با توجه به اينكه تفكر مثبت در زندگي ما جايگاه خاصي دارد، آيات كلام الله را بررسي ميكنيم تا از ديدگاه قران با انديشههاي صحيح و ناصحيح آشنا شويم.
«ما يَوَدُّ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِكينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ (105)»
« كافران اهل كتاب، و(همچنين) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خير و بركتى بر شما نازل گردد؛ در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مىدهد؛ و خداوند، صاحب فضل بزرگ است»
صاحب انديشه نادرست دوست ندارد به ديگري خيري برسد، پيشرفت كند و صاحب كمالي شود.
چنين شخصي خيرات را محدود ميداند، تصور ميكند اگر نعمت و رحمتي به ديگران برسد، سهميه او كم ميشود، اگر ديگران به موقعيت و منزلتي نائل شوند جاي او را ميگيرند، و خلاصه پيشرفت كردن و بالارفتن هر كس، موجب پائين ماندن او ميشود.
در انديشه صحيح باور داريم كه « وَ اللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظيمِ » هر يك از ما سهميهاي جداگانه داريم، اگر به ديگري خيري برسد، از خيرات من كم نميشود. اگر ديگري به موقعيت و محبوبيتي برسد، جاي من را نميگيرد.
از سوي ديگر خزانه الهي بزرگ است و خيراتش، وسيع. ميشود همه افراد از كمالات مادي و معنوي برخوردار شوند، ميشود نمره همه بيست باشد.
صاحب انديشه صحيح مايل است تا همه به رشد و كمال برسند، پيشرفت كنند و شخصيت انسانيشان شكوفا شود.
« وَدَّ كَثيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (109) »
« بسيارى از اهل كتاب، از روى حسد-كه در وجود آنها ريشه دوانده- آرزو مىكردند شما را بعد از اسلام و ايمان، به حال كفر باز گردانند؛ با اينكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد؛ تا خداوند فرمان خودش(فرمان جهاد) را بفرستد؛ خداوند بر هر چيزى تواناست »
صاحبان انديشه صحيح روي نازيبائيهاي افراد متمركز نميشوند. نقش اذيتي كه از ديگران بر صفحه قلب و دلشان است، محو ميكنند.
اگر كسي صدبار اذيت كرده و آزار رسانده، يكبار خيررساني داشته، همان يك مورد را به خاطر ميسپارند.
خداوند سبحان ميفرمايد: در برخورد با اذيتها موضع گيريمان عفو و صفح باشد« فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا ». كينه به دل نگيريم، در صدد انتقام نباشيم و كدورتها را از صفحه وجودمان پاك كنيم.
همانطور كه اگر با تماشاي فيلمي ترسناك اذيت ميشويم، حاضر نيستيم دوباره آن را ببينيم،،، خاطرات آزار دهنده زندگي را هم مرور نكنيم.
خيلي وقتها با فراموش نكردن اذيتهاي ديگران ، به خود ظلم ميكنيم. اگر در زندگي به دنبال آرامش و سروريم، بايد نقش آزارهاي ديگران را از صفحه دلمان پاك كنيم.ديگران را از صميم قلب ببخشيم تا هم بالذت زندگي كنيم، و هم در پيشگاه خداوند عزيز و سربلند باشيم.
اگر مؤمن باشيم، خداي سبحان خودش دفاع از ما را به عهده ميگيرد« إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنُوا »
از سوي ديگر خداوند ربّ است، پس بنده خلاف كارش را تربيت ميكند. اگر ما هم آزار دهندگانمان را ببخشيم، خداوند آنها را رها نميكند. ولي ما با پيش گرفتن عفو و صفح، وجودمان را از كدورت كينه و انتقام پاك ميكنيم و به آرامش فكر و روان ميرسيم.
نگوئيد نميتوانيم ببخشيم. خداوند ميفرمايد: » إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير » از خدايي كه قدرتش بر همه امور نافذ است بخواهيم كه رنجشها و كدورتها را از ذهن و دلمان محو كند.
« وَ قالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصارى عَلى شَيْءٍ وَ قالَتِ النَّصارى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلى شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ كَذلِكَ قالَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فيما كانُوا فيهِ يَخْتَلِفُونَ (113) »
« يهوديان گفتند: «مسيحيان هيچ موقعيتى(نزد خدا) ندارند»، و مسيحيان نيز گفتند: «يهوديان هيچ موقعيتى ندارند(و بر باطلند)»؛ در حالى كه هر دو دسته، كتاب آسمانى را مىخوانند(و بايد از اين گونه تعصبها بركنار باشند)افراد نادان(ديگر، همچون مشركان) نيز، سخنى همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قيامت، در باره آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى مىكند. »
انسانهاي معتقد حاضر نميشوند در نظام عالم كسي را تحقير كنند. در آيه شريفه خداوند با لحني حاكي از تعجب ميفرمايد:« وَ هُمْ يَتْلُونَ الْكِتابَ » شما در حاليكه تلاوت كننده كتاب آسماني هستيد يكديگر را تحقير ميكنيد!
