ولادت، كودكي، نوجواني امام صادق عليه السّلام تا دورة امامت آن حضرت

(بسم الله الرحمن الرحیم)

امام صادق ـ عليه السّلام ـ همزمان با سالروز ولادت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در هفدهم ماه ربيع الاول در شهر «يثرب» (مدينه الرسول) مصادف با سال هشتاد و سه هجري، در دودمان رسالت و نبوت، قدم به عرصة حيات گذاشت.[1] نام پدرش باقر (امام پنجم شيعيان) و مادرش حضرت «امّ فروه» از شيفتگان مقام ولايت و عصمت و يكي از بانوان با فضيلت و باتقوي بود؛[2] فضيلت او در حدي بود كه گاه امام صادق ـ عليه السّلام ـ را با عنوان «ابن المكرمه» (فرزند بانوي بزرگوار) صدا مي‌كردند.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ قد متوسطي داشتند؛ سرخ رو،‌ سفيد اندام، بيني كشيده و موهاي مجعد مشكي داشتند و بر گونه‌شان خال سياهي بود.[3]
ايشان در خانواده عصمت و ولايت، در كنار جد (امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ) و پدر (امام باقر ـ عليه السّلام ـ ) و در آغوش مادر، بزرگ شد امر تغذيه و شيردهي ايشان را مادرش شخصاً بر عهده گرفت. به ويژه ايشان در دوران كودكي به سببي ضعيف و لاغر بودند.[4]
اسناد تاريخي نشان مي‌‌‌دهند كه ايشان در دوران كودكي ضعيف الجسم و ضعيف البنيه بوده و بيماري‌هاي متعددي متحمل شده‌اند كه هر كدام را در ساية عنايت و دعاي اهل خانواده پشت سر گذاشته‌اند. از حدود پس از دو سالگي وضع و حال عادي يافته و نيازش به پرستاري و مراقبت كمتر شده است.[5]
امام صادق ـ عليه السّلام ـ 12 تا 15 سال (بنابر اختلاف اقوال) تحت تربيت جدّ بزرگوارش امام سجاد ـ عليه السّلام ـ بودند.[6] امام صادق از آغاز طفوليت شاهد و نظاره‌گر رفت و آمد دانشجويان و فضيلت پژوهان به منزل جد بزرگوارش و پدر گرانقدرش بودند. او در اين رفت و آمدها تماشاگر بحث‌ها و گفتگوهاي علمي و فقهي آنان در زمينه‌هاي مختلف علوم اسلامي بودند. از آغاز طفوليت تار گوش و صفحات قلبش با انوار علم و دانش و فضيلت آشنايي و مؤانست پيدا مي‌كند. شب زنده داري‌ها و سجده‌هاي طولاني امام سجاد زين العابدين ـ عليه السّلام ـ اثر خاصي در روحية ايشان باقي گزارده بود به گونه‌اي كه هنوز به حدّ بلوغ و رشد كامل جسماني نرسيده بود كه عاشق و دلباختة عبادت و اطاعت الهي مي‌شود. زمزمه‌ها و دعاها و اذكار امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در روح او نقش مي‌بست و او را بيش از پيش شيفتة راه و رسم خدايي مي‌كرد. آثار تربيت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در زندگي بعدي امام در عبادات و حالات و نماز او، زمزمه و شب زنده داري‌هايشان مشهود است. و آنقدر خود را در اين مسير به مشقت وا مي‌دارد (قبل از بلوغ) كه مورد نهي و ممانعت پدر قرار مي‌گيرد. خود امام در اين باره مي‌فرمايد: «من نوجواني بودم و در عبادت مستحب بسيار كوشا بودم پدرم به من فرمود: فرزندم با توجه به سنّ كوچكت، از اين عمل كمتر كن، وقتي بنده‌اي محبوب خدا باشد خدا با عمل كم هم از او راضي مي‌شود.»[7]
امام صادق ـ عليه السّلام ـ پس از شهادت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در محضر پدرش به فعاليت و تلاش مي‌پرداخت. ايشان ده سال داشته كه در جلسات بحث جد و بعدها جلسات درس پدر شركت مي‌كرد، در حالي كه افراد شركت كننده در آن جلسات همه از افراد مسنّ، و يا بزرگسال بودند.[8]
روزي وليد بن عبدالملك بر امام باقر ـ عليه السّلام ـ وارد شد در حالي كه امام سرگرم تدريس بود و امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز كه در سنين كودكي يا ‌آغاز نوجواني بود در آنجا حضور داشت. وليد از ديدن او متعجب شد و پرسيد او با اين سنّ و سال در اينجا چه مي‌كند؟ پاسخ شنيد كه آن دانشجوي كلاس درس است. سؤالاتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ كرد و پاسخ‌هاي شايسته شنيد، و سرانجام چنين گفت كه او در آينده از دانشمندان خواهد شد.[9]
خلاصه آن كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ از همان كودكي و نوجواني عاشق كسب علم و فضيلت بود و در محضر علمي پدر شركت مي‌كرد و از دروس هيئت و جغرافيا بهره مي‌گرفت و عظمت فكري خود را متجلي مي‌ساخت و با اين‌كه كم سنّ بود ميان دانشجويان درخششي فوق العاده داشت.[10]
با اين‌كه كودكي بيش نبود ولي كارهاي بزرگان را انجام مي‌داد و سخنان او بزرگ منشانه و حاكي از عظمت فكري و روحي او بود. از تاريخ چنين بر مي‌آيد كه او هم در كودكي مانند ديگر كودكان بازي مي‌كرد ولي نوع بازي‌هايش با ديگران متفاوت و اغلب از نوع بازي‌هاي فكري بود.
در بين جمع كودكان كه براي بازي گرد آمده بودند او استاد مي‌شد؛ مثلاً از آنان مي‌پرسيد اين كدام ميوه است كه در فلان فصل پديد مي‌آيد و مزه‌اش شيرين يا ترش است؟ و يا گاهي كلمه‌اي ذكر مي‌كرد و از كودكان مي‌خواست هموزن و يا مرادف آن كلمه را پيدا كنند و بدين ترتيب او كودكان را به تفكر و كسب علم ترغيب مي‌كرد[11].
البته در پايان بايد خاطرنشان كرد كه در مورد دوران كودكي و نوجواني و جواني امام بحث زيادي در تاريخ نداريم و به صورت مستقل بدان پرداخته نشده است گرچه شايد بتوان از لابه‌لاي مباحث تاريخ مباحثي را در اين زمينه استخراج كرد. زندگي و شرايط امام در دوران كودكي و جواني تحت الشعاع حيات جدّ و پدرشان بوده و از اين جهت هم تاريخ دربارة بسياري از وقايع و جريانات ريز زندگي ايشان تقريباً ساكت است و تنها بعد از امامت ايشان از سال 34 سالگي به بعد است كه تاريخ روي افعال و گفتار ايشان متمركز شده است.



