به مناسبت دهه ولایت و امامت به بازخوانی برخی از موضوعات کتاب «الغدیر» علامه امینی که توسط حجتالاسلام محمدحسن شفیعی شاهرودی ترجمه شده است، میپردازیم:
*خلافت و امامت از منظر رسول اعظم(ص)
توجه به جایگاه خلافت و امامت از سوی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) از همان ابتدای آشکار ساختن رسالت به چشم میخورد که علامه امینی در کتاب الغدیرش به این موضوع هم اشاره کرده است:
-پیامبر اعظم(ص) در شروع دعوت خود تصریح کردند که زمام امر خلافت به دست خداست و هر کجا بخواهد قرار میدهد :«الأمر الی الله یضعه حیث یشاء»، پیامبر خدا(ص) این مطلب را روزی فرمود که خود را بر بنی عامر بن صعصعه عرضه کرد و آنها را به سوی خدا دعوت کرد و یک نفر از آنها پرسید: اگر ما از تو تبعیت کنیم و خداوند تو را بر مخالفان چیره کند، آیا پس از شما امر خلافت برای ما خواهد بود؟ پیامبر(ص) فرمود: «أن الأمر الی الله یضعه حیث یشاء»؛ اختیار این امر به دست خداست و هر کجا اراده کند قرار میدهد.(سیره ابن هشام،33:1)
-پیامبر اعظم(ص) میفرماید: «من تولی من أمر المسلمین شیئاً فاستعمل علیهم رجلاً وهو یعلم أن فیهم من هو أولی بذلک وأعلم بکتاب الله وسنة رسوله فقد خان الله و رسوله وجمیع المؤمنین»؛ کسی که متولی امری از مسلمین شود و مردی را بر آنها بگمارد، در حالی که میداند در میان آنها سزاوارتر از او و داناتر به قرآن و سنت رسول خدا وجود دارد، همانا به خدا و رسولش و همه مؤمنان خیانت کرده است.(مجمع الزوائد،211:5)
-پیامبر(ص) چه خوب گفته است:« أفة الدین ثلاثة: فقیه فاجر وامام جائر ومجتهد جاهل»؛ آفت دین سه چیز است: فقیه ستمگر، پیشوای ظالم و مجتهد جاهل(کنزالعمال،212:5)
-پیامبر(ص) میفرمایید: «سیکون أمراء بعدی یقولون ما لا یفعلون، ویفعلون ما لایؤمرون»، بعد از من حاکمانی میآیند که چیزهایی که انجام نمیدهند میگویند و آنچه را به آن امر نشدهاند انجام میدهند.
- از پیامبر خدا(ص) از طریق عبدالله بن عمر و بن عاص نقل شده است: «من بایع اماماً فأعطا صفقة یده و ثمرة قلبه فلیعطه ان استطاع، فأن جاء آخر ینازعه فاضربوا عنق الآخر»، هر کس با امامی بیعت کرد و با او دست داد و عهد بست اگر توانست به عهد خود وفا کند، پس اگر دیگری آمد و با او کشمش کرد، گردن آن دیگری را بزنید.(مسند احمد،456:1)
نووی در «شرح مسلم» حاشیه «ارشاد الساری» نوشته است: معنای سخن حضرت: اگر دیگری آمد و با او کشمکش کرد، گردن آن دیگری را بزنید، این است که دومی را دفع کنید؛ زیرا بر امام خروج کرده است؛ از این رو اگر جز با جنگ دست بر نمیدارد، پس با او بجنگید و اگر جنگ منجر به کشته شدن او شد، کشتن او جایزه است و کسی ضامن نیست؛ زیرا او ظالم بوده و در جنگ خود متجاوزگر است.
ابن حجمر در «فتح الباری» مینویسد: بیعت با علی بر خلافت در پی قتل عثمان در اوایل ذیالحجه سال(35) روی داد و مهاجران و انصار و هر که حاضر بود با او بیعت کردند و بیعت با او به شهرهای دیگر نوشته شد، پس همگی به آن اذعان کردند جز معاویه در میان اهل شام و بعداً روی داد آنچه روی داد.
- در مسند احمد به نقل از زید بن یثیع، از علی، از پیامبر خدا(ص) آمده است که در حدیثی فرمودهاند: «و ان تؤمروا علیا(ع)- والا أراکم فاعلین ـ تجدوه هادیاً مهدیاً، یأخذ بکم الطریق المستقیم»، اگر علی(ع) را امیر خود بگردانید ـ که نمیبینم چنین کنید ـ او را هادی (هدایتگر) و مهدی (هدایت شده) مییابید که شما را در راه مستقیم نگه میدارد.
در تاریخ خطیب بغدادی به اسنادش از حذیفه در حدیثی ـ که ابتدایش تحریف شده و بر آن افزوده شده است ـ از پیامبر خدا(ص) نقل شده است: «و ان ولیتموها ـ اخلافةـ علیاً وجدتموه هادیاً مهدیاً، یسلک بکم علی الطریق المستقیم»؛ اگر علی(ع) را متولی و سرپرست امر خلافت قرار دهید، او را هادی و مهدی مییابید، که شما را بر راه مستقیم سیر میدهد.
و در روایت ابوداود آمده: «ان تستخلفوه(علیا)- ولن تفعلوا ذلک ـ یسلک بکم الطریق وتجدوه هادیاً مهدیاً»؛ اگر علی(ع) را امیر خود بگردانید ـ که هرگز چنین نخواهید کرد ـ شما را بر راه (راست) سیر میدهد و او را هدایتگر و هدایت شده مییابید.
و در لفظ دیگر آمده: «وإن تؤمروا علیاً ـ ولا أراکم فاعلین ـ تجدوه هادیاً مهدیاً، یأخذ بکم الطریق المستقیم»؛ و اگر علی(ع) را امیر خود گردانید ـ و نمیبینم که چنین کنید ـ او را هادی و مهدی مییابید که شما را در راه مستقیم نگه میدارد.
بر اساس این گزارش مهمترین اقدام علامه امینی در حوزه تألیف، کتاب 20 جلدی «الغدیر» است که به گواهی مرحوم سیدجعفر شهیدی (از یاران علامه در تهران و نجف)، مرحوم علامه امینی چهل سال متوالی، هر روز در حدود 16ساعت در تهیه مطالب «الغدیر» همت گماشت.
وی در تبیین هدف خود از نگارش الغدیر میگوید: «الغدیر، ملل اسلامی را در یک صف واحد، متحد و متشکل میسازد. مجموعه مطالب این اثر اتحادی را که در زمان رسول خدا (ص) در سایه همدلی اسلامی بین صفوف مسلمین بود، دوباره به جوامع اسلامی باز میگرداند».
علامه امینی در «الغدیر» کوشیده است با نامبردن از 110 تن از صحابه و 84 نفر از تابعین پیامبر (ص) ـ که حدیث غدیر را رویات کردهاند ـ ولایت مطلقه ائمه معصومین را از طریق اثبات خلافت بلافصل امام علی (ع) اثبات کرده و سپس ولایت غیر معصوم را نفی کند.
علامه امینی میگوید: «من برای نوشتن الغدیر، 10 هزار کتاب را از بای بسمالله تا تای تمّت خواندهام و به 100 هزار کتاب مراجعه مکرر داشتم.»
- فارس