اديان در ادامه هم هستند نه در مقابل هم. در تفكر صحيح، هر امر حقي در ادامه امر حق ديگر است و در برابر آن موضعگيري نميكند.
به عنوان مثال نميشود زني ادعا كند همسرم به هر سطحي از رشد و بالندگي دست يافته، به خاطر ازدواج با من بوده و مادرش نقشي نداشته است. از سوي ديگر مادر هم نبايد موفقيتهاي پسرش را تنها مرهون تربيت خودش بداند يا ثمره دعاهايش و يا...
هماهنگي و آرامش زندگي خانوادگي اين فرد متدين، به دنبال تربيتي است كه مادرش براي او اعمال كرده است، و اين دو موجب رشد و كمال او شده است. اگر اين دو با هم مقابله كنند و هر كدام نقش ديگري را ناديده بگيرند، برخوردشان با موازين شرع سازگار نيست. همانگونه كه نميشود گفت دانه دوم تسبيح فايدهاي ندارد و اصل دانه اول است. همه دانهها به دنبال هم نقش آفريني ميكنند.
در ديدگاه صاحب انديشه صحيح، هر كس در جايگاه خودش مطلوبيت خاص دارد و هر امر حقي زمينهساز حق بعدي است.
« وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَليلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ (126) »
« و(به ياد آوريد) هنگامى را كه ابراهيم عرض كرد: «پروردگارا! اين سرزمين را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را-آنها كه به خدا و روز بازپسين، ايمان آوردهاند- از ثمرات(گوناگون)، روزى ده!» (گفت:) «ما دعاى تو را اجابت كرديم؛ و مؤمنان را از انواع بركات، بهرهمند ساختيم؛ (اما به آنها كه كافر شدند، بهره كمى خواهيم داد؛ سپس آنها را به عذاب آتش مىكشانيم؛ و چه بد سرانجامى دارند» »
يكي از خصوصيات انديشه صحيح، گستردگي دعا و طلب است. در آيه مباركه، حضرت ابراهيم (ع) پس از ساخت كعبه، براي در امان بودن مردم در حرم دعا كرد نفرمود در اين بيت امنيت داشته باشند، بلكه از خداوند در خواست كرد محدوده حرم ، بلد امن باشد.
جنبه ديگر دعاي حضرت ابراهيم (ع) ، درخواست براي آسايش فكري افراد است.
آسودگي فكر يكي از ضرورتيترين نيازهاي ماست كه در شرايط امنيت و راحت به اين نعمت بزرگ توجه نداريم. اما زماني كه با شرايط جديد مواجه ميشويم و بالانس زندگيمان تغيير ميكند متوجه ميشويم چقدر خيال راحت و فكر آسوده در آرامشمان نقش دارد.
صاحب انديشه صحيح، در سطحي وسيع، براي آسودگي افراد دعا ميكند، تا فكر و ذهنشان در گير دغدغههاي دنيا و نگرانيهاي بيجا نباشد.
مؤمن كسي است كه هم خودش ايمن است و هم نسبت به ديگران، ايمني بخش. هم خودش نسبت به امور حال و آيندهاش نگران نيست، و هم اجازه نميدهد فضاي زندگي اطرافيانش با نگراني آميخته شود.
زماني كه فردي را مضطرب و نگران ميبيند به او ياد آور ميشود « مگر خدا نداري كه نگراني؟»
تو با خداي خودانداز كار و دل خوش دار كه رحم گر نكند مدعي، خدا بكند
با خدا باش، به او توكل كن و همه امورت را به قادر متعال بسپار. براي رسيدن به خواستههايت تلاش كن، ولي بدون دغدغه خاطر. چرا كه قرار است ما تنها وظيفهمان را انجام دهيم و نتيجه را به خداوند واگذار كنيم.
از ديگر خصوصيات صاحب انديشه صحيح اين است كه از خداي سبحان ميخواهد همه مؤمنين از ثمرات مختلف بهرهمند شوند، اينكه اهل ايمان نتايج اعتقاداتشان را در همين عالم ببينند.
در انديشه صحيح از خداوند ميخواهيم تا همه مؤمنين بيابند كه هدف گرا بودن امور را برايشان سهل و راحت ميكند، متوجه شوند صبر چقدر ثمر بخش است، شكر تا چه اندازه حلاوت دارد و ...
در انديشه صحيح خواهان اين هستيم كه همه مؤمنين در زندگيشان لذت معتقد بودن را بچشند.
اين نكته قابل تأمل است كه نبايد تصور كنيم باورها و تلاشهايمان در دنيا، در عالم ديگر ثمر ميدهد. تك تك ما در همين دنيا نتايج افكار و اعمالمان را خواهيم ديد. البته اين امر زمان ميبرد، نبايد انتظار داشته باشيم تفكر مثبت يكباره ما را تغيير دهد، همان طور كه تفكر منفي هم يكباره به زندگي ما لطمه نميزند.
هدیه به پیشگاه مطهر امیرالمومنین علی علیه السلام صلوات