امام علی(ع) خطاب به کوفیان میفرمودند: اکنون دوست داشتنیترین چیزی که آرزو میکنم، مرگ است، کتاب خدا را به شما آموختم و راه و رسم استدلال را به شما آموزش دادم و دانشی را که به کامتان سازگار نبود جرعه جرعه به شما نوشاندم.
ماه مبارک رمضان ماهی است که شبهای قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، تفألی بهارانه به نهجالبلاغه داشته باشیم تا بتوانیم خوشهای از کلام گرانبهای مولا و مقتدای خویش برچینیم.
*نامه 35 و علل سقوط مصر
«أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ مِصْرَ قَدِ افْتُتِحَتْ وَمُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَدِ اسْتُشْهِدَ فَعِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُهُ وَلَداً نَاصِحاً وَ عَامِلًا کَادِحاً وَسَیفاً قَاطِعاً وَرُکْناً دَافِعاً وَقَدْ کُنْتُ حَثَثْتُ النَّاسَ عَلَى لَحَاقِهِ وَأَمَرْتُهُمْ بِغِیاثِهِ قَبْلَ الْوَقْعَةِ وَدَعَوْتُهُمْ سِرّاً وَجَهْراً وَعَوْداً وَبَدْءاً فَمِنْهُمُ الْآتِی کَارِهاً وَمِنْهُمُ الْمُعْتَلُّ کَاذِباً وَمِنْهُمُ الْقَاعِدُ خَاذِلًا أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یجْعَلَ لِی مِنْهُمْ فَرَجاً عَاجِلًا فَوَاللَّهِ لَوْ لَا طَمَعِی عِنْدَ لِقَائِی عَدُوِّی فِی الشَّهَادَةِ وَتَوْطِینِی نَفْسِی عَلَى الْمَنِیةِ لَأَحْبَبْتُ أَنْ لَا أَبْقَى مَعَ هَؤُلَاءِ یوْماً وَاحِداً وَلَا أَلْتَقِی بِهِمْ أَبَداً»
نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمد بن ابیبکر در مصر که در سال 38 هجری نوشته شد - پس از یاد خدا و درود همانا مصر سقوط کرد و فرماندارش محمد بن ابی بکر که خدا او را رحمت کند، شهید شد، در پیشگاه خداوند، او را فرزندی خیر خواه، و کار گزاری کوشا و شمشیری برنده و ستونی باز دارنده میشمریم، همواره مردم را برای پیوستن به او بر انگیختم و فرمان دادم تا قبل از این حوادث ناگوار به یاریش بشتابند.
مردم را نهان و آشکار از آغاز تا انجام فرا خواندم، عدهای با ناخوشایندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذلیل بر جای ماندند، از خدا میخواهم به زودی مرا از این مردم نجات دهد به خدا سوگند اگر در پیکار با دشمن، آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نکرده بودم، دوست میداشتم حتی یکی روز با این مردم نباشم و هرگز آنان را دیدار نکنم.
*خطبه 179 و نکوهش کوفیان
«أَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى مَا قَضَى مِنْ أَمْرٍ وَقَدَّرَ مِنْ فِعْلٍ وَعَلَى ابْتِلَائِی بِکُمْ أَیتُهَا الْفِرْقَةُ الَّتِی إِذَا أَمَرْتُ لَمْ تُطِعْ وَإِذَا دَعَوْتُ لَمْ تُجِبْ إِنْ أُهْمِلْتُمْ خُضْتُمْ وَإِنْ حُورِبْتُمْ خُرْتُمْ وَإِنِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى إِمَامٍ طَعَنْتُمْ وَإِنْ أُجِئْتُمْ إِلَى مُشَاقَّةٍ نَکَصْتُمْ لَا أَبَا لِغَیرِکُمْ مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِکُمْ وَالْجِهَادِ عَلَى حَقِّکُمْ الْمَوْتُ أَوِ الذُّلُ لَکُمْ فَوَاللَّهِ لَئِنْ جَاءَ یومِی- وَلَیأْتِینِّی- لَیفَرِّقَنَّ بَینِی وَبَینَکُمْ وَأَنَا لِصُحْبَتِکُمْ قَالٍ وَبِکُمْ غَیرُ کَثِیرٍ لِلَّهِ أَنْتُمْ»
خدا را بر آنچه که خواسته و هر کار که مقدر فرموده ستایش میکنم و او را بر این گرفتار شدنم به شما کوفیان میستایم، ای مردمی که هر گاه فرمان دادم اطاعت نکردید و هر زمان شما را دعوت کردم پاسخ ندادید، هر گاه شما را مهلت میدهم در بیهودگی فرو میروید و در هنگامه جنگ سست و ناتوانید.
اگر مردم اطراف امام خود جمع شوند طعنه زده و اگر شما را برای حل مشکلی بخوانند سرباز میزنید، پدر مباد دشمنان شما را برای پیروزی منتظر چه چیزی هستید چرا برای گرفتن حق خود در جهاد نمیکنید آیا در انتظار مرگ یا ذلّت هستید به خدا سوگند، اگر مرگ من فرا رسد - که حتماً خواهد رسید - بین من و شما جدایی خواهد افتاد، در حالی که من از همنشینی با شما ناراحت و حضورتان برای من بیفایده بود.
*خطبه 179 و علل سقوط و انحطاط فکری کوفیان
«أَمَا دِینٌ یجْمَعُکُمْ وَلَا مَحْمِیةً تَشْحَذُکُمْ أَوَ لَیسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِیةَ یدْعُو الْجُفَاةَ الطَّغَامَ فَیتَّبِعُونَهُ عَلَى غَیرِ مَعُونَةٍ وَلَا عَطَاءٍ وَأَنَا أَدْعُوکُمْ- وَأَنْتُمْ تَرِیکَةُ الْإِسْلَامِ وَبَقِیةُ النَّاسِ- إِلَى الْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ فَتَتَفَرَّقُونَ عَنِّی وَتَخْتَلِفُونَ عَلَی إِنَّهُ لَا یخْرُجُ إِلَیکُمْ مِنْ أَمْرِی رِضًى فَتَرْضَوْنَهُ وَلَا سَخَطٌ فَتَجْتَمِعُونَ عَلَیهِ وَإِنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لَاقٍ إِلَی الْمَوْتُ قَدْ دَارَسْتُکُمُ الْکِتَابَ وَفَاتَحْتُکُمُ الْحِجَاجَ وَعَرَّفْتُکُمْ مَا أَنْکَرْتُمْ وَسَوَّغْتُکُمْ مَا مَجَجْتُمْ لَوْ کَانَ الْأَعْمَى یلْحَظُ أَوِ النَّائِمُ یسْتَیقِظُ وَ أَقْرِبْ بِقَوْمٍ مِنَ الْجَهْلِ بِاللَّهِ قَائِدُهُمْ مُعَاوِیةُ وَ مُؤَدِّبُهُمُ ابْنُ النَّابِغَةِ»
خدا خیرتان دهد، آیا دینی نیست که شما را گرد آورد، آیا غیرتی نیست که شما را برای جنگ با دشمن بسیج کند شگفت آور نیست که معاویه انسانهای جفا کار پست را میخواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششی از او پیروی میکنند و من شما را برای یاری حق میخوانم، در حالی که شما بازماندگان اسلام و یادگار مسلمانان پیشین هستید، با کمک و عطایا شما را دعوت میکنم، ولی از اطراف من پراکنده میشوید و به تفرقه و اختلاف روی میآورید.
نه از دستورات من راضی میشوید و نه شما را به خشم میآورد که بر ضد من اجتماع کنید، اکنون دوست داشتنیترین چیزی که آرزو میکنم، مرگ است، کتاب خدا را به شما آموختم و راه و رسم استدلال را به شما آموزش دادم و آنچه را که نمیشناختید به شما شناساندم و دانشی را که به کامتان سازگار نبود جرعه جرعه به شما نوشاندم، ای کاش نابینا میدید و خفته بیدار میشد سوگند به خدا چه نادان مردمی که رهبر آنان معاویه، و آموزگارشان پسر نابغه - عمرو عاص – باشد.
*خطبه 106 و علل سقوط و سیر ارتجاعی امّت
«وَقَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَةً فَلَا تَغْضَبُونَ وَأَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبَائِکُمْ تَأْنَفُونَ وَکَانَتْ أُمُورُ اللَّهِ عَلَیکُمْ تَرِدُ وَعَنْکُمْ تَصْدُرُ وَإِلَیکُمْ تَرْجِعُ فَمَکَّنْتُمُ الظَّلَمَةَ مِنْ مَنْزِلَتِکُمْ وَأَلْقَیتُمْ إِلَیهِمْ أَزِمَّتَکُمْ وَأَسْلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِی أَیدِیهِمْ یعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ وَیسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ وَأَیمُ اللَّهِ لَوْ فَرَّقُوکُمْ تَحْتَ کُلِّ کَوْکَبٍ لَجَمَعَکُمُ اللَّهُ لِشَرِّ یوْمٍ لَهُمْ»
با آن همه بزرگواری و کرامت، هم اکنون مینگرید که قوانین و پیمانهای الهی شکسته شده امّا خشم نمیگیرید، در حالی که اگر پیمان پدرانتان نقض میشد ناراحت میشدید، شما مردمی بودید که دستورات الهی ابتدا به دست شما میرسید و از شما به دیگران ابلاغ میشد و آثار آن باز به شما بر میگشت، اما امروز جایگاه خود را به ستمگران واگذاردید و زمام امور خود را به دست بیگانگان سپردید و امور الهی را به آنان تسلیم کردید، آنهایی که به شبهات عمل میکنند و در شهوات غوطهورند - بنی امیه - به خدا سوگند اگر دشمنان، شما را در زیر ستارگان آسمان بپراکنند، باز خداوند شما را برای انتقام گرفتن از ستمگران گرد میآورد.