اولین مجتهد چه کسی بوده ؟

(بسم الله الرحمن الرحیم)

پرسش
اولین مجتهد چه کسی بوده و قبل از رسیدن به درجه ی اجتهاد از چه کسی تقلید می کرده است ؟
پاسخ اجمالی

در مکتب اسلام اجتهاد یک موضوع مهم و با سابقه است. از دیدگاه شیعه، اجتهاد از عصر معصومین (ع) تا به امروز در میان اصحاب ایشان رواج داشته است و دستخوش تحولات فراوانی گردیده و پیشرفت های زیادی داشته است.

 

رسول اکرم (ص) برخی از صحابه مانند مصعب بن عمیر و معاذ بن جبل را برای تبلیغ و تعلیم احکام دین، به سرزمین های اطراف می فرستاد.

 

آن حضرت می فرمود: «از افتای بدون علم خودداری کنید که لعن فرشتگان را به دنبال خواهد داشت». این امر نشانگر آن است که فتوا دادن از سوی مفتی و فقیه و تقلید و پیروی کردن از طرف مردم، در عصر پیامبر (ص) مطرح بوده است و رجوع به فقیه پس از رحلت آن حضرت نیز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنکه در دوران امام باقر و امام صادق (ع)، فزونی گرفت. فقیهان بی شماری در مکتب آن دو بزرگوار، تربیت و پرورش یافتند، که از آن جمله اند: ابوبصیر، یونس بن عبدالرحمان و ابان بن تغلب.

 

در دوره معصومین(ع) به دلیل دسترسی به امام معصوم(ع) و محدود بودن مسائل مورد نیاز، مردم مسائل ومشکلات خود را از ایشان سؤال می کردند و در حقیقت قبل از این که مجتهدی به درجه ی اجتهاد رسیده باشد همه از امام معصوم (ع) تقلید می کردند ولی در همان زمان ها هم معصومین(ع) به بعضی از افراد عالم اذن اجتهاد و فتوا داده اند.

 

پاسخ تفصیلی

شیعه، اجتهاد به معنى استنباط احکام از نصوص و ظواهر کتاب و سنت را پذیرفته واین نوع اجتهاد از عصر معصومین(ع) در میان اصحاب ایشان رواج داشته است.

 

رسول اکرم (ص) برخی از صحابه را برای تبلیغ و تعلیم احکام دین، به سرزمین های اطراف می فرستاد. مصعب بن عمیر و معاذ بن جبل از نمونه های بارز آنان به شمار می آیند. آن حضرت می فرمود: «از افتای بدون علم خودداری کنید که لعن فرشتگان را به دنبال خواهد داشت».[1] این امر نشانگر آن است که فتوا دادن از سوی مفتی و فقیه و تقلید و پیروی کردن از طرف مردم، در عصر پیامبر (ص) مطرح بوده است و رجوع به فقیه پس از رحلت آن حضرت نیز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنکه در دوران امام باقر و امام صادق (ع)، فزونی گرفت. فقیهان بی شماری در مکتب آن دو بزرگوار، تربیت و پرورش یافتند[2] و به منظور احیا و تعلیم احکام، به شهرهای مختلف کوچ کردند و بسیاری از مردم شیفته و تشنه ی معارف و احکام الهی که در نقاط دور دست زندگی می کردند و دستشان از اهل بیت(ع) کوتاه بود به سراغ آنان رفته و مسائل خود را از ایشان می پرسیدند و با واسطه از علم بی کران ائمه(ع) سیراب می گشتند. این همان «تقلید» است که به نمونه هایی از آن اشاره می شود:

 

1. حضرت باقر (ع) به ابان بن تغلب می فرماید: «در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوا بده؛ زیرا دوست دارم در میان شیعیانم کسانی همچون تو باشند.»[3]

 

2. معاذ بن مسلم، صحابى امام صادق(ع)، بدون آنکه از سوى آن حضرت مأذون گردیده باشد، در مسجد جامع فتوا مى‏داد، و چون خبر به امام رسید، او را تشویق و تأیید فرمود.[4]

 

3. شعیب عقرقوقی می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: «گاهی ما می خواهیم سؤال و مشکل دینی خود را از کسی بپرسیم (و به شما به جهت دوری راه یا حالت تقیه و ... دسترسی نداریم)، شما بگویید به چه کسی رجوع کرده و سخن او را بپذیریم؟ حضرت در جواب فرمودند: «علیکم بالاسدی یعنی ابا بصیر»؛ یعنی، شما می توانید به ابوبصیر مراجعه کنید.[5]

 

4. حسن بن علی بن یقطین می گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: «من نمی توانم به جهت هر مشکل دینی که برایم پیش می آید، از شما سؤال کنم، پس آیا یونس بن عبدالرحمان ثقة و راستگو است و می توانم پاسخ نیازهای دینی خود را از او دریافت کنم؟ حضرت فرمود: آری.»[6]