[1] . مفيد، الارشاد، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، طبع 1413 هـ. ق، ج 2، ص 179.
[2] . كليني، اصول كافي،‌مكتبة الصدوق، 1381 هـ. ق، ج 1، ص 472.
[3] . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، انتشارات ذوي القربي، 1421 هـ. ق، ج 4، ص 303.
[4] . مركز مطالعات اسلامي استراسبورگ، مغز متفكر شيعه (امام صادق ـ عليه السّلام ـ )، ترجمه ذبيح الله منصوري، انتشارات جاويدان، چاپ هفدهم، ص 19.
[5] . مغز متفكر شيعه، همان، ص 20 ـ 17.
[6] . اصفهاني، عماد الدين حسين، زندگاني حضرت امام جعفر صادق ـ عليه السّلام ـ ، شركت سهامي طبع كتاب، محرم 1380 هـ. ق، ج 1، ص 18.
[7] . كليني، كافي، پيشين، ج 2، ص 87 ـ 86، باب اقتصاد در عبادت.
[8] . اصفهاني، عماد الدين حسين، زندگاني امام جعفر صادق، همان، ج 1، ص 26.
[9] . مغز متفكر شيعه، همان، ص 49 ـ 48.
[10] . مغز متفكر شيعه، همان، ص 24 ـ 23.
[11] . مغز متفكر شيعه، همان، ص 29 ـ 28.


- لینک کوتاه این مطلب

» اندیشه قم
تاریخ انتشار:8 دی 1394 - 1:46

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد