اینکه از قدیمالایام مردان برای خواستگاری نزد زنان میرفتهاند و از آنها تقاضای همسری میکردهاند، از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است. طبیعت، مرد را مظهر طلب و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوببودن و معشوق بودن.
استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری یکی از موفقترین اندیشمندان اسلامی بود که با روحیات و نیازهای روحی و فکری جوانان آشنا بود و چون زبان نسل جوان را میدانست و میفهمید، پیام این نسل را میشنید و متناسب با نیازهای جوانان به موقع و به جا به وسیله آثار ارزشمندش با آنان ارتباط ایجاد میکرد.
استاد مطهری با اشاره به این سخن آموزنده امیرالمؤمنین (ع) که میفرماید: «اگر ذهن جوانان ما با مطالب حق پر نشود، با مطالب ناحق پر خواهد شد»، تمام سعی و کوشش خود را کرد تا جوانان را با حقایق اسلام آشنا سازد.
به مناسبت سی و چهارمین سالگرد شهادت این استاد بزرگوار بر آن شدیم، با استفاده از کتاب «چشمه سار مطهر، پرسشهای شما و پاسخهای استاد مطهری» تألیف حجتالاسلام حمید احمدی جلفایی نگاهی اجمالی به برخی از مباحث آموزنده استاد شهید بیاندازیم که خواندن این مطالب خالی از لطف نیست:
گل و بلبل عالم کدامند/ درسی که زنان در طول تاریخ گرفتند
*اینکه در فرهنگ اسلامی، همواره مرد از زن خواستگاری میکند؛ آیا این، نشانه تبعیض و یا اهانت به زن محسوب میشود؟
-اتفاقاً یکی از اشتباهات بزرگ همین است، همین اشتباه سبب پیشنهادِ الغای مهر و نفقه شده است.
اینکه از قدیمالایام، مردان به عنوان خواستگاری نزد زن میرفتهاند و از آنها تقاضای همسری میکردهاند، از بزرگترین عوامل حفظ حیثیت و احترام زن بوده است، طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. طبیعت، زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است، این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است، ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد، با این وسیله جبران کرده است.
خلاف حیثیت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود، برای مرد، قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آن گاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند؛ اما برای زن که میخواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابل تحمل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.
به عقیده «ویلیام جیمز» فیلسوف معروف آمریکایی حیا و خودداری ظریفانه زن، غریزه نیست؛ بلکه دختران حوا در طول تاریخ، دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند؛ زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.
اختصاص به جنس بشر ندارد، حیوانات دیگر نیز همین طورند؛ همواره این مأموریت به جنس نر داده شده است که خود را دلباخته و نیازمند به جنس ماده نشان بدهد، مأموریتی که به جنس ماده داده شده این است که با پرداختن به زیبایی و لطف و با خودداری و استغنای ظریفانه، دل جنس خشن را هر چه بیشتر شکار کند و او را از مجرای حساس قلب خودش و به اراده و اختیار خودش، در خدمت خود بگمارد.
نظر قرآن راجع به مهریه زنان
* فلسفه مهریه قرار دادن برای زن در اسلام چیست؟ چرا اسلام مرد را موظف به مهریه و پرداخت آن، با قوانین خاصی که وجود دارد، کرده است؟ آیا این مسئله، تبعیض میان زن و مرد، حساب نمیشود؟
- به عقیده ما، پدید آمدن مهر، نتیجه تدبیر ماهرانهای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر، به کار رفته است.
مهر از آن جا به کار رفته است که در متن خلقت، نقش هر یک از زن و مرد در مسأله عشق، مغایر نقش دیگری است، عرفا این قانون را به سراسر هستی سرایت میدهند، میگویند: قانون عشق و جذاب و انجذاب بر سراسر موجودات و مخلوقات حکومت میکند، با اینکه خصوصیت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر موجودی وظیفه خاصی را باید ایفا کند متفاوتاند؛ سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است.
گفتیم که نوع احساسات زن و مرد نسبت به یکدیگر، یک جور نیست، قانون خلقت، جمال و غرور و بینیازی را در جانب زن و نیازمندی و طلب و عشق و تغزّل را در جانب مرد، قرار داده است، ضعف زن در مقابل نیرومندی بدنی، به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگاری میکرده است، قبلاً دیدیم که طبق گفته جامعهشناسان، هم در دوره مادر شاهی و هم در دوره پدر شاهی، [این] مرد بوده است که به سراغ زن میرفته است.
دانشمندان میگویند: مرد از زن، شهوانیتر است، در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن، شهوانیتر نیست، بلکه برعکس است، لکن زن از مرد در مقابل شهوات، تواناتر و خوددارتر آفریده شده است، نتیجه هر دو سخن یکی است، به هر حال، مرد در مقابل غریزه، از زن، ناتوانتر است، این خصوصیت، همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود و برعکس، مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام کند، یکی از آن اقدامات این بوده که برای جلب رضای او و به احترام موافقت او، هدیهای نثار او میکرده است.
چرا افراد جنس نر، همیشه برای تصاحب جنس ماده، با یکدیگر رقابت میکردهاند و به جنگ و ستیز با یکدیگر میپرداختهاند، اما هرگز افراد جنس ماده، برای تصاحب جنس نر، حرص و ولع نشان ندادهاند؟ برای اینکه نقش جنس نر و جنس ماده، یکی نبوده است. جنس نر، همواره حالت و نقش متقاضی را داشته و نه جنس ماده، و جنس ماده هرگز با حرص و ولع جنس نر به دنبال او نمیرفته است، همواره از خود نوعی بینیازی و استغنا نشان میداده است.
مَهر، با حیا و عفاف زن، یک ریشه دارد، زن به الهام فطری دریافته است که عزت و احترام او به این است که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و به اصطلاح، شیرین بفروشد.
همینها سبب شده که زن توانسته با همه ناتوانی جسمی، مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند، مردها را به رقابت با یکدیگر وادار کند، با خارج کردن خود از دسترسی مرد، عشق رمانتیک به وجود آورد، مجنونها را به دنبال لیلیها بدواند و آن گاه که تن به ازدواج با مرد میدهد، عطیه و پیشکشی از او به عنوان نشانهای از صداقت او دریافت دارد.
قرآن کریم با لطایف و ظرافت بینظیری میگوید: «وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً»؛ یعنی کابین زنان را - که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها - به خود نشان بدهید.
قرآن کریم در این جمله کوتاه، به سه نکته اساسی اشاره کرده است:
اولاً با نام «صدقه» (به ضم دال) یاد کرده است، نه با نام «مهر»، صدقه از ماده صدق است و بدان جهت به مهر صداق یا صدقه گفته میشود که نشانه راستین بودن علاقه مرد است، بعضی مفسرین مانند صاحب کشاف به این نکته تصریح کردهاند؛ همچنان که بنا به گفته راغب اصفهانی در مفردات غریب القرآن علت اینکه صدقه (بفتح دال) را صدقه گفتهاند، این است که نشانه صدق ایمان است.
دیگر اینکه با ملحق کردن ضمیر (هُنَّ) به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه، به خود زن تعلق دارد نه پدر و مادر؛ [و] مهر، مزد بزرگ کردن و شیر دادن یا نان دادن به او نیست.
سوم اینکه با کلمه «نحله» کاملاً تصریح میکند که مهر، هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی و پیشکشی و عطیه و هدیه ندارد.
- منبع: فارس