 

5. حضرت مهدی (عج) در توقیع شریف و معروف خود به اسحاق بن یعقوب، به عنوان یک قاعده ی کلی، این چنین می نگارد:

 

«در پیشامدهایی که رخ می دهد، به راویان حدیث ما (فقها) مراجعه کنید که آنها حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر ایشان هستم.»[7]

 

بر اساس این توقیع و دیگر روایات، مسأله ی رجوع به فقیه در عصر غیبت کبری، شکل دیگری به خود گرفت و دو راه «اجتهاد» و «تقلید» مصطلح به وجود آمد و فقیهان و مجتهدان جامع شرایط مسئولیت افتا و پاسخ گویی را به عهده گرفتند و خلأ و مشکل عدم دسترسی به امام معصوم را با حضور خود در عرصه ی اجتماع پر کردند. این امر تاکنون ادامه داشته و هم چنان خواهد داشت؛ چنان که شیخ طوسی می گوید: «من شیعه ی امامی (اثنی عشری) را از زمان حضرت علی (ع) تاکنون (قرن پنجم هجری) این گونه یافتم که پیوسته سراغ فقیهان خود رفته و در احکام و عبادات خود، از آنان استفتا می کردند و بزرگان آنان نیز پاسخ و راه عمل به فتوا را به آنان نشان می دادند.»[8]-[9]

 

بنابراین، اجتهاد گسترده ای که هم اکنون در حوزه های علمیه ی شیعه رواج دارد سابقه ای دیرینه از زمان معصومین (ع) دارد. قبل از آن، مسائل مستقیما از امام معصوم (ع) سؤال می شده است و ائمه (ع) در مقام تبین مسائل شرعى به عنوان امام، بیان اصول و قواعد کلى را وظیفه ی خود مى‏دانستند و در پاسخ به سؤال اصحاب، چگونگى استنباط احکام فرعى از اصول کلى را آموزش مى‏دادند.[10] پس اولین مجتهد قبل از رسیدن به اجتهاد، از معصوم(ع) تقلید می کرده است. در زمان های بعد گروهی از افراد تحصیل کرده و با استعداد بااستفاده از گفتار و روایات ائمه(ع) به سؤالات شرعی مردم پاسخ می گفتند. این، شکل ابتدایی اجتهاد بوده است که به تدریج پیشرفت کرده و در مرحله ی بعد در زمان غیبت، علما با استفاده از روایات فراوان و به کار گرفتن اصول و قواعدی که از امام (ع) آموخته بودند ، متوجه حکم شرعی می شدند، زیرا تمام مسائل مورد نیاز در روایات منعکس شده بود. در مراحل بعدی با پیشرفت علوم و گستردگی نیازها مسائلی پیش می آمد که در روایات بیان نشده بود و مجتهدین آنها را از عمومات و اطلاقات آیات و روایات استفاده می کردند. به تدریج این تکامل بیشتر و بیشتر و اجتهاد روز به روز گسترده مشکل تر گردید. امروزه دامنه ی اجتهاد بسیار گسترده شده است.

 

برای اطلاع بیشتر می توانید به سلسله درس های خارج اصول استاد هادوی تهرانی[11] مراجعه فرمایید.

 



.[1] وسائل الشیعة، ج 27، باب 4 و 7.

.[2] مورخان می نویسند امام صادق (ع) چهار هزار شاگرد داشتند که از بلاد مختلف به حوزه ی درسی آن حضرت کوچ کرده بودند، ر.ک: اسد، حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ج 1، ص 69.

.[3] «اجلس فی مسجد المدینة و افت الناس فانی احب ان اری فی شیعتی مثلک»؛ مستدرک الوسائل، ج 17، باب 11.

[4] . وسائل‏الشیعة، ج 27، ص 148.

[5]. «ربما احتجنا ان نسأل عن الشی فمن نسأل»؛ وسائل الشیعه، ج 27، باب 11، ص 142.

.[6] «لا اکاد اصل الیک اسألک عن کل ما احتاج الیه من معالم دینی. افیونس بن عبد الرحمان ثقة آخذ منه ما احتاج الیه من معالم دینی فقال نعم»؛ همان.

[7]. «... و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم»؛ همان.

[8]. نک: طوسى،العدة فی أصول الفقه، ص731.

[9]. پرسش ها و پاسخ های دانشجویان، صص 42، 43 و 44.

[10]. مثلا، نک: طوسى، الاستبصار، ج1، صص 77ـ 78.

[11] . کتاب اول: فلسفه ی علم اصول فقه،دفتر اول: علم اصول از آغاز تا امروز، صص 22 – 38

- لینک کوتاه این مطلب

» اسلام کوئست
تاریخ انتشار:25 فروردین 1396 - 0:24

نظر شما...
ورود به نسخه موبایل سایت عــــهــــد