(بسم الله الرحمن الرحیم)
کدام گروه از افراد جامعه مصداق نایب عام هستند که وظیفه سرپرستی بر دوش آنان گذاشته شده است؟
از دیدگاه عقل تنها فقها و مجتهدان جامع شرایط، میتوانند رهبری و سرپرستی جامعه را عهدهدار باشند؛ چراکه جامعه اسلامی باید بر اساس دستورهای دین اداره شود؛ ازاینرو، زمامدار جامعه مسلمین باید مسلمانی باشد که از مبانی و احکام دین آگاه باشد، تا بتواند طبق مقررات اسلامی، جامعه را رهبری کند و این فرد، کسی جز فقیه و مجتهد توانمند در تدبیر جامعه نیست.
امام زمان میفرماید:
و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم.
در حوادث و رویدادهایی که واقع میشود، به راویان احادیث ما [علما و کارشناسان دین] رجوع کنید. به درستی که آنان، حجت من بر شما هستند و من، حجت خدا بر آنانم».[۱]
روشن است که مراد از «حوادث واقعه»، پیشآمدها و رخدادهایی است که بر جامعه وارد میشود و باید به صورت صحیح و طبق نظر دین، از آنها گذر کرد و در باره آنها باید مصلحت جامعه را در سایه دین مد نظر قرار داد.
در روایت عمربن حنظله نیز از وجود مقدس امام صادق علیهالسلام درباره وظیفه شیعه در برابر مشکلات، منازعات و مرجع صالح برای رسیدگی به امور چنین نقل شده است:
باید نگاه کنند کسانی که از شما (شیعیان) هستند، به کسی که حدیث ما را روایت میکند و در حلال و حرام ما تأمل و دقت میکند و احکام ما را میشناسد، به حکم او راضی باشند، من او را بر شما حاکم قرار دادم. اگر او به حکم ما حکم داد و از او پذیرفته نشد، همانا به حکم خدا استخفاف ورزیده شده و [و شخص منکر] ما را رد کرده است و کسی که ما را رد کند، خدا را رد کرده و این، در حد شرک به خدا است.[۲]
در این روایت مراد از شخص آگاه به حلال و حرام، همان فقیه است که با تأمل در روایات، با احکام اسلامی و دستورهای دین آشنا میباشد.
امام علی علیهالسلام نقل میکند که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله سه بار فرمود: «اللهم ارحم خلفایی؛ خدایا! به جانشینانم رحم کن». هنگامی که درباره خلیفه و جانشینان پرسیدند، فرمود: «الذین یأتون بعدی یَروُون حدیثی و سنتی؛ کسانی که بعد از من میآیند و حدیث و سنت مرا نقل میکنند».[۳]
نکته مهم و قابل دقت در این روایت، این است که حضرت، به مهمترین ویژگی جانشین اشاره دارد که «راوی حدیث و سنت» و «آشنا به دستورهای دین» بودن است؛ بنابراین، طبق روایات، در دوران غیبت کبرا، فقیه و اسلامشناس، نایب امام خواهد بود.
پینوشتها
۱. کمالالدین، شیخ صدوق، ج۲، ب۴۵، ح۴.
۲. کافی، کلینی، ج۱، ص۶۷؛ «ینظران الی من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا، و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکماً، فانی قد جعلته علیکم حاکماً، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه، فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حدالشرک بالله».
۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲، ص۱۴۴؛ همان، ج۸۶، ص۲۲۱.
از دیدگاه عقل تنها فقها و مجتهدان جامع شرایط، میتوانند رهبری و سرپرستی جامعه را عهدهدار باشند؛ چراکه جامعه اسلامی باید بر اساس دستورهای دین اداره شود؛ ازاینرو، زمامدار جامعه مسلمین باید مسلمانی باشد که از مبانی و احکام دین آگاه باشد، تا بتواند طبق مقررات اسلامی، جامعه را رهبری کند و این فرد، کسی جز فقیه و مجتهد توانمند در تدبیر جامعه نیست.
امام زمان میفرماید:
و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم.
در حوادث و رویدادهایی که واقع میشود، به راویان احادیث ما [علما و کارشناسان دین] رجوع کنید. به درستی که آنان، حجت من بر شما هستند و من، حجت خدا بر آنانم».[۱]
روشن است که مراد از «حوادث واقعه»، پیشآمدها و رخدادهایی است که بر جامعه وارد میشود و باید به صورت صحیح و طبق نظر دین، از آنها گذر کرد و در باره آنها باید مصلحت جامعه را در سایه دین مد نظر قرار داد.
در روایت عمربن حنظله نیز از وجود مقدس امام صادق علیهالسلام درباره وظیفه شیعه در برابر مشکلات، منازعات و مرجع صالح برای رسیدگی به امور چنین نقل شده است:
باید نگاه کنند کسانی که از شما (شیعیان) هستند، به کسی که حدیث ما را روایت میکند و در حلال و حرام ما تأمل و دقت میکند و احکام ما را میشناسد، به حکم او راضی باشند، من او را بر شما حاکم قرار دادم. اگر او به حکم ما حکم داد و از او پذیرفته نشد، همانا به حکم خدا استخفاف ورزیده شده و [و شخص منکر] ما را رد کرده است و کسی که ما را رد کند، خدا را رد کرده و این، در حد شرک به خدا است.[۲]
در این روایت مراد از شخص آگاه به حلال و حرام، همان فقیه است که با تأمل در روایات، با احکام اسلامی و دستورهای دین آشنا میباشد.
امام علی علیهالسلام نقل میکند که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله سه بار فرمود: «اللهم ارحم خلفایی؛ خدایا! به جانشینانم رحم کن». هنگامی که درباره خلیفه و جانشینان پرسیدند، فرمود: «الذین یأتون بعدی یَروُون حدیثی و سنتی؛ کسانی که بعد از من میآیند و حدیث و سنت مرا نقل میکنند».[۳]
نکته مهم و قابل دقت در این روایت، این است که حضرت، به مهمترین ویژگی جانشین اشاره دارد که «راوی حدیث و سنت» و «آشنا به دستورهای دین» بودن است؛ بنابراین، طبق روایات، در دوران غیبت کبرا، فقیه و اسلامشناس، نایب امام خواهد بود.
پینوشتها
۱. کمالالدین، شیخ صدوق، ج۲، ب۴۵، ح۴.
۲. کافی، کلینی، ج۱، ص۶۷؛ «ینظران الی من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا، و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکماً، فانی قد جعلته علیکم حاکماً، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه، فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حدالشرک بالله».
۳. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲، ص۱۴۴؛ همان، ج۸۶، ص۲۲۱.
- لینک کوتاه این مطلب
تاریخ انتشار:7 خرداد 1394 - 17:39
مطالب مرتبط...
نظر شما...