حیدری کاشانی.
10. عنکبوت: 14.
11. امامت و مهدویت، لطفالله صافی، ج2، ص 373.
12. نساء: آیه 157ـ158.
۱۳. اثباةالهداة، شیخ حر عاملی، ج۵، ص۲۳۰.
۱۴. مسند احمد، ج4، ص444.
۱۵. شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص151.
۱۶. امامت و مهدویت، لطفالله صافی، ج2، ص374 .
۱۷. منتخبالاثر، لطفالله صافی، ص206، ح2.
- لینک کوتاه این مطلب
»
پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:18 فروردین 1394 - 19:04
مطالب مرتبط...
- معمای طول عمر امام زمان (عج) به روایت محمدباقر صدر
- طول عمر امام مهدی علیهالسلام از منظر علوم تجربی و متون دینی چگونه اثبات میشود؟
- چه ضرورتی دارد امام مهدی علیهالسلام سالها پیش از ظهور و قیامش خلق شود؟
- چگونه میتوان اثبات کرد که امام زمان پس از تولد، از دنیا نرفته و زنده است؟
- آیا مسأله طول عمر امام زمان، مورد اعتراض اهل سنّت واقع شده است؟
همچنین ببینید...
نظر شما...