نگاهي به درونمايه و محور سوره نبا

(بسم الله الرحمن الرحیم)
مسؤوليّت، حکمتِ آفرينش
آدمي، معمولاً از انديشه ورزي جدّي در حقايق بزرگ که خطوط پردامنه ي زندگي او را ترسيم مي کنند، رويگردان مي شود، چرا؟ آيا بدين سبب که اين حقايق پيچيده اند؟ هرگز، بلکه آدمي در نهاد خويش از اين حقايق روي برمي تابد... آيا شناخت حقايق بزرگ، مسؤوليّت هاي بزرگي را بر دوش انسان نمي افکند؟ بنابراين چرا رنج اين مسؤوليّت ها را به جان خرد؟ او را رها کن تا با غفلت بر اين آيات گذر کند، شايد از مسؤوليّت هاي آن شانه خالي کند، ليک آيا رويگرداني از اين حقايق او را از چيزي بي نياز مي سازد؟ هرگز، بلکه او بخواهد يا نخواهد، ايمان آورد، کفر ورزد و يا ستيزه جويد، بدين حقايق مي رسد و به آنها برمي خورد...!
حقايق بزرگ، خرد آدمي را فرا مي گيرد همانگونه که دستبند، مچ را، که هرگاه بخواهد از آن بگريزد آن را در برابر خود مي بيند و بي گمان ولايت و رستاخيز براي حسابرسي از جمله ي آن حقايق اند. بنابراين به رغم تلاش براي گريز از حقايق، مردمان درباره ي آنها از يکديگر مي پرسند، چرا که اين حقايق در شمار خبر بزرگ هستند و آدمي به هر سويي رو کند، آن را در برابر خويش مي بيند. مردمان به سبب اهميت اين خبرِ بزرگ، در آن اختلاف مي ورزند؛ يکبار در جزئيات آن و بار ديگر در تلاشهاي گريز از آن.
هرگز! اين خبر بزرگ، خود را بر مردمان تحميل مي کند تا آنکه با دانشي يقين آور آن را دريابند، بازهم نه آن چنان که بايد، بلکه هنگامي که فرجام دروغ انگاري خويش را مي بينند، آن را خواهند دانست. (آيات 1-5)
پس از اين سرآغاز صاعقه آسا، سوره، آيات پروردگار در آفرينش را ياد مي کند! اين آيات، ما را به دانا و حکيم بودن خداوند، رهنمون مي شوند و اينکه او آفريدگان را بيهوده نيافريده، بلکه آنها را بر اساس حکمتي آشکار که در مسؤوليت جلوه گر مي شود، خلق کرده است. خداوند آنچه را که در زمين است براي آدمي آفريده، پس خود آدمي را براي چه خلق کرده است؟ آيا خداوند زمين را گهواره نگردانيده است؟ و کوهها را چون ميخهايي فرو نبرده است؟ بلکه او در جان آدمي پديده هاي قرار داده، که بر آفرينشي نو و بي همتا و حکمتي آشکار دلالت دارد. خداوند ما را جفت آفريده و خواب را مايه ي آسايشي براي کار کردن و شب را پوششي و روز را براي معاش و فعاليت و حرکت قرار داده است. (آيات 6-11) امّا آسمان، خداوند آن را با هفت طبقه ي استوار، سقفي نگاهدارنده قرار داد و در آن براي زمينيان چراغي فروزان گذارد، سپس از آسمان آبي پي در پي و خروشان فرود آورد، آنگاه اجزاي اين نظام را به يکديگر پيوند داد و در زمين دانه و گياه روياند و باغهايي به هم پيچيده و انبوه پديد آورد. (آيات 12-16)
تمام اينها براي آدمي و او براي بر دوش گرفتن مسؤوليت آفريده شده است و نيز براي اينکه فردا، به روز داوري که وعده گاه حسابرسي است، براي محاکمه پيش داشته شود؛ در همان روزي که در صور دميده مي شود و آفريدگان گروه گروه مي آيند. امّا آسمان در آن روز به درهايي بدل مي گردد تا فرشتگان براي کيفر يا پاداشي فرود آيند و امّا کوه هايي که انسان را در ميان گرفته بودند، چونان سرابي شوند. (آيات 17-20)
 

نگاهي به درونمايه و محور سوره نبا

 
به چنين روزي حسابرسي خواهد شد و در حالي که سرکشان به دوزخ برده مي شوند تا بدون چشيدن خنکي يا شربت، روزگار درازي در آن بمانند، پرهيزگاران در رستگاري خواهند بود، زيرا به بهشت وارد مي شوند تا از آسايش، نعمت و جاودانگيِ آن برخوردار گردند. سرنوشت اين دو گروه، تجسم مسؤوليت دنيوي آنان است و کيفر و پاداشي درخور براي کردارشان. (آيات 21-36)
آيا در پس آن روز دهشتناک، چيز ديگري مي بيني؟ آري... چيزي مهمتر از آن روز... که همان دوزخ يا بهشت است.
آيا دوزخ کمينگاهي براي سرکشان نيست و بهشت گستره اي گرامي براي مؤمنان؟
سرکشان از سنّت الهي و قانون رباني غفلت ورزيدند، سپس به تمامي حقايق و از آنجا به بيمهاي آسماني کفر ورزيدند، حال آنکه پرهيزکاران در برابر سنّت الهي هوشيار بودند و بهشت و آسايش و سلامت آن را بردند.
سوره، با به تصوير کشيدن صحنه اي از صحنه هاي رستاخيز پايان مي پذيرد، آنجا که روح و فرشتگان به صف مي ايستند و سخن نمي گويند. پروردگار يادآور مي شود که فرصت گزينش درست، همچنان باقي است و ما عذابي نزديک را هشدار داده بوديم، آن روز که آدمي آنچه را که به دست خويش پيش فرستاده در برابر خود مجسم مي بيند و مؤمن از اين تجسمِ اعمال، شادمان مي شود، ولي کافر مي گويد: کاش خاک بودم و چنين اعمالي را پيش نمي فرستادم، يا آن مسؤوليّتها را بر دوش مي گرفتم. (آيات 37-40)

 

- لینک کوتاه این مطلب

» آيت الله سيّد محمّد تقي مدرّسي
تاریخ انتشار:10 مهر 1393 - 1:05

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد