(بسم الله الرحمن الرحیم)
در توقیعی (نامهای) که از ناحیه مقدسه امام زمان صادر شده است، حضرت اشاره به جعفر کرده، میفرمایند:
و قد ادعی هذا المبطل المفتری علی الله الکذب بما ادعاه، فلا ادری بأیة حالة هیی له رجاء ان یتم دعواه، أبفقه فی دین الله؟ فوالله ما یعرف حلالا من حرام و لا یفرق بین خطاء و صواب.[۱]
بهطور حتم این شخص، مبطل و تهمتزننده به خدا است و در آنچه میگوید ادعای دروغ و کذب نموده است، نمیدانم که به کدامین حالت امید دارد که ادعای خود را تمام نماید؟ آیا به فهم در دین خدا؟ بهخدا سوگند که او حلال را از حرام نمیشناسد و اشتباه و صحیح را تشخیص نمیدهد.
از این توقیع استفاده میشود که اول کسی که به جعفر لقب دروغگو داد، خود حضرت بوده است و بعد از آن این عنوان بر او شهرت یافت.
برخی نیز وجه توصیف او را به دروغگو بهجهت تمییز بین او و امام جعفر صادق علیهالسلام میدانند.
جعفر ادعای امامت داشت و پس از درگذشت پدرش میگفت: امام مسلمین من هستم، نه برادرم! او حتی نزد خلیفه وقت رفت و گفت: بیستهزار اشرفی برای تو میفرستم و از شما خواهش میکنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام را از برادرم سلب کنی!
وی با چنین پیشزمینهای از آنجا که امام عسکری علیهالسلام فرموده بود: «امام بعد از من کسی است که بر جنازهام نماز بخواند»، بعد از درگذشت آن حضرت، قصد داشت تا بر پیکر برادر نماز بخواند، اما ناگهان پرده سفیدی که در حجره آویزان بود بلند شد، و کودکی نورانی پیدا شد، ردای جعفر را گرفت و فرمود: ای عمو! برو کنار، من سزاوارترم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم. جعفر مانند نقش بر دیوار هیچ نتوانست بگوید و کنار رفت.
ابوالادیان گوید:
چون امام عسکری علیهالسلام وفات کرد، کودکی بیرون آمد و بر جنازه وی نماز گذاشت، و او را به خاک سپردند، ما نشسته بودیم که عدهای از قم آمدند و احوال حضرت را پرسیدند، گفته شد: از دنیا رفت. پرسیدند: جانشین او کیست و به چه کسی باید تسلیت بگوییم؟ مردم به جعفر کذاب اشاره کردند. قمیان آمدند سلام کردند و پس از تسلیت، مقام امامت او را تبریک گفتند و اظهار نمودند که نامهها و اموالی با خود داریم، بگو نامهها از کیست و اموال چقدر است؟ جعفر برخاست و با عصبانیت گفت: توقع دارید علم غیب داشته باشم؟ در این هنگام خادمی بیرون آمد و گفت: نامههایی از فلان و فلان و همیانی محتوی یکهزار دینار که ده دینارش قلب است، همراه شماست، پس نامه و اموال را به وی دادند و گفتند: آن کسی که این پیغام را به وسیله تو فرستاده امام است.[٢]
جعفر کذاب در سه زمینه، فعالیت انحرافی داشت و با امام مهدی علیهالسلام در تضاد بود:
۱. ادعای امامت پس از برادرش امام حسن عسکری علیهالسلام؛
۲. انکار وارث شرعی برای امام عسکری علیهالسلام و این ادعا که او وارث امامت است؛
۳. وقتی امام عصر به او اعتراض کرد، مأموران دولتی را از احتمال وجود او آگاه ساخت و دولت را وادار کرد تا برای تعقیب و بازرسی گسترده خانه او عمل کنند.
پینوشتها
١. الغیبة، طوسی، صص۲۹۰ـ۲۸۸؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۹۵، ح۲۱.
٢. کمالالدین، شیخ صدوق، ص۴۷۵.
چرا جعفر (عموی امام زمان) به «دروغگو» معروف شده است؟
در توقیعی (نامهای) که از ناحیه مقدسه امام زمان صادر شده است، حضرت اشاره به جعفر کرده، میفرمایند:
و قد ادعی هذا المبطل المفتری علی الله الکذب بما ادعاه، فلا ادری بأیة حالة هیی له رجاء ان یتم دعواه، أبفقه فی دین الله؟ فوالله ما یعرف حلالا من حرام و لا یفرق بین خطاء و صواب.[۱]
بهطور حتم این شخص، مبطل و تهمتزننده به خدا است و در آنچه میگوید ادعای دروغ و کذب نموده است، نمیدانم که به کدامین حالت امید دارد که ادعای خود را تمام نماید؟ آیا به فهم در دین خدا؟ بهخدا سوگند که او حلال را از حرام نمیشناسد و اشتباه و صحیح را تشخیص نمیدهد.
از این توقیع استفاده میشود که اول کسی که به جعفر لقب دروغگو داد، خود حضرت بوده است و بعد از آن این عنوان بر او شهرت یافت.
برخی نیز وجه توصیف او را به دروغگو بهجهت تمییز بین او و امام جعفر صادق علیهالسلام میدانند.
جعفر ادعای امامت داشت و پس از درگذشت پدرش میگفت: امام مسلمین من هستم، نه برادرم! او حتی نزد خلیفه وقت رفت و گفت: بیستهزار اشرفی برای تو میفرستم و از شما خواهش میکنم که فرمان دهی تا بر مسند امامت بنشینم و این مقام را از برادرم سلب کنی!
وی با چنین پیشزمینهای از آنجا که امام عسکری علیهالسلام فرموده بود: «امام بعد از من کسی است که بر جنازهام نماز بخواند»، بعد از درگذشت آن حضرت، قصد داشت تا بر پیکر برادر نماز بخواند، اما ناگهان پرده سفیدی که در حجره آویزان بود بلند شد، و کودکی نورانی پیدا شد، ردای جعفر را گرفت و فرمود: ای عمو! برو کنار، من سزاوارترم که بر جنازه پدرم نماز بخوانم. جعفر مانند نقش بر دیوار هیچ نتوانست بگوید و کنار رفت.
ابوالادیان گوید:
چون امام عسکری علیهالسلام وفات کرد، کودکی بیرون آمد و بر جنازه وی نماز گذاشت، و او را به خاک سپردند، ما نشسته بودیم که عدهای از قم آمدند و احوال حضرت را پرسیدند، گفته شد: از دنیا رفت. پرسیدند: جانشین او کیست و به چه کسی باید تسلیت بگوییم؟ مردم به جعفر کذاب اشاره کردند. قمیان آمدند سلام کردند و پس از تسلیت، مقام امامت او را تبریک گفتند و اظهار نمودند که نامهها و اموالی با خود داریم، بگو نامهها از کیست و اموال چقدر است؟ جعفر برخاست و با عصبانیت گفت: توقع دارید علم غیب داشته باشم؟ در این هنگام خادمی بیرون آمد و گفت: نامههایی از فلان و فلان و همیانی محتوی یکهزار دینار که ده دینارش قلب است، همراه شماست، پس نامه و اموال را به وی دادند و گفتند: آن کسی که این پیغام را به وسیله تو فرستاده امام است.[٢]
جعفر کذاب در سه زمینه، فعالیت انحرافی داشت و با امام مهدی علیهالسلام در تضاد بود:
۱. ادعای امامت پس از برادرش امام حسن عسکری علیهالسلام؛
۲. انکار وارث شرعی برای امام عسکری علیهالسلام و این ادعا که او وارث امامت است؛
۳. وقتی امام عصر به او اعتراض کرد، مأموران دولتی را از احتمال وجود او آگاه ساخت و دولت را وادار کرد تا برای تعقیب و بازرسی گسترده خانه او عمل کنند.
پینوشتها
١. الغیبة، طوسی، صص۲۹۰ـ۲۸۸؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۹۵، ح۲۱.
٢. کمالالدین، شیخ صدوق، ص۴۷۵.
- لینک کوتاه این مطلب
»
پورتال جامع مهدویت
تاریخ انتشار:22 فروردین 1394 - 18:51
مطالب مرتبط...
نظر شما...